به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
در این تاپیک اشعارِ شاعر، نزار قبانی قرار خواهد گرفت.
از فرستادن اسپم و شعر غیر مربوط خودداری کنید.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
من، اما آمده‌ام
تا از تو تشکر کنم
به‌خاطر گل‌های اندوهی
که در درونم کاشتی
از تو آموختم
که گل‌های سیاه را دوست بدارم.
بخرم.
و جای‌جای اتاقم را با آن بیارایم…
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
کتاب‌های کودکی ام را که در مدرسه‌ها
خوانده ام از من بگیرید
نیمکت‌های مدرسه را
گچ ها… قلم ها… و تخته سیاه را
و به من کلمه‌ای بدهید
تا آن را مثل گوشواره‌ای به گوش معشوقم بیاویزم
انگشتانی تازه می‌خواهم‌
برای دیگرگونه نوشتن
از انگشتانی که قد نمی‌کشند
از درختانی که نه بلند می‌شوند و نه می‌میرند، بیزارم
انگشتانی تازه می‌خواهم
به بلندای بادبان زورق و گردن زرّافه
تا برای محبوبم پیراهنی از شعر ببافم
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
بهت قول دادم فورا تمامش کنم.
اما وقتی دیدم قطره‌های اشک از چشمانت فرو می‌غلتند
دستپاچه شدم
و آنگاه که چمدان‌ها را روی زمین دیدم
فهمیدم که تو به این سادگی‌ها قابل کشتن نیستی
تو وطنی
تو قبیله‌ای
تو قصیده‌ای پیش از سروده شدن
تو دفتری تو راه و مسیری
تو کودکی هستی
تو ترانه‌ی ترانه‌هایی
تو ساز و آوازی
تو درخشنده‌ای
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
آه‌ای بانوی من!
اگر که هدایت این روزگار در دستان من بود
سالی را تنها برای تو خلق می‌کردم
که روزهایش را همانگونه که دوست داری جدا کنی
و به هفته‌هایش همانطور که دوست داری تکیه کنی
و آفتاب بگیری و برقصی.
و هرچه که می‌خواهی
بر روی ماسه‌های ماه‌های آن بنویسی..
هر سال که سپری می‌شود.
تو همچنان عشق من باقی خواهی ماند
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
تو با کدام زبان صدایم می‌زنی
سکوت تو را لمس می‌کنم
به من که نگاه می‌کنی
به لکنت می‌افتم
زبان عشق سکوت می‌خواهد
زبان عشق واژه‌ای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانه‌ها خاطره دارد
تو با کدام زبان سکوت می‌کنی‌
می‌خواهم زبان تو را بیاموزم
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
دوستِ صمیمی‌ام
که تراژدی و اندوه و غربت را
درچشمانت می‌خوانم
ما مردمی هستیم که شادی را نمی‌دانیم!
بچه‌های ما تاکنون رنگین کمان ندیده‌اند
اینجا کشوری است
که درهای خود را بسته است
و اندیشیدن و احساس را لغو کرده است!
کشوری که به کبوتر شلّیک می‌کند،
و به ابرها و ناقوس‌ها.
اینجا پرنده پروایِ پریدن ندارد
و شاعر
هراس از شعر خواندن!
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
اینجا کشوری است
که راهی برای پیمودن ندارد
حتی مگس از پریدن می‌ترسد
و شب شعری برگزار نمی‌شود!
اینجا کشوری است
که نیمی از آن سیاهچال است
نیمِ دیگر نگهبان !
مُردگان با همسرانِ یکدیگر
ازدواج کرده‌اند
و روشن نیست مردمانش کجا رفته‌اند!
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
گردشگرِ مو طلایی فرانسوی به من می‌گوید
کشورِ شما
زیباترین کشوری است که من دیده‌ام!
اینجا باران می‌خندد
گل‌ها می‌خندند
هلو و انار می‌خندد
بوته‌های یاسمن
از دیوارها آویزانند
پس چرا درکشورِ شما
هیچ آدمی نمی‌خندد ؟!
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
روزانه‌ها
دوست دارم مثل پرندگان پاییزی،
گاه‌به‌گاه گم شوم
می‌خواهم وطنی پیدا کنم
وطنی نو
بی‌هیچ دیّاری
و خدایی که
مرا تعقیب نکند
و سرزمینی که
به دشمنی‌ام برنخیزد
می‌خواهم از پوست خویش بگریزم؛
از صدای خویش
و از زبان خویش
می‌خواهم مثل شمیم بستان‌ها بگریزم
می‌خواهم از سایه‌ی خویش بگریزم
و از نشانی خویش
می‌خواهم از شرقِ خرافه‌ها و ماران بگریزم
از خُلفا و از تمام پادشاهان
 
بالا