به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

متن و ترجمه متن آهنگ مترسک | حمید هیراد

SULLIVAN

[مدیریت ارشد بازنشسته]
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-12
نوشته‌ها
311
مدال‌ها
21
سکه
1,398
وقتی کلاغی روی شانه‌ام نشست آن دم که باغبان زد و پایم شکست
دیدم که یک ارزن نمی‌ارزم دگر ای باغبان بی وفا رفتم ز دست
یک روز ما در مزرعه جا و مکانی داشتیم افسوس امروز که ما را در حصاری کاشتی
ای باغبان بی وفا ما هم خدایی داشتیم …
یک روز ما در مزرعه قول و قراری داشتیم از طعنه‌ی نامردمان خود را سوا می‌داشتیم
ای باغبان بی وفا ما هم خدایی داشتیم …
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
آهی کشیدم شعله شد بر خرمنی افروخته
بیچاره آن که بعد من چشمی به باغت دوخته
شطرنج بازی می‌کنی با مهره‌های سوخته
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
ای خدا باغبان زخم ما را ندید ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید

منبع: اپ موزیک
 
امضا : SULLIVAN
بالا