What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

Status
Not open for further replies.

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
609
Reaction score
2,832
Time online
15d 15h 48m
Points
183
Location
بیرجند
سکه
4,104
  • #61
نام‌کاربری: S.NAJM

نام و نام خانوادگی: سارابهار

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وهم ماهوا

ژانر کتاب: فانتزی، عاشقانه

نویسنده کتاب: سارابهار

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه:
ماهوا در دوزخِ زندگی‌اش آن‌چنان غرق می‌شود که حتی از نجات خود نیز ناامید می‌شود. حالا او در این میان ایستاده است، تنها و در جستجوی قطره‌ای زندگی، در جایی که نه امیدی است و نه نوری برای راهیابی؛ اما آیا روزی خواهد آمد که ماهوا بتواند از این دوزخ بیرون بیاید یا برای همیشه در این منجلاب غم و تاریکی گرفتار خواهد ماند؟!


مقدمه کتاب: مقدمه:
او با قلبی شکسته و روحی از هم گسیخته، هنوز در تلاش است تا قطره‌ای زندگی بیابد.
دل کوچکش از داغیِ هزاران شکست به شدت سوخته است، زخمی که به راحتی التیام نمی‌یابد. به دنبال آرامشی گم‌شده می‌گردد، آرامشی که از دست رفته و در جایی دورتر از این جهان درون خود، فقط یک هاله از آن باقی مانده است.
او تصمیم می‌گیرد به جایی پناه ببرد؛ جایی که شاید بتواند برای لحظه‌ای آرام بگیرد، در آن مکان پر از ظلمت، خون‌ها به زمین می‌ریزد، خون‌هایی که در بطن‌شان داستان‌های تلخ و پر از درد نهفته است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-27
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

(SINA)

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Mar 28, 2025
Messages
64
Reaction score
150
Time online
23h 58m
Points
18
Age
19
Location
یه جای دور..
سکه
317
  • #62
نام‌کاربری: (SINA)

نام و نام خانوادگی: سینا صیقلی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: داج

ژانر کتاب: تراژدی، جنایی، پلیسی

نویسنده کتاب: سینا صیقلی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 61

خلاصه کتاب: قتل کابوس دیرینه‌ی افراد است، یک قتل آن هم به‌خاطر بی‌احتیاطی می‌تواند هر کسی را در بهت فرو ببرد، جنایتی آغاز می‌شود که نمی‌توان آن را اصلاح کرد، دستش را آلوده‌ی خون می‌کند و پیکر و روح او را می‌لرزاند و اسیر افکارش می‌کند. تقلا بی‌ثمر است آن هم وقتی که خودش به دام می‌افتد، طولی نخواهد کشید که جراحت اشتباهات، فرد را متلاشی خواهد کرد...

مقدمه کتاب: مقدمه:
چون قضا آورد حکم خود پدید
چشم وا شد تا پشیمانی رسید

این پشیمانی قضای دیگرست
این پشیمانی بهل حق را پرست

ور کنی عادت پشیمان خور شوی
زین پشیمانی پشیمان‌تر شوی

نیم عمرت در پریشانی رود
نیم دیگر در پشیمانی رود


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-28
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
609
Reaction score
2,832
Time online
15d 15h 48m
Points
183
Location
بیرجند
سکه
4,104
  • #63
نام‌کاربری: (SINA)

نام و نام خانوادگی: سینا صیقلی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: داج

ژانر کتاب: تراژدی، جنایی، پلیسی

نویسنده کتاب: سینا صیقلی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 61

خلاصه کتاب: قتل کابوس دیرینه‌ی افراد است، یک قتل آن هم به‌خاطر بی‌احتیاطی می‌تواند هر کسی را در بهت فرو ببرد، جنایتی آغاز می‌شود که نمی‌توان آن را اصلاح کرد، دستش را آلوده‌ی خون می‌کند و پیکر و روح او را می‌لرزاند و اسیر افکارش می‌کند. تقلا بی‌ثمر است آن هم وقتی که خودش به دام می‌افتد، طولی نخواهد کشید که جراحت اشتباهات، فرد را متلاشی خواهد کرد...

مقدمه کتاب: مقدمه:
چون قضا آورد حکم خود پدید
چشم وا شد تا پشیمانی رسید

این پشیمانی قضای دیگرست
این پشیمانی بهل حق را پرست

ور کنی عادت پشیمان خور شوی
زین پشیمانی پشیمان‌تر شوی

نیم عمرت در پریشانی رود
نیم دیگر در پشیمانی رود


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-28
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Blueberry
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تا قبل از تایید ناظر تاپیک اثر خود را ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

GiGi

[مدیر تالار گرافیک + کیدرامر انجمن]
LV
0
 
Joined
Jan 1, 2025
Messages
90
Reaction score
2,788
Time online
7d 1h 44m
Points
108
Location
خونه‌مون
سکه
447
  • #64
نام‌کاربری: GiGi

نام و نام خانوادگی: غزاله.الف

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: تمامِ ماجرای من!

ژانر کتاب: عاشقانه، اجتماعی

نویسنده کتاب: غزاله.الـــف

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: سرونازِ پس از ورود به ایران، با بزرگترین شکستِ زندگی‌اش مواجه می‌شود.
او پس از قطعِ پل‌های ارتباطی‌اش با اطرافیانِ خود؛
برای شروعِ یک ماجرای از پیش برنامه ریزی شده، واردِ بیزینسِ خانوادگیِ همایونِ مددیان شده و هدفِ اصلی‌اش، نزدیک شدن به فرزندِ محبوبِ همایون است!


مقدمه کتاب: می‌شنوش!
زِ من دوری و صدایت در سرم بیدار است؛
شعله‌ی نبودنت وحشیانه در من فریاد می‌کشد:

-«هیولاها را در تاریکی آزاد کن.»
نمی‌دانی که صدایت در سرم چه هراس انگیز حبس شده!
هربار از جامانده‌هایت در «من» می‌گویی،
و با هر بندِ صدایت؛ چیزی از تو،
چیزی شبیه به اندوهی بسیار،
دوباره و دوباره به من سرایت می‌کند.
عصب‌های آلوده شده به ضربه‌های مکانیکالِ
هنجره‌ات، خبر از دردِ مشترک می‌دهند و
بند‌بندِ جانم به حزنِ پشتِ کلماتت دچار شده.
به همان بغض و آهی که دارد نفس‌هایم را هم به زنجیر می‌کشد...
آخ!
نیستی و صدایت در سرم بیدار است:
-«توی لعنت شده درون رگ‌هایم در جریانی.»


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-03
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
609
Reaction score
2,832
Time online
15d 15h 48m
Points
183
Location
بیرجند
سکه
4,104
  • #65
نام‌کاربری: GiGi

نام و نام خانوادگی: غزاله.الف

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: تمامِ ماجرای من!

ژانر کتاب: عاشقانه، اجتماعی

نویسنده کتاب: غزاله.الـــف

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: سرونازِ پس از ورود به ایران، با بزرگترین شکستِ زندگی‌اش مواجه می‌شود.
او پس از قطعِ پل‌های ارتباطی‌اش با اطرافیانِ خود؛
برای شروعِ یک ماجرای از پیش برنامه ریزی شده، واردِ بیزینسِ خانوادگیِ همایونِ مددیان شده و هدفِ اصلی‌اش، نزدیک شدن به فرزندِ محبوبِ همایون است!


مقدمه کتاب: می‌شنوش!
زِ من دوری و صدایت در سرم بیدار است؛
شعله‌ی نبودنت وحشیانه در من فریاد می‌کشد:

-«هیولاها را در تاریکی آزاد کن.»
نمی‌دانی که صدایت در سرم چه هراس انگیز حبس شده!
هربار از جامانده‌هایت در «من» می‌گویی،
و با هر بندِ صدایت؛ چیزی از تو،
چیزی شبیه به اندوهی بسیار،
دوباره و دوباره به من سرایت می‌کند.
عصب‌های آلوده شده به ضربه‌های مکانیکالِ
هنجره‌ات، خبر از دردِ مشترک می‌دهند و
بند‌بندِ جانم به حزنِ پشتِ کلماتت دچار شده.
به همان بغض و آهی که دارد نفس‌هایم را هم به زنجیر می‌کشد...
آخ!
نیستی و صدایت در سرم بیدار است:
-«توی لعنت شده درون رگ‌هایم در جریانی.»


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-03
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تا قبل از تایید ناظر تاپیک اثر خود را ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

Tifani

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Apr 11, 2025
Messages
11
Reaction score
34
Time online
3h 53m
Points
13
Age
25
سکه
52
  • #66
نام‌کاربری: Tifani

نام و نام خانوادگی: ملیکا قائمی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: توفش

ژانر کتاب: تاریخی، عاشقانه، تراژدی

نویسنده کتاب: تیفانی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌:

خلاصه کتاب: در روزگاری که خاک وطن در آتش جنگ و خ*یانت می‌سوزد، سرنوشت، غریبه‌هایی را در میان باروت و خون به هم می‌رساند. میان عشق و انتقام، بقا و آرمان، آن‌ها باید انتخاب کنند؛ در خاکستر فرو روند، یا طوفانی شوند که جهان را دگرگون می‌کند!

