به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
حتی اگر زمان برگردد
خورشید هرچند در غروب فرورفته باشد و شب به خود رنگ و لعابی از شب‌های آینده بگیرد،
اگر غروبی با انی از این دنیا دلنشین برآید
که اما هرگز اتفاق نمی‌افتد
دیگر دل من شاداب نخواهد شد.
می‌خواهم لذتی ببرم و خواه رنجی بکشم از این همه؛
دیگر از این زندگی گذرا حسی در من برانگيخته نمی‌شود
دیگر دیر است، زمانی زیادی می‌طلبد.
 
آخرین ویرایش:

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590

قرار گذاشته بودم بر خودم که دیگر این یکی بهتر از قبلی شود،
اما دیگر فرصتی نیست تا این را ثابت کند.
سال‌های اندکی گذشت و سال‌های اندکی مانده است.
سلانه سلانه پیش می‌روم، دیگر نفس‌هایم به شمار افتاده است؛
گویی دیگر راهی جز ساعت‌ها تنهایی نمانده است
تا به چیزی شکل‌دهی که چیزی جز رهاسازی و آزادی قدرت نی۱ست.‌..
تا به آشوب سیاقی دهی...
 
آخرین ویرایش:

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
پژمرده شدم و خمودگی گرفتم
در زیر این آسمان زمین‌های مادری‌ام
تا آن‌ سویی که روح جوانم به پرواز درآمده است
بر فراز من هیچ صدایی نیست هیچ سوتی شنیده نمی‌شود
خطی ناگذر
که تلاش برای گذر از ان بیهوده است
نتوانستم از آن پرواز کنم و خویش را برانگیزم.
آنان که به من خبر داند و من به آن‌ها
که رعشه‌ای در من پدیدار نشده است‌.
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
بر فراز این درد ایستاده‌ام و سیاهی مستی‌ام را به تملک باد می‌سپارم.
اکنون تمام دارایی من فقط بغض و اندوهی واگیردار است که آن‌ها را در زمانی چیزی نبود
با شادباشی جوانی‌ام تاخت زده‌ام‌
اینک خود را در دردهای تبعیدی‌ام محو می‌کنم که سفر من، دوگانه‌ای بر زمانه باشد.
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
اکنوز آغاز صبحگاه جهانی است، و من همچون گلی اشفته، دمیده از شب
گویی نفسی جدید از دریا برآمده
شکوفا می‌شوم
بازهم همه چیز و همه‌ک.س درهم است.
پرواز پرندگان و صدای جنبش برگ‌ها
صدای باد و آب‌ها نجوای سترگی
که با این حال با هم از جنس سکوت است
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
به گرداگردش خود گوش می‌سپارم
از نفس می افتم
پرنده‌ای دیگر نمی‌خواند.
و این بار هراسنده از کوه آتشین می‌گریزم
و به پیرامون خویش می‌اندیشم
و خاموش می‌گردم
دیگر نیم روزی شده است
نیم روزی که از کوه گریزان هستم
با چشمانی ملتهب و خسته
و با سخنی ناگوار که چون حبابی در دهانم چتر می‌زند می‌گویم :
« درود من بدرود است
آمدن‌ام، رفتن
جوان مرگ می‌شوم! »
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
به خواب می‌روم و به رویاهایم سفر می‌کنم
ان‌جا آزاد هستم و هرچقدر که بتوانم تجربه خواهم ورد
هرانچه را که در زمان بیداری نتوانستم...
آه افسوس این‌جا همگی جواب و زیبا هستند
همگی مرا به دروغ دوست دارند
و چه ناگوار است که من سال‌هاست نتوانستم با پایداری محبت به ابدیت سفر کنم
آن‌جا می‌توانم به اندازه هیچ‌های زندگیم استراحت کنم
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
خودم را در آیینه می‌نگرم و چیزی جز مردی ژولیده و کهنسال نمی‌بینم
گویی تصویر من است، انگار آن مرد خود من است‌
تصویرش دیدگانی دارد
هیچ‌های این انسان وصف ناپذیر و ناگفتنی بع نظر می‌آیند
اما من چه درمی‌یابم که اکنون این من هستم؟
مرا هم‌چنان می‌کشاند...
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
مانند جسدهای جوانی هستم که پیری و فرسودگی را به خود ندیده‌اند .
اشک راهی تابوت چشمانم می‌شود، باید یاسمن بر سر و رویم بریزند
آرزوهایم برآورده نشده‌اند و نادیده گذشتند
هیچ شبی لذت دنیایی را نچشیده‌ام
و نه صبح پر درخششی را به خود دیده‌ام.
 

- OVERDOSE -

خوش‌قلم انجمن
خوش‌قلم انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-11
نوشته‌ها
294
سکه
1,590
نمی‌توانم زندگی را فراموش کنم
زخم‌های من بی‌حضور از پایداری محبتی تسکین سرباز می‌زنند و بال‌های من تکه‌تکه فرو می‌ریزند.
نه، نه نمی‌توانم فراموش کنم
خیابان‌ها انگار برایم راه‌های آشکار جهنم هستند
و من مانند پرنده‌ی معصومی که راهش را در باغ حیاط زندگانی گم کرده است.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا