What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #1
•••به نام آن‌که آغاز را معنا داد، پیش از آن‌که آغاز باشیم•••

نام مجموعه: پایان در آغاز تو بود
شاعر: رها سلطانی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
قالب: غزل کلاسیک
ناظر: @YAS
خلاصه: مجموعه‌ی شعر «پایان در آغاز تو بود» مجموعه‌ای‌ست از بیست غزل عاشقانه که از زبان سوم‌شخص روایت می‌شود. این مجموعه، قصه‌ی عشق ناپیدا و ناتمامی‌ست که در لحظه‌ی تولدش، طعم جدایی و پایان را در خود دارد.
غزل‌ها از دل صحنه‌هایی می‌گذرند که در آن‌ها عشق جوانه می‌زند، می‌لرزد و اغلب بی‌صدا می‌میرد؛ بی‌آن‌که تمام شوند.
پایان در آغاز تو بود… .
چون بعضی عشق‌ها، زاده می‌شوند برای گم شدن!
 
Last edited:

Melina.N

[مدیر آزمایشی تالار شعر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
92
Reaction score
403
Time online
1d 26m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
459
  • #2
IMG_20250720_183250_557.png
شاعر گرامی، از شما متشکریم که انجمن بوکینو را جهت انتشار آثار خود انتخاب کرده‌اید.​

خواهشمندیم قبل از تایپ اثرتان، قوانين تایپ شعر را مطالعه نمایید:​



شما می‌توانید در صورت نیاز به راهنمایی و بهبود بخشیدن قلم خود، درخواست ناظر دهید.​


بعد از قرار دادن حداقل ۱۰ پست، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست طراحی جلد دهید:​


برای بهبود و افزایش کیفیت آثارتان و دریافت تگ‌‌های با ارزشتر، بعد از قرار دادن ١۵ پست، می‌توانید درخواست نقد و تگ دهید.​

᯽ درخواست نقد آثار ᯽​


بعد از حداقل ٢٠ پست، می‌توانید جهت اعلام اتمام اثرتان، به تاپیک زیر مراجعه نمایید:​


برای درخواست انتقال اثر خود به متروکه و یا بازگردانی آن، از لینک زیر استفاده کنید:​


با آرزوی موفقیت برای شما؛
کادر مدیریت تالار ادبیات🦋​
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #3
«لبخندش آواز شب بود»

او آمد و آسمان شکست از تبش
دل باخت به لحظه، به نور لبخند لبش

نه حرفی، نه نگاهی، فقط رفت و رفت
انگار که شب، اشک ریخت از شبش

یک سایه شد و عبور کرد از خیال
در کوچه‌ی دل، ماه شد از تعبش

دل داد، ولی هیچ نگفت از خودش
لبخندش آواز شب بود، عجب!
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #4
«گل‌ها از او شنیده بودند»

نامی نبود و او فقط آشنا شد
سکوت دلش در صدا جا شد

گل‌ها از او شنیده بودند: «نسیم»
باران به بویش وفادار شد

نقشی نبود و او تمام نقاب
در چشم هر پنجره پیدا شد

نه عاشق، نه معشوق؛ چیزی میان
نه رفت، نه ماند... آه، چه زیبا شد
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #5
«از پشت نگاهش باران می‌بارید»

او بی‌خبر آمد، ولی دنیا لرزید
از پشت نگاهش، باران می‌بارید

هر جا که قدم زد، دل وا می‌شد
هر جا که نگاه کرد، دریا رویید

دل را نبرد، اما صدا را گرفت
چشمانش آرام، ولی پُر تردید

می‌رفت و کسی نمی‌فهمید چرا
این عشق، همیشه به جدایی پیچید
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #6
«در خواب ستاره آمد»

او از دل خواب ستاره آمد
آرام، ولی مثل شراره آمد

در کوچه‌ی تاریک دلم رد شد
انگار که از باغ اشاره آمد

در چشمش اُفق، در قدمش آواز
با بوی خیال دوباره آمد

هیچ‌کس نفهمید چه گفت آن شب
با لهجه‌ی سکوت، نظاره آمد
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #7
«در سایه‌ی مهتاب قدم می‌زد»

در سایه‌ی مهتاب قدم می‌زد آهسته
ل*ب بسته، ولی شعر به ل*ب می‌زد آهسته

هر بار که رد می‌شد از آیینه‌ی شب
یک آینه می‌مرد و تب می‌زد آهسته

دل، خیره به آن رد نگاهش می‌ماند
و عشق، خودش را به شب می‌زد آهسته

بیدار شد از خوابِ خودش پنجره‌ای
در خواب، کسی نام او را صدا زد آهسته
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #8
«از راه خیال آمده بود»

از راه خیال آمده بود، آرامش
با عطر محال آمده بود، آرامش

موهایش انگار شب ابری بود
با نور هلال آمده بود، آرامش

دل جرأت پرواز نداشت، اما
با لرزش بال آمده بود، آرامش

گفتم که فقط خواب، ولی باور کرد
در خواب، وصال آمده بود... آرامش
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #9
«به خواب چراغ‌ها پیوست»

دور از همه، بی‌آن‌که کسی یادش کرد
در نور گذشت و جهان خوابش کرد

دل بست به جایی که نرسد هرگز
دل داد به جایی که دل نابش کرد

از پنجره‌ی نور عبورش دیدند
اما شب بی‌راه، پُر از قابش کرد

خاموش شد و ماه، تماشا می‌کرد
او رفت، و به خواب چراغ‌ها پیوست...
 
Last edited:

*RaHa._

رَـهـایِـش [مترجم انجمن]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2025
Messages
201
Reaction score
504
Time online
1d 12h 13m
Points
25
Location
[طهـران]
سکه
1,080
  • #10
«نقش قدمش بر مه شب ماند»

چون سایه گذشت از دل شب، آرام
بی‌آن‌که بگوید به کجا، بی‌پیغام

در خواب درختان، صدایش جاری‌ست
مهتاب گرفت از دل او، الهام

هیچ‌کس ندیدش، ولی از رد نگاه
گل وا شد و افتاد زمین، یک بامگاه

نقش قدمش بر مه شب ماند هنوز
گم شد، ولی از کوچه نرفت... چون بام
 
Last edited:

Who has read this thread (Total: 7) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom