«به نام خالق افسانهها»
درود فراوان خدای اعظم و منّان بر شما کاربران، کاراکترها و افسانهنویسان محترم بوکینو!✨🌱
بنده جادوگر پیر هستم و با افتخار راهنمای شما در این سفر پر ماجرا خواهم بود.🥸🌹
بالاخره روز موعود فرا رسید!🥳
📌پیغامی از شاهزاده سرزمین آوازه:
«درود خدا بر شما جنگجوی دلیر سرزمین آوازه!
من شاهزاده و جنگجوی خط مقدم هستم...
در کمال تأسف، باید به عرض شما برسانم که شیطان از بند آزاد شده و به زودی جنگی بزرگ آغاز خواهد شد!
از شما خواستاریم که هرچه زودتر شمشیر و زره خود را به تن کنید، آماده جنگ شوید و به ما بپیوندید، تا با شیاطین مقابله کنیم و سرزمین دفاع کنیم.
دوستدار شما، شاهزاده»
📌تاریخچه افسانگان (سرزمین آوازه):
در سرزمین چندگانه، معروف به سرزمین آوازه همه چیز به خوبی و خوشی میگذشت.
قبایل مختلف در صلح و اتحادی بین خود زندگی میکردند و آرامش و امنیت بین آنها برقرار بود؛ تنها یک قبیله وجود داشت که هدفشان سلطه بر دنیا بود... قبیله شیاطین!
شیطان اسیر و دربند شده بود، بعد از مدتها طی اتفاقی ناگوار توانست خود را آزاد و اعضای قبیلهاش را فرابخواند؛ تمام اعضای قبیله او جمع شدند و به قبایل متحد حمله کردند!
پس از آن، تمامی قبایل متحد، بهترین جنگجوهای خود را برای مقابله با شیاطین مجهز کردند و به میدان جنگ فرستادند...!
دوست من، شاهزاده و سرزمین آوازه به کمک و پشتیبانی ما نیاز دارند!
آمادهای با شیاطین پلید بجنگی و سرزمینت رو از چنگ آنها رها و آزاد کنی؟!
پس بنویس:«من آمادهام✋»
و با من، جادوگر پیر سرزمین، همراه شو و از دروازه سحرآمیز عبور کن!
«مدیریت تالار سرزمین افسانگان»
درود فراوان خدای اعظم و منّان بر شما کاربران، کاراکترها و افسانهنویسان محترم بوکینو!✨🌱
بنده جادوگر پیر هستم و با افتخار راهنمای شما در این سفر پر ماجرا خواهم بود.🥸🌹
بالاخره روز موعود فرا رسید!🥳
📌پیغامی از شاهزاده سرزمین آوازه:
«درود خدا بر شما جنگجوی دلیر سرزمین آوازه!
من شاهزاده و جنگجوی خط مقدم هستم...
در کمال تأسف، باید به عرض شما برسانم که شیطان از بند آزاد شده و به زودی جنگی بزرگ آغاز خواهد شد!
از شما خواستاریم که هرچه زودتر شمشیر و زره خود را به تن کنید، آماده جنگ شوید و به ما بپیوندید، تا با شیاطین مقابله کنیم و سرزمین دفاع کنیم.
دوستدار شما، شاهزاده»
📌تاریخچه افسانگان (سرزمین آوازه):
در سرزمین چندگانه، معروف به سرزمین آوازه همه چیز به خوبی و خوشی میگذشت.
قبایل مختلف در صلح و اتحادی بین خود زندگی میکردند و آرامش و امنیت بین آنها برقرار بود؛ تنها یک قبیله وجود داشت که هدفشان سلطه بر دنیا بود... قبیله شیاطین!
شیطان اسیر و دربند شده بود، بعد از مدتها طی اتفاقی ناگوار توانست خود را آزاد و اعضای قبیلهاش را فرابخواند؛ تمام اعضای قبیله او جمع شدند و به قبایل متحد حمله کردند!
پس از آن، تمامی قبایل متحد، بهترین جنگجوهای خود را برای مقابله با شیاطین مجهز کردند و به میدان جنگ فرستادند...!
دوست من، شاهزاده و سرزمین آوازه به کمک و پشتیبانی ما نیاز دارند!
آمادهای با شیاطین پلید بجنگی و سرزمینت رو از چنگ آنها رها و آزاد کنی؟!
پس بنویس:«من آمادهام✋»
و با من، جادوگر پیر سرزمین، همراه شو و از دروازه سحرآمیز عبور کن!
«مدیریت تالار سرزمین افسانگان»