پایان جنگ، یاًس و نومیدی
پس از پایان جنگ و پیشآمدن مسائل کردستان و آذربایجان هدایت از تودهایها هم سرخورده شد و بیش از پیش به شرایط بدبین شد.[۳۶] بدبینی او به شرایط در نامههایی که به جمالزاده و شهید نورایی نوشته است، دیده میشود. به نظر پیام یزدانجو، هدایت در این سالها امیدش به نوزایی ایران و اشتیاقش به عظمتیابی ایرانیان به یمن خرافهستیزی، استبدادگریزی و روشناندیشی را از دست داده بود.[۳۷]
در سال ۱۳۲۶ به نوشتن توپ مرواری پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروفترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد هادی صداقت است. در ۱۳۲۷ مقالهٔ «پیام کافکا» بهصورت مقدمهای بر کتاب گروه محکومین نوشتهٔ کافکا و ترجمهٔ حسن قائمیان نوشت. در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد و در مجلهٔ سخن انتشار داد. در ۱۲ آذر همان سال با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که [موفّق] نشد. سرانجام در روز دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش — در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس — با گاز خودکشی کرد.[۳۸] او نخستین نویسنده و ادیب ایرانی محسوب میشود که خودکشی کرده است. وی چند روز قبل از انتحار بسیاری از داستانهای چاپنشدهاش را نابود کرده بود. هدایت را در قبرستان پرلاشز پاریس به خاک سپردند. مراسم خاکسپاریاش با حضور عدهای قلیل از ایرانیان و فرانسویان صورت گرفت.[۳۹]
طراح سنگ آرامگاهِ صادق هدایت، علی سردارافخمی معمار ایرانی است.[۴۰]
پس از پایان جنگ و پیشآمدن مسائل کردستان و آذربایجان هدایت از تودهایها هم سرخورده شد و بیش از پیش به شرایط بدبین شد.[۳۶] بدبینی او به شرایط در نامههایی که به جمالزاده و شهید نورایی نوشته است، دیده میشود. به نظر پیام یزدانجو، هدایت در این سالها امیدش به نوزایی ایران و اشتیاقش به عظمتیابی ایرانیان به یمن خرافهستیزی، استبدادگریزی و روشناندیشی را از دست داده بود.[۳۷]
در سال ۱۳۲۶ به نوشتن توپ مرواری پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروفترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد هادی صداقت است. در ۱۳۲۷ مقالهٔ «پیام کافکا» بهصورت مقدمهای بر کتاب گروه محکومین نوشتهٔ کافکا و ترجمهٔ حسن قائمیان نوشت. در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد و در مجلهٔ سخن انتشار داد. در ۱۲ آذر همان سال با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که [موفّق] نشد. سرانجام در روز دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش — در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس — با گاز خودکشی کرد.[۳۸] او نخستین نویسنده و ادیب ایرانی محسوب میشود که خودکشی کرده است. وی چند روز قبل از انتحار بسیاری از داستانهای چاپنشدهاش را نابود کرده بود. هدایت را در قبرستان پرلاشز پاریس به خاک سپردند. مراسم خاکسپاریاش با حضور عدهای قلیل از ایرانیان و فرانسویان صورت گرفت.[۳۹]
طراح سنگ آرامگاهِ صادق هدایت، علی سردارافخمی معمار ایرانی است.[۴۰]