مقدمه کتاب: مقدمه‌:

در دل ویرانی، میان خیابان‌هایی که بوی باروت و خیانت می‌دهند، قصه‌ی انسان‌هایی شکل می‌گیرد که در طوفان جنگ و اشغال، برای چیزی فراتر از بقا می‌جنگند. آن‌ها میان سایه‌ها پنهان می‌شوند، در روشنایی تعقیب می‌شوند، و در خون خود غرق می‌شوند؛ اما زنده می‌مانند.
این‌جا، مرز بین عشق و نفرت، وفاداری و خیانت، امید و نابودی، باریک‌تر از لبه‌ی یک تیغ است. سربازی که برای سرکوب فرستاده شده؛ اما حقیقت را در چشمان دشمنش پیدا می‌کند. مردی که برای عشق جنگید و در عطش قدرت سقوط کرد. و زنی که در شعله‌های مبارزه سوخت؛ اما خاکستر نشد، بلکه توفان شد.
این داستان کسانی است که در عصر خ*یانت و سرکوب، از میان آتش و دود برخاستند.
این داستان “توفش” است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-11
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
609
Reaction score
2,832
Time online
15d 15h 48m
Points
183
Location
بیرجند
سکه
4,104
  • #67
نام‌کاربری: Tifani

نام و نام خانوادگی: ملیکا قائمی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: توفش

ژانر کتاب: تاریخی، عاشقانه، تراژدی

نویسنده کتاب: تیفانی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌:

خلاصه کتاب:
در روزگاری که خاک وطن در آتش جنگ و خ*یانت می‌سوزد، سرنوشت، غریبه‌هایی را در میان باروت و خون به هم می‌رساند. میان عشق و انتقام، بقا و آرمان، آن‌ها باید انتخاب کنند؛ در خاکستر فرو روند، یا طوفانی شوند که جهان را دگرگون می‌کند!

مقدمه کتاب: مقدمه‌:

در دل ویرانی، میان خیابان‌هایی که بوی باروت و خیانت می‌دهند، قصه‌ی انسان‌هایی شکل می‌گیرد که در طوفان جنگ و اشغال، برای چیزی فراتر از بقا می‌جنگند. آن‌ها میان سایه‌ها پنهان می‌شوند، در روشنایی تعقیب می‌شوند، و در خون خود غرق می‌شوند؛ اما زنده می‌مانند.
این‌جا، مرز بین عشق و نفرت، وفاداری و خیانت، امید و نابودی، باریک‌تر از لبه‌ی یک تیغ است. سربازی که برای سرکوب فرستاده شده؛ اما حقیقت را در چشمان دشمنش پیدا می‌کند. مردی که برای عشق جنگید و در عطش قدرت سقوط کرد. و زنی که در شعله‌های مبارزه سوخت؛ اما خاکستر نشد، بلکه توفان شد.
این داستان کسانی است که در عصر خ*یانت و سرکوب، از میان آتش و دود برخاستند.
این داستان “توفش” است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-11
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @ریحانه زنگنه
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک خود را قبل از تایید ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤍🫰
 

Leila.Moradi

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Apr 16, 2025
Messages
3
Reaction score
14
Time online
1h 45m
Points
5
Age
23
سکه
12
  • #68
نام‌کاربری: Leila.Moradi

نام و نام خانوادگی: لیلا مرادی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: زخمه‌ی خلقان

ژانر کتاب: درام

نویسنده کتاب: لیلا مرادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: زیر آماج تردیدها، تصمیماتی ممکن است سرنوشت آدم‌ها را به مقهور لایزالی تبعید کند. داستان از دلدادگی ماه‌بانو و پسر همسایه‌شان امیرعلی آغاز می‌گردد.
حوادث ناگوار اما چله‌نشین روزهای تیره‌فام و عنادی است. کینه‌‌‌‌‌‌ی کهنه آدمیان تبدیل به دام بزرگی، بر سر راه وصالشان پهن می‌شود و این تازه شروع روایت رنج‌هایی است که اسرار پنهانی زیادی در پس خود دارد، رازهایی زنجیره‌وار که چهره‌های جدیدی را وارد قصه می‌کند. در آخر با برداشتن این نقاب‌ها، چه حقایقی آشکار خواهد شد؟


مقدمه کتاب: در پی سرگشتگی‌های عمر، خاطره‌های کهنه‌ و مبهم را به یاد می‌آورم تا شاید انتظار به پایان رسد. ای معبود زخمی! به راستی ریشه این خوشبختی چه آفتی به پیکره‌اش افتاد که ناگاه به ورطه‌‌ی نابودی رسیدیم؟ این بخیه‌های خاک خورده را باز نکن که عفونتش، چون مجمری سوزان، بینمان شعله افروخته‌است. هیزم‌های دورش، چه بوی دود آشنایی دارند مگر نه؟!

