• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«تکرار»
بارها و بارها...
همان جمله را زیر ل*ب تکرار کردم:
«دوستم نداشت.»
«دوستم نداشت.»
تا شاید
دروغ نباشد دیگر... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«مثل درد»
تو را مثل درد،
نه می‌شود فراموش کرد
نه به کسی گفت... .
فقط باید هر شب
با تو خوابید،
و صبح
با خالی بودنت بیدار شد... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«حوالی تو»
هر جا که نشستم،
پشتم را به خاطره‌ها کردم
که شاید فراموشت کنم.
ولی هر خیابان،
هر عطر،
هر ترانه،
همه‌شان
حوالی تو می‌چرخند...
مثل دست‌هایی که هنوز
نمی‌خواهند رها کنند... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«چیز زیادی نمانده»
بعد تو،
چیز زیادی برایم نمانده.
نه رویایی برای گفتن،
نه شانه‌ای برای تکیه دادن.
فقط،
منم و ساعت‌هایی
که با وسواس
نبودنت را می‌شمارند... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«نجات»
گاهی فکر می‌کنم
شاید فقط من بودم
که عاشق شده بودم...
شاید تو فقط یک نفر بودی،
درست سر راه تنهایی‌ام.
و من،
اشتباهی
تو را با نجات اشتباه گرفتم... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«بعد از رفتن»
بعد از رفتنت
آینه‌ها دیگر تصویرم را درست نشان نمی‌دهند.
نه لبخند می‌زنند،
نه بغض دارند.
فقط
خالی‌اند...
مثل خانه‌ای
که کسی سال‌هاست در آن زندگی نمی‌کند... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«بیداری»
بزرگ‌ترین دروغم به خودم این بود:
«که فراموشت کرده‌ام.»
ولی هر شب،
درست قبل از خواب
بیدار می‌شوی در من...
با تمام آن حرف‌های نگفته،
با تمام آن رفتنی که هنوز
تمام نشده است... .
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش[طراح+ویراستار‌آزمایشی+مدیر تالار کپیست]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
331
سکه
1,866
«پناهی به نام دوریس»
و حالا…
نه منتظرم که برگردی،
نه آن‌قدر رفته‌ام که یادت نکرده باشم.
فقط یاد گرفته‌ام
با نبودنت زندگی کنم،
مثل نامی که دیگر صدا زده نمی‌شود، اما هنوز،
جایی در ته‌مانده‌ی نامه‌ها و خواب‌ها
نفس می‌کشد.
دوریس،
اسم این فصل از زندگی‌ام شد.
فصلی بی‌تقویم، بی‌قرار
و بی‌تو!
و من،
هر وقت دلم تنگ شد،
به آن پناه می‌برم،
نه به تو... .

[پایان]
تقدیم به تویی که نیستی،
اما هر نوشته،
از جای خالی‌ات شروع شد!
 
Last edited:

Who has read this thread (Total: 10) View details

Top Bottom