شعر🖋 تک بیتی‌های بیدل دهلوی

[سیـــــران]

در این تاپیک تک بیتی‌های برگزیده
از شاعر
بیدل دهلوی قرار داده می‌شود.
*اسپم ممنوع*​

 

[سیـــــران]

گفتی چه‌ کسی در چه خیالی به‌ کجایی
تاب توام‌، محو توام‌، خانه خرابم
***
خاک غارت‌ پرور بنیاد این ویرانه‌ایم
هر که آمد، اندکی ما را پریشان کرد و رفت
***
هیچکسی‌‌های من شمار ندارد
خواه به بادم دهند خواه به آتش

 

[سیـــــران]

ای فراموشی ‌کجایی تا به فریادم رسی
باز احوال دل غم پرورم آمد به یاد
***
سوخته لاله‌ زار من رفته گل از کنار من
بی‌ تو نه رنگم و نه بو ای ‌قدمت بهار من
***
داغ عشقم‌، نیست الفت با تن‌ آسانی مرا
پیچ و تاب شعله باشد نقش پیشانی مرا

 

[سیـــــران]

ز بزم وصل‌، خواهش های بیجا می‌ برد ما را
چوگوهر موج ما بیرون دریا می‌ برد ما را
***
عشق چون‌ گرم طلب سازد سر پرشور را
شعله افسرده پندارد چراغ طور را
***
عشق هر جا شوید از دل ها غبار رنگ را
ریگ زیر آب خنداند شرار سنگ را

 

[سیـــــران]

ای سرت چون شعله پر باد غرور
اینکه گردن می کشی، دارست و بس
***
ای مژد دیدار تو چون عید مبارک
فردوس به چشمی که تو را دید مبارک
***
بر امید وصل مشکل نیست قطع زندگی
شوق منزل می‌ کند نزدیک‌، راه دور را

 

[سیـــــران]

عمر گذشت و همچنان داغ وفاست زندگی
زحمت دل کجا بریم آبله پاست زندگی
***
عمر رفت ودامن نومیدی از دستم نرفت
ناز بسیارست بر من بخت واژون مرا
***
صبح آهنگی ز پیشاپیش خورشید است و بس
گرد جولان توام در هر کجا پیدا شدم

 

[سیـــــران]

خیال آن مژه خون می‌ کند، چه چاره کنم؟
دل آب گشت و نمی‌ آید آن خدنگ برون
***
دل می‌ رود و نیست کسی دادرس ما
از قافله دور است خروش جرس ما
***
ای به زلفت جوهر آیینه دل تاب‌ ها
چون مژه دل بسته چشم سیاهت خواب‌ ها

 

[سیـــــران]

در عالمی‌ که با خود رنگی نبود ما را
بودیم هر چه بودیم او وانمود ما را
***
داغ عشقم‌، نیست الفت با تن‌ آسانی مرا
پیچ و تاب شعله باشد نقش پیشانی مرا
***
من نمی‌ گویم زیان کن یا به فکر سود باش
ای ز فرصت بیخبر در هر چه باشی زود باش

 

[سیـــــران]

بی‌ سخن باید شنیدن چون نگین نام مرا
زخم دل چندین زبان داده‌ ست پیغام مرا
***
سوختن در هر صفت منظور عشق افتاده‌ است
مشرب پروانه ز آتش نداند نور را
***
انداخت خیالت ز کجایم به کجاها
از غنچه ورق های‌ گلم در نظر آمد