جالب و طنز طنز نوشته | تالار سرگرمی

[مهوا؛]

حیف نون ماهواره میخره زنش ازش میپرسه پولشو از کجا آوردی؟

.

.

.

میگه:تلویزیون رو فروختم

 

[مهوا؛]

همه از مرگ می ترسن
من از این جمله که:
بسته اینترنت شما رو به پایان است

 

[مهوا؛]

ﮔﻮﮔﻞ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﺬﺍﺭﺣﺪﺍﻗﻞ 2 ﺗﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻤﻮ ﺗﺎﻳﭗ ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ
ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻥ ﺁﺑﺮﻭ ﺣﯿﺜﯿﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ همه ی

 

[مهوا؛]

ﯾﻪ دونه ﻣﻮﺯ ﺧﺮﯾﺪﻡ ؛ شد 11000 ﺗﻮﻣﻦ !

پوستشو کندم گذاشتم رو ترارو وزن کردم .

ﻭﺯﻥ ﭘﻮﺳﺘﺶ در 11000 ضرب کردم بعد ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﮐﻞ ﻣﻮﺯ کردم ؛

ﻗﯿﻤﺖ ﭘﻮﺳﺘﺶ شد 4500 تومن !

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ؛ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ !!!!!!!

 

[مهوا؛]

دیشب پشت چراغ قرمز یه دختره خشگل و ناز توی یه سانتافه بود …
براش دست تکون دادم ؛ اونم همینکارو کرد و بوسم برام پرت کرد !
خلاصه Love وصفا و صمیمیت .. خیلی خوشگل داشت پا میداد
فقط تنها ایرادی که داشت این بود که سنش حدودِ 4 یا 5 سال بود:»»»

 

[مهوا؛]

‏وقتی یه اتفاق بد برای یه ایرانی میفته، دو دسته وجود دارن:

1- خودش و اطرافیانش که اعتقاد دارن، چشم خورده

2- دشمناش که اعتقاد دارن، بالاخره خدا جوابشو داد

 

[مهوا؛]

حشره کش خالی کردم تو اتاقم
من سر درد گرفتم دارم می میرم
پشه هه رو آینه اتاقم وایساده داره شاخکاشو مرتب می کنه!

 

[مهوا؛]

میگن واسه کسی بمیر که برات تب کنه، هم اکنون یه نمه تب دارم ،برنامت چیه؟!! :»

 

[مهوا؛]

یه سری با یه دختر رفتم کافه که باهاش دوست بشم گفت کاپوچینو دوست داری؟

گفتم خیلی عالیه مخصوصا فیلم آخرش

پاشد رفت فکر کنم فیلماشو دوست نداشت.

آل پاچینو

 

[مهوا؛]

ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم

بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت:یه لیوان شیر هم بخور

من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه

پرسیدم چرا؟؟؟

.

.

.

.

.

.

گفت:تاریخش تا امشبه