مناسبت دورهمی عید ۱۴۰۳ همراه با خانواده بوکینو

[مآوا؛]

خبر داری من یه زمان ناصر الدین بودم؟ کلی زن داشتم بچه ها یادشونه لنتی @RIRI سوگلیم بودددد

منو یاد اون دوران سم‌ نندار

 

[IVI]

واییی واقعا

ارههههه ری ری شاهدهههه

 

[مآوا؛]

سوگلییی چطوری

ژان خوبم ت خوبیی

 

[مهوا؛]

ژان خوبم ت خوبیی

بخوبیتتو چی بودی اون زمان بیا بگو

 

[مهوا؛]

ارههههه ری ری شاهدهههه

بقیششش🥺

 

[مآوا؛]

بخوبیتتو چی بودی اون زمان بیا بگو

من یه زمانی گل ممد بودم

 

[مهوا؛]

من یه زمانی گل ممد بودم

وایییی چرا

 

[IVI]

بعدش چیشد؟ کنجکاو شدم

کار به یه جایی رسید اصن که من پسرای انجمنم گردن گرفتم داوشم.... بعد تعداد قانومای من یجوری زیاد شد و خرجشون رفت بالا که مجبور شدم تک تکشونو طلاق بدم برم پی زندگی خودم...

 

[مآوا؛]

وایییی چرا

یه بنده خدایی همینطوری گفت گل ممد
بعد یه بنده خدای دیگه پیدا شد گفت من خدیجم عشقم گل ممده دیگه ادامه یافت و تموم شد

 

[مهوا؛]

کار به یه جایی رسید اصن که من پسرای انجمنم گردن گرفتم داوشم.... بعد تعداد قانومای من یجوری زیاد شد و خرجشون رفت بالا که مجبور شدم تک تکشونو طلاق بدم برم پی زندگی خودم...

پسرااا پس ناصر الدین تنها