متفرقه اشعار تک بیتی

[لولوعک مهربان]

چون زمینِ نرم از من گرد بر می‌آورند
می‌کنم هر چند با مردم مدارا بیشتر

صائب تبریزی

 

[لولوعک مهربان]

راحت طلبيدم زِ جهان ديده بپوشيد
غم خواستم از دهر به خروار فرستاد

طالب آملى

 

[لولوعک مهربان]

قدمی بیش نمانده‌ست میانِ من و دوست
لیکن از ضعف مراقوتِ رفتاری نیست

فروغی بسطامی

 

[لولوعک مهربان]

میانِ شیشه و سنگ است خصمیِ دیرین
دلِ مرا و تو را چون توان به هم پیوست؟

صائب تبریزی

 

[لولوعک مهربان]

رضا و مهرِ تو نازم که جامِ زهرِ فراق
برابرِ تو به از شربتِ وصالِ من است

سيمين بهبهانى

 

[لولوعک مهربان]

همه را دیده به رویت نگرانست ولیک
همه کس را نتوان گفت که بینایی هست

سعدی

 

[لولوعک مهربان]

‌تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

محمدعلی بهمنی

 

[لولوعک مهربان]

سخت دلبستگی‌ای داشت به بالم صیاد
تا نشد بالش او پُر ز پَرم خواب نکرد

غنی کشمیری

 

[لولوعک مهربان]

‌‌بی توأم دل به تماشای گَلستان نرود
مرغ پر سوخته ممکن نبود پروازش

خواجوی کرمانی
‌

 

[لولوعک مهربان]

‌دلم بِبُردی و گویی که جان بیار ای دوست
به حیرتم که تو ازجانِ من چه می‌خواهی

ملک‌الشعرای بهار