آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر مي شود، ايراد و اشكال گرفتن از يك كار يا اثر علمي و هنري است، اما در واقع نقد نه ايراد و خرده گيري است نه اشكال تراشي، بلكه علم ارزيابي و سنجش ميزان اعتبار يك اثر است. زمانی که کتابی را میخوانیم و دربارهاش صحبت میکنیم، خواسته یا ناخواسته وارد عرصه نقد شدهایم. زیرا سخن گفتن درباره آثار مختلف معمولاً همراه با شکلی از توصیف و تحلیل یا گونهای از روایت و داوری است. در هنگام گفتگو درباره هر اثر نخست گوشه ای از محتوا و مضمون آن را برای شنونده روایت میکنیم. بعد هم نظرمان را اعلام میکنیم که این سادهترین شکل نقد است. اگر داوری ما به چند جمله و گزاره محدود شود، نقدی مختصر است. اگر با جزئیات بیشتر همراه باشد، مفصل و گسترده خواهد بود. اگر بدون سوگیری و پیشداوری درباره آثار صحبت کنیم و از دایره انصاف خارج نشویم، آنگاه امید بیشتری برای ارائه یک نقد منصفانه خواهیم داشت.برای نوشتن نقد کتاب ابتدا لازم است که اثر به درستی و با دقت خوانده شود و مخاطب سعی کند در مدتی معین از زوایای گوناگون به آن نگاه کند. داشتن اطلاعات نظری غنی و توجه به رویکردهای گوناگون برای نوشتن بسیار به فرد کمک میکند. در نوشتن این دسته از یادداشتها است که فرد احساس میکند که آیا به راستی کتاب را و پیام اصلی آن را دریافته است و یا اینکه صرفاً آن را خوانده است. در ادامه به سوالهایی میپردازیم که پاسخ دادن به آنها میتواند راهگشای نوشتن یک نقد جامع است.آنچه بيشتر از نقد مدنظر است سنجش و ارزشيابي دقيق و علمي درباره آثار و دستاوردهاي علمي نويسندگان، هنرمندان و دانشمندان در تمامي حوزههاي دانش بشري است. به كمك نقد است كه يك اثر اعتبار مييابد و نقاط ضعف و قوت آن عيان و موجب اصلاح مداوم الگوهاي دانش بشري ميشود.
نقد نيز چون ساير رشتههاي علمي اصول و قواعد خاص خود را دارد؛ اطلاع و بصيرت از اين اصول به همراه تجربه و برخورداري از ذهني پويا و نقاد به ما كمك ميكند تا گزارشي نقادانه و سازنده از يك اثر به دست آوریم.
نقد نيز چون ساير رشتههاي علمي اصول و قواعد خاص خود را دارد؛ اطلاع و بصيرت از اين اصول به همراه تجربه و برخورداري از ذهني پويا و نقاد به ما كمك ميكند تا گزارشي نقادانه و سازنده از يك اثر به دست آوریم.
آخرین ویرایش: