درخواست تعیین ناظر رمان | تالار نظارت

[Blueberry]

نام‌کاربری: Saghar ✿

نام و نام خانوادگی: ساغر

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: شمع آجین

ژانر کتاب: عاشقانه، تراژدی

نویسنده کتاب: ساغر

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: -

مقدمه کتاب: من نمی‌گویم که شمع آجین حق من نبود
من نمی‌گویم ملائک بال در بالم شنا کردند
من نمی‌گویم که قطره‌های شمع خونی نبود
من نمی‌گویم که باز سرما نبود، درد نبود، غم نبود
من نمی‌گویم که بارانی نبود، ابری نبود، ماهی نبود
من می‌گویم
من بودم و چرخش حیات و سوزش سوختن و قطره‌های خون
در اتاقی که به‌جز بلعیدنم کاری نداشت

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-17

سلام و درود.
با درخواست نظارت دلنوشته شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Narin ✿
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤍🤝​

 

[BITA]

​

نام‌کاربری: BITA


نام و نام خانوادگی: محدثه رستگار.

نوع کتاب: شعر.

عنوان کتاب: در آسمان این دیار ویرانگی می‌رقصد.

ژانر کتاب: تراژدی. اجتماعی. عاشقانه.

خلاصه کتاب:

​

نبین این ویرانگی شهر دل مرا
که روزگاری مثال یک افسانه بود

​

نترس از خاموشی این دیار
که روزی سرشار از ترانه بود

​

سال‌هاست که عزادارم من
برای قلبی که زمانی لیلی دلداده بود

​

ننگر به مخروبه‌ی دل بی‌نوایم
که زمانی قصر یک شهزاده بود

رفتنش را فقط نگاه کردم
التماسی که بدون واژه بود

سرزمین دل ز کبریت آشنایان
همیشه اسیر در حصار شعله بود

زمانی به مسیر منطق و خرد رسیدم
که بر عمق احساسم رد هزار گلوله بود



در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-3-18

 

[Blueberry]

​

نام‌کاربری: BITA


نام و نام خانوادگی: محدثه رستگار.

نوع کتاب: شعر.

عنوان کتاب: در آسمان این دیار ویرانگی می‌رقصد.

ژانر کتاب: تراژدی. اجتماعی. عاشقانه.

خلاصه کتاب:

​

نبین این ویرانگی شهر دل مرا
که روزگاری مثال یک افسانه بود

​

نترس از خاموشی این دیار
که روزی سرشار از ترانه بود

​

سال‌هاست که عزادارم من
برای قلبی که زمانی لیلی دلداده بود

​

ننگر به مخروبه‌ی دل بی‌نوایم
که زمانی قصر یک شهزاده بود

رفتنش را فقط نگاه کردم
التماسی که بدون واژه بود

سرزمین دل ز کبریت آشنایان
همیشه اسیر در حصار شعله بود

زمانی به مسیر منطق و خرد رسیدم
که بر عمق احساسم رد هزار گلوله بود



در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-3-18

سلام و درود.
با درخواست نظارت شعر شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Narin ✿
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تا قبل از تایید ناظر، تاپیک شعر خود را ایجاد نکنید!🤍🤝
موفق و موید باشید.​

 

[Nargess86]

نام‌کاربری: Nargess86

نام و نام خانوادگی: سیده نرگس مرادی خانقاه

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: غرق‌شده در دل اقیانوس

ژانر کتاب: عاشقانه

نویسنده کتاب: سیده نرگس مرادی خانقاه

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: مشخص نیست

خلاصه کتاب: خلاصه:
غرق شده‌ام در اقیانوسی که هرلحظه وجودش ننگین‌تر و منفورتر می‌شود. مرا در اقیانوسی غرق کرده‌اند که در دل آن‌ها، اقیانوسی عمیق و تنگنا دیده می‌شود.
عاشق فردی بودم که روزی مرا خواهر خود خوانده بود؛ اما مرا با کولی‌باری از عشق رها کرد. باعث شد که این عشق را تا ابد به گور ببرم. مرا با احساسی تنها، تنفر و افسرده رها کرد و حالا او نیست و من با این سرنوشت بی‌لایق و سیاه، چگونه دست‌ و پنجه نرم کنم؟!
شروع آغاز: 1403/10/27

مقدمه کتاب: مقدمه:
تو مرا آزُردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت!
می‌روم از قلبت،
می‌شوم دورترین خاطره در شب‌هایت
تو به من می‌خندی
و به خود می‌گویی: باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق.
ولی...
برنمی‌گردم، نه!
می‌روم آن‌جا که دلی به هر دلی تب دارد...
عشق زیباست و حرمت دارد... .

(سهراب سپهری)

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-02-20

 

[Narin ✿]

نام‌کاربری: Narin ✿

نام و نام خانوادگی: فرهنگی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: باطلاقی به ژرف بی‌نهایت

ژانر کتاب: تراژدی، عاشقانه

نویسنده کتاب: خودم😐

زبان اصلی کتاب: فغانسویی

تعداد صفحات (پارت)‌: اطلاعی نیست مرا

خلاصه کتاب: پرایوته

مقدمه کتاب: پرواز مامان بیا اینجا، قراره تو دختر سر به فلک زده‌ای باشی.

