متفرقه اشعار تک بیتی

[لولوعک مهربان]

ای عَجب خوب دو دیوانه به هم ساخته‌اند؛
زلف آشفته‌ی تو، با دِل سودایی ما

سنایی

 

[لولوعک مهربان]

در جستجوی یارِ دل آزار کَس نبود
این رَسم تازه را به جهان ما گذاشتیم!

رهی معیری

 

[لولوعک مهربان]

با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی‌تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا

فیض کاشانی

 

[لولوعک مهربان]

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین
از نسیم صبح بوی یار می باید کشید

َصائب تبریزی

 

[لولوعک مهربان]

دریاب مرا ای دوست، ای دستِ رهاننده
تا تخته برم بیرون از ورطه طوفانها

حسین منزوی

 

[لولوعک مهربان]

ما شعله شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیده ما را

وحشی بافقی

 

[لولوعک مهربان]

جانا سری به دوشم و دستی به دِل گذار
آخر غمَت به دوش دل و جان کشیده‌ام

شهریار

 

[لولوعک مهربان]

به آهی می‌توان دل را ز مطلب‌ها تهی کردن
که یک قاصد برای بردن صد نامه بس باشد

صائب تبریزی

 

[لولوعک مهربان]

شب مهتاب همان به که ز اندوه بمیری
تو که با ماهرخی وعده‌ی دیدار نداری

سیمین بهبهانی

 

[لولوعک مهربان]

شهر خالی‌ست ز عُشّآق بُوَد کز طَرَفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند

حافظ