بر تن تو؛ بوی منو صبح شده…
آهوی من، امروز کجایی؟!
دست بدی همدست منی!
آخر این قصه یعنی باز جدایی…
نه بهتره پرواز کنی!
پنجره را باز کنی؛
عاشقی یا نه؟
من که صدا میزنمت…
وقتی چشمات رو همه؛
بم بگی جانم!
روتو نگیری ز منو
یک ذره لبخند بزن؛ ای عشقِ خیالی!
خسته من از در به دری…
قهری ولی طعنه زنون؛ چایی بیاری!
با تو دلم گرم و خوشه…
عاشقم اصلا به تو چه!
دور ما دیوار بچینین…
دار و ندارم که تویی؛
پای به پایم بدویی…
تا همه دنیارو ببنیم
آهوی من، امروز کجایی؟!
دست بدی همدست منی!
آخر این قصه یعنی باز جدایی…
نه بهتره پرواز کنی!
پنجره را باز کنی؛
عاشقی یا نه؟
من که صدا میزنمت…
وقتی چشمات رو همه؛
بم بگی جانم!
روتو نگیری ز منو
یک ذره لبخند بزن؛ ای عشقِ خیالی!
خسته من از در به دری…
قهری ولی طعنه زنون؛ چایی بیاری!
با تو دلم گرم و خوشه…
عاشقم اصلا به تو چه!
دور ما دیوار بچینین…
دار و ندارم که تویی؛
پای به پایم بدویی…
تا همه دنیارو ببنیم