What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

Status
Not open for further replies.

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #11
حتی اگر زمان برگردد، خورشید هرچند در غروب فرورفته باشد و شب به خود رنگ و لعابی از شب‌های آینده بگیرد، اگر غروبی با آنی از این دنیا دلنشین برآید که اما هرگز اتفاق نمی‌افتد، دیگر دل من شاداب نخواهد شد.
می‌خواهم لذتی ببرم و خواه رنجی بکشم از این همه؛ دیگر از این زندگی گذرا حسی در من برانگيخته نمی‌شود.
دیگر دیر است، زمان زیادی می‌طلبد.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #12
قرار گذاشته بودم بر خودم که دیگر این یکی بهتر از قبلی شود؛ اما دیگر فرصتی نیست تا این را ثابت کند.
سال‌های اندکی گذشت و سال‌های اندکی مانده است.
سلانه سلانه پیش می‌روم، دیگر نفس‌هایم به شمار افتاده است؛ گویی دیگر راهی جز ساعت‌ها تنهایی نمانده است تا به چیزی شکل‌ دهی که چیزی جز رهاسازی و آزادی قدرت نیست تا به آشوب سیاقی دهی... .
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #13
پژمرده شدم و خمودگی گرفتم در زیر این آسمان زمین‌های مادری‌ام تا آن‌ سویی که روح جوانم به پرواز درآمده است بر فراز من هیچ صدایی نیست هیچ سوتی شنیده نمی‌شود.
خطی ناگذر که تلاش برای گذر از آن بیهوده است
نتوانستم از آن پرواز کنم و خویش را برانگیزم.
آنان که به من خبر داند و من به آن‌ها که رعشه‌ای در من پدیدار نشده است‌.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #14
بر فراز این درد ایستاده‌ام و سیاهی مستی‌ام را به تملک باد می‌سپارم.
اکنون تمام دارایی من فقط بغض و اندوهی واگیردار است که آن‌ها را در زمانی چیزی نبود با شاد باشی جوانی‌ام تاخت زده‌ام‌.
اینک خود را در دردهای تبعیدی‌ام محو می‌کنم که سفر من، دوگانه‌ای بر زمانه باشد.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #15
اکنوز آغاز صبحگاه جهانی است، و من همچون گلی آشفته، دمیده از شب گویی نفسی جدید از دریا برآمده شکوفا می‌شوم، بازهم همه چیز و همه‌ کَس درهم است.
پرواز پرندگان و صدای جنبش برگ‌ها، صدای باد و آب‌ها نجوای سترگی که با این حال با هم از جنس سکوت است.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #16
به گرداگردش خود گوش می‌سپارم از نفس می‌افتم.
پرنده‌ای دیگر نمی‌خواند.
و این بار هراسنده از کوه آتشین می‌گریزم و به پیرامون خویش می‌اندیشم و خاموش می‌گردم
دیگر نیم روزی شده است، نیم روزی که از کوه گریزان هستم.
با چشمانی ملتهب و خسته و با سخنی ناگوار که چون حبابی در دهانم چتر می‌زند می‌گویم:
« درود من بدرود است
آمدنم، رفتن
جوان مرگ می‌شوم! »
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #17
به خواب می‌روم و به رویاهایم سفر می‌کنم آن‌جا آزاد هستم و هرچقدر که بتوانم تجربه خواهم ورد هر آنچه را که در زمان بیداری نتوانستم... .
آه افسوس این‌جا همگی جواب و زیبا هستند، همگی مرا به دروغ دوست دارند و چه ناگوار است که من سال‌هاست نتوانستم با پایداری محبت به ابدیت سفر کنم.
آن‌جا می‌توانم به اندازه هیچ‌های زندگیم استراحت کنم.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #18
خودم را در آیینه می‌نگرم و چیزی جز مردی ژولیده و کهنسال نمی‌بینم، گویی تصویر من است، انگار آن مرد خود من است!‌
تصویرش دیدگانی دارد، هیچ‌های این انسان وصف ناپذیر و ناگفتنی بع نظر می‌آیند؛ اما من چه درمی‌یابم که اکنون این من هستم؟
مرا هم‌چنان می‌کشاند... .
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #19
مانند جسدهای جوانی هستم که پیری و فرسودگی را به خود ندیده‌اند.
اشک راهی تابوت چشمانم می‌شود، باید یاسمن بر سر و رویم بریزند، آرزوهایم برآورده نشده‌اند و نادیده گذشتند.
هیچ شبی لذت دنیایی را نچشیده‌ام و نه صبح پر درخششی را به خود دیده‌ام.
 
Last edited by a moderator:

اول شخص مفرد

نویسنده انجمن
LV
0
 
Joined
Jan 11, 2024
Messages
344
Reaction score
1,515
Time online
3d 20h 53m
Points
188
سکه
1,827
  • #20
نمی‌توانم زندگی را فراموش کنم.
زخم‌های من بی‌حضور از پایداری محبتی تسکین سرباز می‌زنند و بال‌های من تکه‌تکه فرو می‌ریزند.
نه، نه نمی‌توانم فراموش کنم، خیابان‌ها انگار برایم راه‌های آشکار جهنم هستند و من مانند پرنده‌ی معصومی که راهش را در باغ حیاط زندگانی گم کرده است.
 
Last edited by a moderator:
Status
Not open for further replies.

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom