• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
Status
Not open for further replies.

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
Username: ~Cheat~

نام و نام خانوادگی: آیناز تابش

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: مورچه

ژانر کتاب: اجتماعی، تخیلی

نویسنده کتاب: آیناز تابش

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: +۱۰۰

خلاصه کتاب: ایوایندر عزیز! اکنون در سرزمینی به دار آویخته می‌شوی و در قلمروی دیگر به زندگی‌ات بی‌اعتنایند. مردمانی تو را گناهکار می‌خوانند و عده‌ای نیز نامت را تنها برای جلب نظرت به سکه‌ای که سهوا از جیبت افتاده صدا می‌زنند. در هر خطه‌ای که هستی، همواره بگریز و بگریز؛ زیرا در نهایت کسانی تو را قضاوت می‌کنند که بر سر مورچه‌ای با یک‌دیگر تفاهم ندارند.

مقدمه کتاب: -

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Aug 24, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @SULLIVAN
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

رز.

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Aug 30, 2025
Messages
21
سکه
98
Username: رز.

نام و نام خانوادگی: زهرا

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: سایه در پس حقیقت

ژانر کتاب: جنایی – معمایی – تریلر روانشناسی

نویسنده کتاب: زهرا(رز)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در جهانی که حقیقت پشت نقاب دروغ‌ها پنهان شده است، کارآگاهی لاغراندام و دقیق، با ذهنی که تنها در سکوت و پشت پلک‌های بسته کار می‌کند، قدم در تاریک‌ترین پرونده‌های جنایی می‌گذارد. هر پرونده یک نقشه پیچیده، از سرنخ‌های پنهان، آدم‌هایی با گذشته‌های خاکستری و رازی است که بهای افشایش سنگین‌تر از خود جنایت است.
با این حال، او تنها نیست؛ سایه‌ای ناشناس در پس هر پرونده حضور دارد... سایه‌ای که گویی بازی را هدایت می‌کند


مقدمه کتاب: شب در خیابانهای بارانی شهری ناشناس جان گرفته بود چراغ‌های زرد و مه‌آلود، کوچه‌ها را به مارپیچ‌هایی بی‌پایان تبدیل کرده‌اند. در دل این تاریکی، مردی لاغر با گام‌های آهسته و کت بلند خاکستری، به صدای آرام باران گوش می‌داد. نگاهش سرد نبود، اما در اعماقش چیزی از جنس نظم و محاسبه برق می‌زد؛ مثل ساعتی قدیمی که هرگز از کار نمی‌ایستد.

آدریان مرادی را کمتر کسی واقعاً می‌شناخت. حتی دوستان نزدیکش هم نمی‌دانستند چرا هنگام فکر کردن، چشم‌هایش را می‌بندد، دست‌هایش را در جیب‌های کت فرو می‌برد و با دقت وسواس‌گونه به هر حرکت، هر حرکتی.

هر پرونده برایش یک پازل جدید بود، اما این بار... حس می‌کرد


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Aug 30, 2025
 

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
Username: رز.

نام و نام خانوادگی: زهرا

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: سایه در پس حقیقت

ژانر کتاب: جنایی – معمایی – تریلر روانشناسی

نویسنده کتاب: زهرا(رز)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در جهانی که حقیقت پشت نقاب دروغ‌ها پنهان شده است، کارآگاهی لاغراندام و دقیق، با ذهنی که تنها در سکوت و پشت پلک‌های بسته کار می‌کند، قدم در تاریک‌ترین پرونده‌های جنایی می‌گذارد. هر پرونده یک نقشه پیچیده، از سرنخ‌های پنهان، آدم‌هایی با گذشته‌های خاکستری و رازی است که بهای افشایش سنگین‌تر از خود جنایت است.
با این حال، او تنها نیست؛ سایه‌ای ناشناس در پس هر پرونده حضور دارد... سایه‌ای که گویی بازی را هدایت می‌کند


مقدمه کتاب: شب در خیابانهای بارانی شهری ناشناس جان گرفته بود چراغ‌های زرد و مه‌آلود، کوچه‌ها را به مارپیچ‌هایی بی‌پایان تبدیل کرده‌اند. در دل این تاریکی، مردی لاغر با گام‌های آهسته و کت بلند خاکستری، به صدای آرام باران گوش می‌داد. نگاهش سرد نبود، اما در اعماقش چیزی از جنس نظم و محاسبه برق می‌زد؛ مثل ساعتی قدیمی که هرگز از کار نمی‌ایستد.

آدریان مرادی را کمتر کسی واقعاً می‌شناخت. حتی دوستان نزدیکش هم نمی‌دانستند چرا هنگام فکر کردن، چشم‌هایش را می‌بندد، دست‌هایش را در جیب‌های کت فرو می‌برد و با دقت وسواس‌گونه به هر حرکت، هر حرکتی.

هر پرونده برایش یک پازل جدید بود، اما این بار... حس می‌کرد


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Aug 30, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @سیـــــران
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

Zahra tajik

[مدیر بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Jul 18, 2023
Messages
45
سکه
266
نام‌کاربری: Zahra tajik

نام و نام خانوادگی: زهرا تاجیک

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: افسون اَشوم

ژانر کتاب: تخیلی، فانتزی، عاشقانه

نویسنده کتاب: زهرا تاجیک

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نمیدونم شاید ۵۰۰ پارت.

خلاصه کتاب: لارا دختری که دوستش پشت گوشش طلسمی خالکوبی میکنه که اون طلسم باعث میشه موجود عجیبی بعد از پنج هزار سال از زندان ارباب تاریکی فرار کنه و قدرت اون رو به افول بره.

مقدمه کتاب: مقدمه:

سایه‌ها اطراف لارا پراکنده بودند بی‌صدا، نامرئی اما نزدیک‌تر از چیزی که تصور می‌کرد.
قبل از این‌که فرصت داشته باشد آن‌ها را ببیند، قبل از این‌که بفهمد چه دنیایی او را می‌بلعد، همه‌چیز تغییر کرد.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 3, 2025
 
امضا : Zahra tajik

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
نام‌کاربری: Zahra tajik

نام و نام خانوادگی: زهرا تاجیک

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: افسون اَشوم

ژانر کتاب: تخیلی، فانتزی، عاشقانه

نویسنده کتاب: زهرا تاجیک

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نمیدونم شاید ۵۰۰ پارت.

خلاصه کتاب: لارا دختری که دوستش پشت گوشش طلسمی خالکوبی میکنه که اون طلسم باعث میشه موجود عجیبی بعد از پنج هزار سال از زندان ارباب تاریکی فرار کنه و قدرت اون رو به افول بره.

مقدمه کتاب: مقدمه:

سایه‌ها اطراف لارا پراکنده بودند بی‌صدا، نامرئی اما نزدیک‌تر از چیزی که تصور می‌کرد.
قبل از این‌که فرصت داشته باشد آن‌ها را ببیند، قبل از این‌که بفهمد چه دنیایی او را می‌بلعد، همه‌چیز تغییر کرد.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 3, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Reyhane
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

شهبانو؛

مدیریت ارشد صوتینو + گوینده انجمن
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 14, 2025
Messages
39
سکه
127
نام‌کاربری: شهبانو؛

نام و نام خانوادگی: مهدیه

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: پشت پنجره

ژانر کتاب: غمگین

نویسنده کتاب: شهبانو

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: مرثیه ای برای روزهایی که گذشته اند، برای صداهایی که از یاد رفته اند ، برای احساساتی که بر باد رفته اند و برای آدم هایی که از کنارمان رفته اند .

مقدمه کتاب: ای کاش میدانستم چه چیزی قرار است پیش آید، شاید آن موقع میتوانستم راحت تر قبول کنم که تنها ماندن در میان اندوه غم ها انتخاب نیست ، بلکه سرنوشت هر آدمیست ...

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 6, 2025
 

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
نام‌کاربری: شهبانو؛

نام و نام خانوادگی: مهدیه

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: پشت پنجره

ژانر کتاب: غمگین

نویسنده کتاب: شهبانو

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: مرثیه ای برای روزهایی که گذشته اند، برای صداهایی که از یاد رفته اند ، برای احساساتی که بر باد رفته اند و برای آدم هایی که از کنارمان رفته اند .

مقدمه کتاب: ای کاش میدانستم چه چیزی قرار است پیش آید، شاید آن موقع میتوانستم راحت تر قبول کنم که تنها ماندن در میان اندوه غم ها انتخاب نیست ، بلکه سرنوشت هر آدمیست ...

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 6, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @yeganeh
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

pen lady

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jun 28, 2025
Messages
24
سکه
114
Username: pen lady

نام و نام خانوادگی: ماها کیازاده

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: پسران دانشگاه را رهبری می‌کنند

ژانر کتاب: اجتماعی، طنز، عاشقانه

نویسنده کتاب: ماها کیازاده (penlady)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: مرضیه، تارا و فاطمه دخترانی بودند که وارد منطقه‌ی زیر سلطه‌ی او شدند. دخترانی که با زورگویی و قوانین بی‌اساس او جنگیدند، مقاومت کردند و قصد دخالت در رهبری او را کردند. سرانجام در لیستی قرار گرفتند که برای هیچ‌کدام خوشایند نبود. غافل از اتفاقاتی که قرار است در آینده‌ای نه چندان دور، جرقه‌های کوچکی در قلب‌شان پدیدار کند... .

مقدمه کتاب: مقدمه:
ما موجودی هستیم که رهبران رو به گریه می‌‌ندازه، امپراطوری‌ها رو نابود می‌کنه. ما موجودی هستیم که آدم به‌خاطرش از بهشت رونده شده. ما دختریم! یاغی و سرکش، متکی به خود، با یه عالمه استعداد و دنیایی پر از شور و شوق! اما گاهی پیش میاد که سر به زير میشیم، مطیع میشیم، ساکت میشیم. نه برای این‌که ترسیدیم یا که ضعیفیم؛ نه برای این‌که تو قدرتمند یا ترسناکی! نه‌نه اصلاً! چون عاشق میشیم! لوس میشیم، الکی مریض میشیم و اين بند کفش مدام میره زیر پامون تا بیوفتیم توی ب*غل تو... آره ما مثلاً ضعیف میشیم... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 9, 2025
 

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
Username: pen lady

نام و نام خانوادگی: ماها کیازاده

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: پسران دانشگاه را رهبری می‌کنند

ژانر کتاب: اجتماعی، طنز، عاشقانه

نویسنده کتاب: ماها کیازاده (penlady)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: مرضیه، تارا و فاطمه دخترانی بودند که وارد منطقه‌ی زیر سلطه‌ی او شدند. دخترانی که با زورگویی و قوانین بی‌اساس او جنگیدند، مقاومت کردند و قصد دخالت در رهبری او را کردند. سرانجام در لیستی قرار گرفتند که برای هیچ‌کدام خوشایند نبود. غافل از اتفاقاتی که قرار است در آینده‌ای نه چندان دور، جرقه‌های کوچکی در قلب‌شان پدیدار کند... .

مقدمه کتاب: مقدمه:
ما موجودی هستیم که رهبران رو به گریه می‌‌ندازه، امپراطوری‌ها رو نابود می‌کنه. ما موجودی هستیم که آدم به‌خاطرش از بهشت رونده شده. ما دختریم! یاغی و سرکش، متکی به خود، با یه عالمه استعداد و دنیایی پر از شور و شوق! اما گاهی پیش میاد که سر به زير میشیم، مطیع میشیم، ساکت میشیم. نه برای این‌که ترسیدیم یا که ضعیفیم؛ نه برای این‌که تو قدرتمند یا ترسناکی! نه‌نه اصلاً! چون عاشق میشیم! لوس میشیم، الکی مریض میشیم و اين بند کفش مدام میره زیر پامون تا بیوفتیم توی ب*غل تو... آره ما مثلاً ضعیف میشیم... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 9, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @gece ayı
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

رز.

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Aug 30, 2025
Messages
21
سکه
98
Username: رز.

نام و نام خانوادگی: زهرا

نوع کتاب: داستان کوتاه

عنوان کتاب: نیمه‌روشن باران

ژانر کتاب: عاشقانه درام اجتماعی رئالیستی

نویسنده کتاب: زهرا(رز)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در شهری بارانی که همیشه بوی نم و خاطره می‌دهد، زنی جوان با گذشته‌ای پنهان به زندگی آرام اما تنهای خود خو گرفته است. آشنایی اتفاقی او با مردی گوشه‌گیر، مسیری تازه برای هر دو رقم می‌زند؛ مسیری که در آن اعتماد، ترس، و زخم‌های قدیمی، دیوارهایی بلند می‌سازند.
داستان درباره‌ی کشف خود، معنای عشق در دل زخم‌ها، و پذیرفتن گذشته‌ای که نمی‌توان تغییر داد است.


مقدمه کتاب: «باران بی‌وقفه می‌بارید؛ انگار شهر سال‌هاست که جز صدای باران، رازی برای گفتن ندارد. خیابان‌های سنگفرش خیس، نور چراغ‌ها را هزار تکه کرده بودند و او، با قدم‌هایی محتاط، به سایه‌هایی نگاه می‌کرد که هرکدام خاطره‌ای گم‌شده در دل شب بودند.
این، داستان کسی‌ست که گمان می‌کرد زندگی‌اش آرام است... تا روزی که یک نگاه، تمام آرامشش را به تردید بدل کرد.»


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Sep 12, 2025
 
Status
Not open for further replies.

Who has read this thread (Total: 13) View details

Top Bottom