تشبیه :
تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد :
1) مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم .
2) مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود .
3) ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است .
4) وجه شبه : ویزگی یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است .
ژاله ها دانه دانه درخشند همچو الماس
مشبه وجه شبه ادات تشبیه مشبه به
برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به این نکات لازم است :
الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود )
ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود .
ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات و وجه شبه می توانند حذف شوند .
د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد .
هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد . مثلاً جملاتی مانند : او مثل سرو است ! یا : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست .
و ) و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید :
دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و ....
1) روی مرداب ، این آفتاب پوسیده
روی رودخانه ، این ماه زنده
2) ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه
چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد
3) زندگی مانند جوی آبی است
4) به پیش سپه آمد افراسیاب
چو کشتی که موجش بر آرد زآب
5) من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه)
6) علم بال است مرغ جانت را
تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد :
1) مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم .
2) مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود .
3) ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است .
4) وجه شبه : ویزگی یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است .
ژاله ها دانه دانه درخشند همچو الماس
مشبه وجه شبه ادات تشبیه مشبه به
برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به این نکات لازم است :
الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود )
ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود .
ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات و وجه شبه می توانند حذف شوند .
د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد .
هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد . مثلاً جملاتی مانند : او مثل سرو است ! یا : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست .
و ) و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید :
دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و ....
1) روی مرداب ، این آفتاب پوسیده
روی رودخانه ، این ماه زنده
2) ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه
چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد
3) زندگی مانند جوی آبی است
4) به پیش سپه آمد افراسیاب
چو کشتی که موجش بر آرد زآب
5) من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه)
6) علم بال است مرغ جانت را