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-16
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
609
Reaction score
2,832
Time online
15d 15h 48m
Points
183
Location
بیرجند
سکه
4,104
  • #69
نام‌کاربری: Leila.Moradi

نام و نام خانوادگی: لیلا مرادی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: زخمه‌ی خلقان

ژانر کتاب: درام

نویسنده کتاب: لیلا مرادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: زیر آماج تردیدها، تصمیماتی ممکن است سرنوشت آدم‌ها را به مقهور لایزالی تبعید کند. داستان از دلدادگی ماه‌بانو و پسر همسایه‌شان امیرعلی آغاز می‌گردد.
حوادث ناگوار اما چله‌نشین روزهای تیره‌فام و عنادی است. کینه‌‌‌‌‌‌ی کهنه آدمیان تبدیل به دام بزرگی، بر سر راه وصالشان پهن می‌شود و این تازه شروع روایت رنج‌هایی است که اسرار پنهانی زیادی در پس خود دارد، رازهایی زنجیره‌وار که چهره‌های جدیدی را وارد قصه می‌کند. در آخر با برداشتن این نقاب‌ها، چه حقایقی آشکار خواهد شد؟


مقدمه کتاب: در پی سرگشتگی‌های عمر، خاطره‌های کهنه‌ و مبهم را به یاد می‌آورم تا شاید انتظار به پایان رسد. ای معبود زخمی! به راستی ریشه این خوشبختی چه آفتی به پیکره‌اش افتاد که ناگاه به ورطه‌‌ی نابودی رسیدیم؟ این بخیه‌های خاک خورده را باز نکن که عفونتش، چون مجمری سوزان، بینمان شعله افروخته‌است. هیزم‌های دورش، چه بوی دود آشنایی دارند مگر نه؟!

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-16
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

Ayli🌙💜

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Apr 22, 2025
Messages
1
Reaction score
6
Time online
52m
Points
5
Age
17
سکه
2
  • #70
نام‌کاربری: Ayli🌙💜

نام و نام خانوادگی: آیلی فام

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: گیرنده شاهرگ

ژانر کتاب: #عاشقانه #معمایی

نویسنده کتاب: آیلی فام

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: باشگاه اسب سواری مهاجر، پناهگاهی برای فراموش کردن دردهای گذشته است، اما با ورود پرستو، دامپزشک جوان، همه چیز تغییر می‌کند. میان درمان زخم‌های اسب‌ها و جراحات قلب‌ها، گذشته‌ای پر از سایه‌ها دوباره زنده می‌شود. نام نیلوفر،"شاهرگ زندگی" مهاجر، در هر گوشه این ماجرا طنین انداز است. نامی که پیوند دهنده رازهایی عمیق و حقیقت‌هایی فراموش شده است. آیا این دو غریبه‌ی آشنا می‌توانند مسیر خود را به سوی حقیقت و آرامش بیابند، یا سایه گذشته هردوی آنها را در برخواهد گرفت؟

مقدمه کتاب: گاهی گذشته، مانند سایه‌ای دراز، همراه ما قدم برمی‌دارد؛ سایه‌ای که نه می‌توان از آن گریخت، نه آن را در آغوش گرفت. مهاجر، مردی که روزگاری شاهرگ زندگی‌اش در دستان عشقش می‌تپید، حالا در میان خاطرات تاریک و زخم‌های کهنه‌اش زندگی می‌کند. اما با ورود پرستو، دامپزشکی با چشمانی که انگار داستانی ناتمام را زمزمه می‌کنند، مرز بین حال و گذشته کم‌رنگ می‌شود. در این بازی سرنوشت، چه حقیقتی در قلب سکوت نهفته است؟ و چه رازی در نبض پرستو و بازتاب نگاه نیلوفر جریان دارد؟

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-04-22
 
Status
Not open for further replies.

Who has read this thread (Total: 16) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom