What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

Status
Not open for further replies.

~mohadese~

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jun 18, 2025
Messages
1
Reaction score
4
Time online
7h 25m
Points
13
Age
18
Location
دنیای خواب
سکه
2
  • #101
نام‌کاربری: ~mohadese~

نام و نام خانوادگی: محدثه وفایی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: سلاخ

ژانر کتاب: تراژدی، عاشقانه، جنایی_پلیسی، اجتماعی

نویسنده کتاب: محدثه وفایی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: : در میان بی‌گناهانی که قربانی طالعشان هستند؛ زنی ستم دیده از اجبارهای معین شده در طالعش، در پی اندک آرامش، سکوت می‌کند و چشم می‌بندد بر روی اهداف شوم بازیکنان قهار سرنوشت. اما داستان سرنوشت سری دراز دارد. دقیقا در جایی که تصورش را نمی‌کند، قلم می‌چرخد و آرزوهای محقق نشده‌اش زیر پاهای انسان‌هایی که از دل کینه متولد شده‌اند و دست به اهدافی فراتر از جنایت می‌زنند، لگدمال می‌شوند و به نهری از خون تبدیل می‌شوند.

مقدمه کتاب: در دنیایی که انسان به انسان رحم نمیکند چه انتظاریست از عدالت؟ پشت هر چهره و قامت، ذاتی خوب یا بد پنهان شده است که نمایان کردنش زندگی را دچار تغییرایی میکند و وای به حال زمانی که ذاتی پست و کریه پشت نقاب چهره، مخفی شده باشد و کمر به نابودی بشر بسته باشد...

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 25, 2025
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
586
Reaction score
3,050
Time online
17d 8h 15m
Points
233
Location
بیرجند
سکه
4,266
  • #102
نام‌کاربری: ~mohadese~

نام و نام خانوادگی: محدثه وفایی

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: سلاخ

ژانر کتاب: تراژدی، عاشقانه، جنایی_پلیسی، اجتماعی

نویسنده کتاب: محدثه وفایی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: : در میان بی‌گناهانی که قربانی طالعشان هستند؛ زنی ستم دیده از اجبارهای معین شده در طالعش، در پی اندک آرامش، سکوت می‌کند و چشم می‌بندد بر روی اهداف شوم بازیکنان قهار سرنوشت. اما داستان سرنوشت سری دراز دارد. دقیقا در جایی که تصورش را نمی‌کند، قلم می‌چرخد و آرزوهای محقق نشده‌اش زیر پاهای انسان‌هایی که از دل کینه متولد شده‌اند و دست به اهدافی فراتر از جنایت می‌زنند، لگدمال می‌شوند و به نهری از خون تبدیل می‌شوند.

مقدمه کتاب: در دنیایی که انسان به انسان رحم نمیکند چه انتظاریست از عدالت؟ پشت هر چهره و قامت، ذاتی خوب یا بد پنهان شده است که نمایان کردنش زندگی را دچار تغییرایی میکند و وای به حال زمانی که ذاتی پست و کریه پشت نقاب چهره، مخفی شده باشد و کمر به نابودی بشر بسته باشد...

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 25, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Elaheh_A
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

GiGi

[مدیر تالار گرافیک + کیدرامر انجمن]
LV
0
 
Joined
Jan 1, 2025
Messages
109
Reaction score
3,070
Time online
7d 11h 47m
Points
118
Location
خونه‌مون
سکه
539
  • #103
نام‌کاربری: GiGi

نام و نام خانوادگی: غزاله.الف

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: خاک‌ریز شیشه‌ای

ژانر کتاب: عاشقانه، اجتماعی

نویسنده کتاب: غزاله.الـــف

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: پریزاد با رد کردن درخواستِ ازدواج پسر عموی محبوبش، باعثِ کدورت بینِ اعضای خانواده و را*ب*طه‌ی احساسی‌‌‌‌ خود می‌شود.
حالا بعد از نامزدی ناموفقی که در آن گیر افتاده، در تلاش برای جدایی و بهم زدنِ محرمیتش است و برای رهایی از این بند، مقابل کسی قرار می‌گیرد که دیگر مانند قبل شیفته و خواستارِ او نیست!


مقدمه کتاب: ای که در بَرَم نیستی
شبت چگونه گذشت؟ شباهنگام به من اندیشیدی؟
کمی آه کشیدی؟
اشک در چشمت حلقه زد؛
آماده گریه شد آیا؟
زندگانیِ بی تو چه ذوقی دارد؟
غذا و سخن و هوا چه معنی دارد؟
که من در گوشه‌یِ دور از این جهان،
گم شده و بر باد رفته‌ام…!
جدایی همین است،
اینکه با تو باشم و با من باشی و با هم نباشیم!
جدایی همین است،
اینکه یک خانه ما را در بر گیرد
اما یک ستاره ما را در خود جا ندهد.
جدایی همین است...
اینکه قلبم اتاقی باشد،
خاموش کننده‌ی صداها با دیوارهای مضاعف
و تو آن را به چشم نبینی
جدایی همین است،
اینکه در درون جسمت
تورا جستجو کنم
و آوایت را در درون سخنانت جستجو کنم
وضربانِ نبضت را در میان دستانت
جستجو کنم.
جدایی همین است...
#نزار_قبانی


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 27, 2024
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
586
Reaction score
3,050
Time online
17d 8h 15m
Points
233
Location
بیرجند
سکه
4,266
  • #104
نام‌کاربری: GiGi

نام و نام خانوادگی: غزاله.الف

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: خاک‌ریز شیشه‌ای

ژانر کتاب: عاشقانه، اجتماعی

نویسنده کتاب: غزاله.الـــف

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: پریزاد با رد کردن درخواستِ ازدواج پسر عموی محبوبش، باعثِ کدورت بینِ اعضای خانواده و را*ب*طه‌ی احساسی‌‌‌‌ خود می‌شود.
حالا بعد از نامزدی ناموفقی که در آن گیر افتاده، در تلاش برای جدایی و بهم زدنِ محرمیتش است و برای رهایی از این بند، مقابل کسی قرار می‌گیرد که دیگر مانند قبل شیفته و خواستارِ او نیست!


مقدمه کتاب: ای که در بَرَم نیستی
شبت چگونه گذشت؟ شباهنگام به من اندیشیدی؟
کمی آه کشیدی؟
اشک در چشمت حلقه زد؛
آماده گریه شد آیا؟
زندگانیِ بی تو چه ذوقی دارد؟
غذا و سخن و هوا چه معنی دارد؟
که من در گوشه‌یِ دور از این جهان،
گم شده و بر باد رفته‌ام…!
جدایی همین است،
اینکه با تو باشم و با من باشی و با هم نباشیم!
جدایی همین است،
اینکه یک خانه ما را در بر گیرد
اما یک ستاره ما را در خود جا ندهد.
جدایی همین است...
اینکه قلبم اتاقی باشد،
خاموش کننده‌ی صداها با دیوارهای مضاعف
و تو آن را به چشم نبینی
جدایی همین است،
اینکه در درون جسمت
تورا جستجو کنم
و آوایت را در درون سخنانت جستجو کنم
وضربانِ نبضت را در میان دستانت
جستجو کنم.
جدایی همین است...
#نزار_قبانی


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 27, 2024
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Blueberry
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

pen lady

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jun 28, 2025
Messages
1
Reaction score
1
Time online
1h 10m
Points
5
Age
18
سکه
2
  • #105
Username: pen lady

نام و نام خانوادگی: ماها کیازاده

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: عزیزم فریاد نزن

ژانر کتاب: عاشقانه، تراژدی، معمایی، جنایی

نویسنده کتاب: ماها کیازاده(pen lady)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه:
النا پانزده سال خود را حبس کرده و در زندگی بی‌رنگ و روی خاکستریش فرو رفته‌بود. او سعی می‌کرد دختر خوبی باشد، جیغ نکشد، سکوت کند و مطابق میل او باشد تا به سرنوشت دردناک خواهرش دچار نشود. اما هیچ چیز آن‌طور که باید پیش نرفت، موانعی اطرافش پدیدار شد و با زور و اجبار او را از مخفی‌گاه امنش خارج کرد. موانعی که در کنار درد، حسی زیبا و پاک به نام عشق را تقدیم او کرد.


