نویسندگان باید یاد بگیرند که پروژههای خود را همچون گامهای آغازین نوزاد به پیش ببرند.
نویسنده کتاب مواهب سفر کردن میگوید:
برادر بزرگم تلاش میکرد تا گزارشی را درباره پرندگان بنویسند که سه ماه برای آن وقت داشت و فردا روز تحویل دادن آن بود. ما همه دور هم در اتاق نشیمن جمع شده بودیم و او روی میز آشپزخانه نشسته بود در حالیکه اطرافش را کاغذ های سفید، خودکارهای جورواجور و کتاب های بازنشدهای درباره پرندگان احاطه کرده و او بهت زده از وظیفه سنگین نوشتن گزارش نزدیک بود از شدت ناراحتی گریه کند. سپس پدرم در کنار او نشست، به آرامی دست روی شانه هایش نهاد گفت: پرنده با پرنده رفیق، فقط اینطور فکر کن که پرنده با پرنده است.
نویسنده کتاب مواهب سفر کردن میگوید:
برادر بزرگم تلاش میکرد تا گزارشی را درباره پرندگان بنویسند که سه ماه برای آن وقت داشت و فردا روز تحویل دادن آن بود. ما همه دور هم در اتاق نشیمن جمع شده بودیم و او روی میز آشپزخانه نشسته بود در حالیکه اطرافش را کاغذ های سفید، خودکارهای جورواجور و کتاب های بازنشدهای درباره پرندگان احاطه کرده و او بهت زده از وظیفه سنگین نوشتن گزارش نزدیک بود از شدت ناراحتی گریه کند. سپس پدرم در کنار او نشست، به آرامی دست روی شانه هایش نهاد گفت: پرنده با پرنده رفیق، فقط اینطور فکر کن که پرنده با پرنده است.
آخرین ویرایش توسط مدیر: