به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
Negar_۲۰۲۳۰۵۲۸_۱۴۵۳۳۸.png

عنوان داستان کوتاه: ماجیک شو
ژانر: طنز، فانتزی
نویسنده: _AVA_GH / Faezeh_As
خلاصه:
-‌ اقدس جمع کن اون شنل قرمزیتِ ره.
-‌ شنل‌قرمزی چیسته سکینه، چادر حیاتُمه! صبرُم بده ای گوجه‌ها ره اناری کُنُم سرتون گول بمالُم.
هاجر که با عینک ته استکانیش، مراحل انجام کار رو زیر نظر داشت، با همون دلبری همیشگی‌ روبه کوکب گفت:
-‌ حجی آب آناناس...! یه آب آناناس بده بروبچ داش مشتی شن لوتیشِ پر کنن.
گل بس پوفی کشید و عینک هاجر رو به درستی روی چشماش تنظیم کرد:
-‌ کوکب جون هاجر باز عینکشو کج نهاده؛ منظورش آب آلبالو بید.
و آیا با این اوضاع روز یلدای ما شب خواهد شد؟! مسئله این است!​
  • پسندیدم
  • لاولی
واکنش‌ها[ی پسندها]: FARYS، مآهـــے، Mahdi و 3 کاربر دیگر
نویسنده
مهوین؛
دریافت‌ها
42
بازدیدها
301
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
رتبه‌بندی
0.00 ستاره 0 رتبه‌بندی

فایل‌های بیشتری از مهوین؛

بالا