مقدمه کتاب: مقدمه:
نزدیکش می‌شود، اما او می‌گوید:
- من دختر بدی نیستم... من جیغ نمی‌کشم!
باز نزدیک‌تر می‌رود، او بلندتر می‌گوید:
- من دختر بدی نیستم!
در آغوشش می‌گیرد و می‌گوید:
- تو دختر بدی نیستی... تو دختر کوچولوی خوب منی... حتی اگه جیغ هم بکشی.
در آغوشش گم می‌شود:
- من دختر خوب تو هستم. حتی اگه جیغ بکشم... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 29, 2025
 

مریم فواضلی

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jun 27, 2025
Messages
2
Reaction score
18
Time online
1h 6m
Points
5
Age
21
Location
AHVAz
سکه
7
  • #106
نام‌کاربری: مریم فواضلی

نام و نام خانوادگی: مریم فواضلی

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: گذری از قلب

ژانر کتاب: عاشقانه- تراژدی

نویسنده کتاب: مریم فواضلی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۵

خلاصه کتاب: سلام جانانم برای تو می‌نویسم

و تو برای دیگری می‌خوانی،

آن‌گونه شد بخت‌سیاهم.

با یاد معشوقه‌ بی‌وفایم دست به قلم گرفتم ز دل بی‌قرار است امشب؛

سطر‌ کتابم از نام تو گله و شکایت کردن!

و قلمی که تا آخر جانی براش رقم شده از یاد تو می‌نویسد... .


مقدمه کتاب: بازگشتم به سویت، چاره‌ی دیگر نیست!
گویا همه راه‌ها به بن‌بست خوردن،
گویا جزء راه تو، راه دیگری نیست.
من را عاشق دلخسته بخوان
که گویا جانی برایم نمانده‌ است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 29, 2025
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
586
Reaction score
3,050
Time online
17d 8h 15m
Points
233
Location
بیرجند
سکه
4,266
  • #107
نام‌کاربری: مریم فواضلی

نام و نام خانوادگی: مریم فواضلی

نوع کتاب: دلنوشته

عنوان کتاب: گذری از قلب

ژانر کتاب: عاشقانه- تراژدی

نویسنده کتاب: مریم فواضلی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۵

خلاصه کتاب: سلام جانانم برای تو می‌نویسم

و تو برای دیگری می‌خوانی،

آن‌گونه شد بخت‌سیاهم.

با یاد معشوقه‌ بی‌وفایم دست به قلم گرفتم ز دل بی‌قرار است امشب؛

سطر‌ کتابم از نام تو گله و شکایت کردن!

و قلمی که تا آخر جانی براش رقم شده از یاد تو می‌نویسد... .


مقدمه کتاب: بازگشتم به سویت، چاره‌ی دیگر نیست!
گویا همه راه‌ها به بن‌بست خوردن،
گویا جزء راه تو، راه دیگری نیست.
من را عاشق دلخسته بخوان
که گویا جانی برایم نمانده‌ است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 29, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @ریحانه زنگنه
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
586
Reaction score
3,050
Time online
17d 8h 15m
Points
233
Location
بیرجند
سکه
4,266
  • #108
Username: pen lady

نام و نام خانوادگی: ماها کیازاده

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: عزیزم فریاد نزن

ژانر کتاب: عاشقانه، تراژدی، معمایی، جنایی

نویسنده کتاب: ماها کیازاده(pen lady)

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه:
النا پانزده سال خود را حبس کرده و در زندگی بی‌رنگ و روی خاکستریش فرو رفته‌بود. او سعی می‌کرد دختر خوبی باشد، جیغ نکشد، سکوت کند و مطابق میل او باشد تا به سرنوشت دردناک خواهرش دچار نشود. اما هیچ چیز آن‌طور که باید پیش نرفت، موانعی اطرافش پدیدار شد و با زور و اجبار او را از مخفی‌گاه امنش خارج کرد. موانعی که در کنار درد، حسی زیبا و پاک به نام عشق را تقدیم او کرد.


مقدمه کتاب: مقدمه:
نزدیکش می‌شود، اما او می‌گوید:
- من دختر بدی نیستم... من جیغ نمی‌کشم!
باز نزدیک‌تر می‌رود، او بلندتر می‌گوید:
- من دختر بدی نیستم!
در آغوشش می‌گیرد و می‌گوید:
- تو دختر بدی نیستی... تو دختر کوچولوی خوب منی... حتی اگه جیغ هم بکشی.
در آغوشش گم می‌شود:
- من دختر خوب تو هستم. حتی اگه جیغ بکشم... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jun 29, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Blueberry
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
Status
Not open for further replies.

Who has read this thread (Total: 14) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom