Liza
[سرپرست خدماتینو-مدیر تالار ترجمه]
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر رسمی تالار
مترجم انجمن
برترین کاربر ماه
تدوینگر آزمایشی
سطح
6
9. استفاده از شخصیتهای چندبعدی و متناقض
یکی از ویژگیهای برجسته داستانهای غیرخطی، توانایی در پردازش و نمایش شخصیتهای پیچیده و چندبعدی است که ممکن است در طول زمان تغییرات عمدهای را تجربه کنند. در چنین داستانهایی، شخصیتها میتوانند از جهات مختلف گسترش پیدا کنند و با استفاده از روایت غیرخطی، بتوانید آنها را از زاویههای گوناگون به تصویر بکشید.
برای مثال، شما ممکن است یک شخصیت را در ابتدا معرفی کنید که به نظر میرسد شخصیت منفی یا ضد قهرمان است، اما با استفاده از فلشبکها یا جابهجاییهای زمانی، بخشهای مختلفی از گذشته او را نشان دهید که دلیل رفتارهای منفی او را توضیح میدهد. این تغییرات و تطور شخصیت در طول زمان به خواننده این امکان را میدهد که درک عمیقتری از شخصیتها داشته باشد و حتی گاهی باعث ایجاد احساس همذاتپنداری با آنها شود، اگرچه ممکن است در ابتدا این شخصیتها منفی به نظر برسند.
در داستانهای غیرخطی، شخصیتها میتوانند بهطور ناگهانی تغییر کنند، زیرا شما از ابزارهای زمانی برای نشان دادن نحوه تحول آنها استفاده میکنید. برای مثال، شما میتوانید شخصیتی را در زمان حال نشان دهید که در یک موقعیت خاص عمل میکند، اما بعداً با جابهجایی به گذشته او، متوجه میشوید که این شخصیت به دلیل تجربیات دردناک یا تغییرات عاطفی که در طول زمان داشته، به این نقطه رسیده است. این پیچیدگی و چندبعدی بودن شخصیتها به داستان عمق بیشتری میبخشد و باعث میشود خواننده درگیر کشف ابعاد مختلف شخصیتها شود.
یکی از ویژگیهای برجسته داستانهای غیرخطی، توانایی در پردازش و نمایش شخصیتهای پیچیده و چندبعدی است که ممکن است در طول زمان تغییرات عمدهای را تجربه کنند. در چنین داستانهایی، شخصیتها میتوانند از جهات مختلف گسترش پیدا کنند و با استفاده از روایت غیرخطی، بتوانید آنها را از زاویههای گوناگون به تصویر بکشید.
برای مثال، شما ممکن است یک شخصیت را در ابتدا معرفی کنید که به نظر میرسد شخصیت منفی یا ضد قهرمان است، اما با استفاده از فلشبکها یا جابهجاییهای زمانی، بخشهای مختلفی از گذشته او را نشان دهید که دلیل رفتارهای منفی او را توضیح میدهد. این تغییرات و تطور شخصیت در طول زمان به خواننده این امکان را میدهد که درک عمیقتری از شخصیتها داشته باشد و حتی گاهی باعث ایجاد احساس همذاتپنداری با آنها شود، اگرچه ممکن است در ابتدا این شخصیتها منفی به نظر برسند.
در داستانهای غیرخطی، شخصیتها میتوانند بهطور ناگهانی تغییر کنند، زیرا شما از ابزارهای زمانی برای نشان دادن نحوه تحول آنها استفاده میکنید. برای مثال، شما میتوانید شخصیتی را در زمان حال نشان دهید که در یک موقعیت خاص عمل میکند، اما بعداً با جابهجایی به گذشته او، متوجه میشوید که این شخصیت به دلیل تجربیات دردناک یا تغییرات عاطفی که در طول زمان داشته، به این نقطه رسیده است. این پیچیدگی و چندبعدی بودن شخصیتها به داستان عمق بیشتری میبخشد و باعث میشود خواننده درگیر کشف ابعاد مختلف شخصیتها شود.