در حال تایپ مجموعه اشعار خیال بافی نکن | «IL NAZ» کاربر انجمن بوکینو

[Elora]

عنوان: خیال بافی نکن
نویسنده: زهرا محمدی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
ناظر: @Gris
مقدمه:
خیال بافی نکن، این کالبد سرد می‌شود.
قلب این جان نژند، گاه غافل از غم می‌شود.
خیال بافی نکن، در حصار وهم رها مشو
اینجا دنیای فانی‌هاست، از بغض‌ها غافل مشو
باز می‌گویم نرو، در خلسه‌ قوطه‌ور مشو
من دعایم را برایت خواندم، پس نرو! اینک نرو

 

[Soheil]

---

شاعر گرامی، از شما متشکریم که انجمن بوکینو را جهت انتشار آثار خود انتخاب کرده‌اید.

خواهشمندیم قبل از تایپ اثرتان، قوانين تایپ شعر را مطالعه نمایید:​

---

᯽ قوانین تایپ مجموعه شعر ᯽​

---

᯽ قوانین جامع شعر ᯽​

---

شما می‌توانید در صورت نیاز به راهنمایی و بهبود بخشیدن قلم خود، درخواست ناظر دهید.​

---

᯽ تعیین ناظر شعر ᯽​

---

بعد از قرار دادن حداقل ۱۰ پست، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست طراحی جلد دهید:​

---

᯽ درخواست طراحی جلد ᯽​

---

برای بهبود و افزایش کیفیت آثارتان و دریافت تگ‌‌های با ارزشتر، بعد از قرار دادن ١۵ پست، می‌توانید درخواست نقد و تگ دهید. ​

---

᯽ درخواست نقد آثار ᯽​

---

᯽ درخواست تگ آثار ᯽​

---

بعد از حداقل ٢٠ پست، می‌توانید جهت اعلام اتمام اثرتان، به تاپیک زیر مراجعه نمایید:​

---

᯽ اعلام پایان آثار ادبی ᯽​

---

برای درخواست انتقال اثر خود به متروکه و یا بازگردانی آن، از لینک زیر استفاده کنید:​

---

᯽ درخواست انتقال و بازگردانی از متروکه ᯽​

---

با آرزوی موفقیت برای شما؛
[کادر مدیریت تالار ادبیات]​

 

[Elora]

خیال بافی نکن، رویا‌ها وهم می‌شوند.
زندگی این‌گونه، گاه سخت‌تر از سخت می‌شود.
خیال‌بافی نکن، گذر اندیشه‌ها زود می‌گذرد
روزی به خود آیی دیدی، زمان از دست رفته است.
خیال‌‌‌‌‌‌بافی نکن، درد زندگی بچش!
این‌ها همه هدیه‌ی تقدیر است، رنگ سرنوشت بچش!

 

[Elora]

خیال‌بافی نکن، زندگی بیگانه است
با آدم‌های شاکی بدجور، وارونه است
خیال‌بافی نکن، تخیلت دروغی بیش نیست
به خود آمدی دیدی، دگر هیچ چیز نیست.
خیال‌بافی نکن، عاشقی یک تله است.
گریبانش شوی، درد‌ها در وجودت نشسته‌اند.

 

[Elora]

خیال بافی نکن، قلب‌ها می‌شکنند.
آروزهایت را با او نساز، او یک روز می‌رود.
همچو ماهی در دل دریا غرق می‌شوی
عاشقی این‌گونه است، دل تو روزی می‌شکند.
من تا کجا بر زخمت مرهم بزارم و زخم خورم.
تو چرا در وهم قوطه‌وری، در این حقیقت کمی بچرخ!

 

[Elora]

خیال بافی نکن! دنیای فانی ارزش ندارد جان من
رویایی که تو ساختی، روزی محکوم به مرگ میشود.
خیال بافی نکن، با من بیا، قصه‌ای جدید بساز
من میدانم تمنایی که داشتی بود پوچ و بی اساس.