What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

فــــاخــر دلنوشته هریدا (خار و گل) | ملینا نامور

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #11
خار، محافظی بود که گستاخانه به خیانت دست زد .قرار بود از لطافت شاخه‌ی گل حمایت کند، اما تیغ‌هایش نه تنها زخمی بر پیکر گل گذاشتند،
بلکه گلبرگ‌های نازک را بی‌رحمانه در هم شکستند.​
 

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #12
گل ترسیده بود !نمی‌دانست پایان، قرار است این‌جا رقم بخورد یا نه! خودش مهم نبود، او خیلی وقت پیش پژمرده شده و حالا تنها اهمیتش این
بود که " خار آسیبی نبیند"!
هنوز هم آثار درد عمیق حمله‌ی خار بر روی ساقه‌هایش وجود داشت؛ اما کسی نبود به او بگوید:
"گل احمق !برای قاتل‌ات نگران نباش"!​
 

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #13
خار!
امان از او که نمی‌خواست متوجه بشود، گل برای او پناه است. پناهی با گلبرگ‌های قرمز، ساقه های سبز و برگ‌های پهناور !
پناهی که از برگ‌هایش جنازه‌های زرد رنگ پیری به‌جا مانده‌اند و ساقه‌ای
که از شدت زخم پوسته پوسته شده است.
متوجه نشد اگر گل نباشد، او هم نیست!​
 

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #14
امیدی ندارد !خیانت، هیچ بخششی را سزاوار نیست.
اگر قبلاً عشقی درون وجودش جریان داشت دیگر نابود شد .نابودی عشقی که خود خار کوچک با سکوتی دردناک به آن دامن زد !دیگر خیلی دیر
است؛ خار با زخم‌هایی که ایجاد کرد کم کم گل را به نابودی کشاند.​
 

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #15
آخرین گلبرگ، زمانی که ناامیدی ریشه هایش را به انتهای گلبرگ رساند،
همه چیز نابود شد!
همه چیز تقصیر خار است، خاری که حمایت را بلد نبود و عشقی هم نداشت.
تمام شد !هوهوی باد آخرین گلبرگ خشکیده، رنگ پریده را با خود برد!​
 

Melina.N

مدیر آزمایشی تالار شعر
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
45
Reaction score
275
Time online
13h 47m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
238
  • #16
گل از بین رفت!
این زخم هیچگاه ترمیم نمی یابد.
تنها خاطره و ساقه ی پوسیدهی زرد رنگ از آن باقی ماند.
نابودی، مانند سمی تخریب کننده تمام ساقه را در بر میگیرد، تا زمانی به خار برسد.
خار که از فداکاری های گل شرمنده است؛ اما دیگر نمی‌داند که دیر شده.
تنها کورسوی نور، دانه‌ای است که همراه باد به سرزمینی دیگر رفته تا شاید
زمانی، امیدی برای زندگی گلی جدید باشد.​
 

Who has read this thread (Total: 10) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom