بنده نیز با دوستان موافقم و اما جالب است که همگی تنها برای ژانر عاشقانه کلیشههایی نام بردند.
یک نگاهی نیز به ژانرهای ترسناک و تراژدی بیافکنیم.
تراژدی: دختره هر گندی میزنه میندازه گردن مامانش که مریضه و خرج دوا درمونش.
ترسناک: اکثرا توی شمالن. اکثرا یه اکیپن و... .
یادش بهخیر یه سری یه پارت از یه رمان ترسناک نوشتم خیلی خفن بود.
یه قاتل روانی که توی یه تیمارستان متروکه زندگی میکرد و قربانیهاش رو توی اتاقهای همون تیمارستان زندانی و شکنجه میکرد.
جنایی هم نبودها، دختره فقط بازیچهشون کرده بود.، انگار فقط میخواست از تنهایی در بیاد.
خیلی خفن شده بود.