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-20

 

[Blueberry]

نام‌کاربری: Nargess86

نام و نام خانوادگی: سیده نرگس مرادی خانقاه

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: غرق‌شده در دل اقیانوس

ژانر کتاب: عاشقانه

نویسنده کتاب: سیده نرگس مرادی خانقاه

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: مشخص نیست

خلاصه کتاب: خلاصه:
غرق شده‌ام در اقیانوسی که هرلحظه وجودش ننگین‌تر و منفورتر می‌شود. مرا در اقیانوسی غرق کرده‌اند که در دل آن‌ها، اقیانوسی عمیق و تنگنا دیده می‌شود.
عاشق فردی بودم که روزی مرا خواهر خود خوانده بود؛ اما مرا با کولی‌باری از عشق رها کرد. باعث شد که این عشق را تا ابد به گور ببرم. مرا با احساسی تنها، تنفر و افسرده رها کرد و حالا او نیست و من با این سرنوشت بی‌لایق و سیاه، چگونه دست‌ و پنجه نرم کنم؟!
شروع آغاز: 1403/10/27

مقدمه کتاب: مقدمه:
تو مرا آزُردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت!
می‌روم از قلبت،
می‌شوم دورترین خاطره در شب‌هایت
تو به من می‌خندی
و به خود می‌گویی: باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق.
ولی...
برنمی‌گردم، نه!
می‌روم آن‌جا که دلی به هر دلی تب دارد...
عشق زیباست و حرمت دارد... .

(سهراب سپهری)

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-02-20

سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @ریحانه زنگنه
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا قبل از تایید ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤍🤝​

 

[Blueberry]

نام‌کاربری: Narin ✿

نام و نام خانوادگی: فرهنگی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: باطلاقی به ژرف بی‌نهایت

ژانر کتاب: تراژدی، عاشقانه

نویسنده کتاب: خودم:neutral_face:

زبان اصلی کتاب: فغانسویی

تعداد صفحات (پارت)‌: اطلاعی نیست مرا

خلاصه کتاب: پرایوته

مقدمه کتاب: پرواز مامان بیا اینجا، قراره تو دختر سر به فلک زده‌ای باشی.

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-20

سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا قبل از تایید ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤍🤝​

 

[فردین رادفر]

نام‌کاربری: فردین رادفر

نام و نام خانوادگی: فردین رادفر

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: هنوز می‌خواهمت

ژانر کتاب: تراژدی

نویسنده کتاب: فردین رادفر

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: معلوم نیست

خلاصه کتاب: ـــ

مقدمه کتاب: در آستانه‌ی دهمین سال فراقمان هستیم.
ای کاش بشنوی فریاد سینه‌‌ی مالامال از غم و محنت را!
تمنا دارم بشنوی و بدانی، درد فراق و چشم انتظاری‌ات ز من یعقوبی ساخت، غم زده در کنج کلبه‌ی احزانمان!
بشنو و بدان هنوز می‌خواهمت!

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 1970-01-01

 

[Blueberry]

نام‌کاربری: فردین رادفر

نام و نام خانوادگی: فردین رادفر

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: هنوز می‌خواهمت

ژانر کتاب: تراژدی

نویسنده کتاب: فردین رادفر

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: معلوم نیست

خلاصه کتاب: ـــ

مقدمه کتاب: در آستانه‌ی دهمین سال فراقمان هستیم.
ای کاش بشنوی فریاد سینه‌‌ی مالامال از غم و محنت را!
تمنا دارم بشنوی و بدانی، درد فراق و چشم انتظاری‌ات ز من یعقوبی ساخت، غم زده در کنج کلبه‌ی احزانمان!
بشنو و بدان هنوز می‌خواهمت!

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 1970-01-01

سلام و درود.
با درخواست نظارت اثر شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تا قبل از تایید ناظر تاپیک خود را ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍​

 

[سارابـهار❁]

نام‌کاربری: S.NAJM

نام و نام خانوادگی: سارابهار

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وهم ماهوا

ژانر کتاب: فانتزی، عاشقانه

نویسنده کتاب: سارابهار

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه:
ماهوا در دوزخِ زندگی‌اش آن‌چنان غرق می‌شود که حتی از نجات خود نیز ناامید می‌شود. حالا او در این میان ایستاده است، تنها و در جستجوی قطره‌ای زندگی، در جایی که نه امیدی است و نه نوری برای راهیابی؛ اما آیا روزی خواهد آمد که ماهوا بتواند از این دوزخ بیرون بیاید یا برای همیشه در این منجلاب غم و تاریکی گرفتار خواهد ماند؟!

مقدمه کتاب: مقدمه:
او با قلبی شکسته و روحی از هم گسیخته، هنوز در تلاش است تا قطره‌ای زندگی بیابد.
دل کوچکش از داغیِ هزاران شکست به شدت سوخته است، زخمی که به راحتی التیام نمی‌یابد. به دنبال آرامشی گم‌شده می‌گردد، آرامشی که از دست رفته و در جایی دورتر از این جهان درون خود، فقط یک هاله از آن باقی مانده است.
او تصمیم می‌گیرد به جایی پناه ببرد؛ جایی که شاید بتواند برای لحظه‌ای آرام بگیرد، در آن مکان پر از ظلمت، خون‌ها به زمین می‌ریزد، خون‌هایی که در بطن‌شان داستان‌های تلخ و پر از درد نهفته است.

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-03-27