به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

نقد و بررسی نقد مقدماتی رمان کاراکال | منتقد: ARAMESH

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
401
مدال‌ها
17
سکه
2,046
«به نام خداوند شعر و ادب»

نقد یک اثر در جهتِ توسعه‌ی نوشته بوده و هدف از آن توهین و بی‌ارزش جلوه دادن اثر شما نیست!
نویسنده‌ای موفق خواهد بود که انتقادپذیر باشد و از موارد ذکر شده بیاموزد، نه آنکه در مقابل منتقد جبهه بگیرد.

@HADIS

ضمن درود و عرض وقت‌بخیر خدمت شما نویسنده گرامی!
بابت اعتماد شما به نقد آثار خود در انجمن بوکینو سپاسگذاریم و امیدواریم که بتوانیم در پیشرفت شما نقش به‌سزایی داشته باشیم!

منتقد اثر شما: @ARAMESH

لازم به ذکر است که:

1. پس از نقد، بر روی رمان شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به سخنان و راهنمایی‌های منتقد اثرتان، با درخواست‌های نقد بعدی شما‌، موافقت نخواهد شد!
2. نقد‌ها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی‌ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
3. تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست؛ پس نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید.
4. تا بعد از قرارگیری نقد اثر توسط منتقد، از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
5. در صورتی که از نقد یا منتقد خود ناراضی بودید و یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع پیشنهادات، اعتراضات و انتقادات

به امید موفقیت روز افزون شما!
 

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
401
مدال‌ها
17
سکه
2,046
negar_1698521778280_g689.png

کد: 028
رمان: کاراکال
نویسنده: حدیثه شهبازی
ژانر: جنایی، عاشقانه


خلاصه:
جنگ سرد هرگز به پایان نرسید‌، نه حتی بعد از سقوط دیوار برلین یا دولت شوروی! طولی نخواهد کشید که جراحت توطئه‌های قدیمی سر باز کرده و در این بین، راز یک قتل خانوادگی برملا می‌شود. دومینیکا پس از بیست و هفت سال زندگی به عنوان یک افسر سرویس اطلاعاتی روسیه، در پی یافتن هویت اصلی‌ خود، با مسبب مرگ خانواده‌اش رو به رو خواهد شد. او چه کسی است؟

مقدمه:
- چرا بهم میگی کاراکال؟
- به‌ خاطر شباهت.
- و اون وقت وجه تشابه من با یه گربه‌ی وحشی چیه؟ ناخن‌های تیز؟!
- تاحالا یکیشون رو از نزدیک دیدی؟
- نه.
- اون‌ها منزوین اما قلمروی بزرگی دارن.
شکارچی نیستن اما شکار رو از مایل‌ها دورتر پیدا می‌کنن.
وقتی می‌خوان چیزی رو به دست بیارن
با تمام وجود بلند میشن
با تمام وجود دنبالش می‌کنن
و با تمام وجود به دستش میارن؛
عزیزم، این چیزیه که تو هستی!

لینک:


 

ARAMESH

مدیر بازنشسته
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-04-29
نوشته‌ها
876
مدال‌ها
4
سکه
4,361
به نام آنکه هستی را در وجود آفرید.


عنوان:

عنوان رمان شما کاراکال است، این نام تعداد مناسبی برای داشتن یک نام مناسب را داشته است و به دور از هر گونه کلیشه است؛ ولی همین اسم در منوی گوگل برای اثر دیگری به ثبت رسیده است.
نام انتخابی شما معناهای مختلفی دارد از جمله:
کاراکال (Caracal)
(یا سیاه گوش) گربۀ نایاب و تیزدندان مناطق خشک و بیابانی ایران (از جمله کبیرکوه ایلام) با گوش های تیز و قدرت پرش منحصر به فرد. این گربه سان جسور، کوچک و وحشی بیشتر در افریقا، آسیای مرکزی و جنوبی (از شبه جزیرۀ عربستان تا غرب هند) یافت می شود. کاراکال ها، طبیعتی رام ‎شونده و ترتبیت شونده برای شکار دارند.
همچنین این عنوان در زبان محلی یزدی به نام کویری در یزد وجود دارد. (کویر کاراکال)
عنوان معنای مخالفی دارد و ممکن است نویسنده با خواندن آن گیج شود.


ژانر:
ژانر انتخابی شما عاشقانه و جنایی است.
هر کدام از اونها باید در برگیرنده محتوای رمان شما باشد ولی سیر داستان شما بیشتر در حول و هوش معمایی بوده و بسیار کم با ژانر جنایی دیده می‌شود، بهتر است در پارت‌ها کمی از ژانر جنایی بهتر استفاده می‌کردید تا محتوا دربرگیرنده ژانرها باشد.


خلاصه:
تعداد سطور شما متناسب با خلاصه‌ی رمان‌ها است، ولی به طور کلی ما باید از خلاصه‌‌هایی استفاده کنیم که گوشه چشمی نگاهی به داستان داشته باشد در خلاصه حدود کمی زیاد از داستان لو رفته بود، که بهتر است که گوشه چشمی به داستان داشته بود و بخش زیادی از داستان را به چشم نمی‌گذاشت.


جلد:

جلو انتخابی شما مطابق با ژانری است که انتخاب کرده‌اید، رنگ‌های قرمز آن هاله‌ای جنایی دارد و شخصیت‌هایی که در جلو داستان بکار برده‌اید کاملا مطابق با ژانر عاشقانه است.


آغاز:
آغاز رمان با ژانر عاشقانه ارتباط کاملی داشته است و بدرستی قابل رویت است!
توصیفات در بعضی قسمت‌ها زیاد و قسمت‌هایی از آن کم‌تر بوده است؛ لازم است قسمت‌هایی که توصیف می‌شود در حد متوسط باشدو از برسی جزئیات بیش از اندازه پرهیز کرده و در جاهای لازم به پرداخت جزئیات بپردازد.


سیر رمان:

سیر رمان مناسل است و حوادث و اتفاقات و توصیفات (فلش بک و حال) سیر کند یا تند ندارند و مناسب با رمان است.


لحن:
لحن و بافت شما در مونولوگ‌ها ادبی و در دیالوگ‌ها محاوره‌ای است ولی به طور کلی بدلیل اینکه منظم در همه‌جا بوده است، ایرادی ندارد.


زاویه دید:
داستان توسط سوم شخص و روایت‌کننده داستان تعریف شده است و از دوم شخص‌ها در مکان دیالوگ‌ها حضور یافته شده است این در سیر داستان به خوبی رعایت شده است. انتخاب نویسنده از ستفاده سوم شخص به عنوان زاویه دید موفق بوده و در بخش‌های مختلف به خوبی نوشته شده است.


ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی در متن داستان دیده نمی‌شوند. اصول نگارشی به خوبی رعایت شده و ایرادات املایی و تایپی هم دیده نمی‌شود.


توصیفات:
توصیفات شما بسیار مناسب و با جزئیات بوده با تفاوت اینکه در بعضی قسمت‌ها کم‌کاری شده بود.
ولی از نقات قوت آن شما توضیحاتی مانند:
تا چند قدم مانده تا پرچین، سر و صداها بیشتر از قبل در گوشش طنین انداخت. انگار که صداهای ناآشنا و گنگ دیگری را هم علاوه بر اهل خانه می‌شنید. به قدری نزدیک شد که می‌توانست محدوده‌ی وسیعی از محوطه‌ی روبه‌روی خانه را ببیند. با دیدن مردان غریبه‌ای که همگی لباس نظامی داشتند و چکمه‌هایشان زیر نور آفتاب برق می‌زد، همان‌جا، پشت اولین درخت تنومند باغ ایستاد و الئونور را هم به پشت سرش کشید.
از بازوبند‌های سفید رنگی که تمامی آن‌ها به بازوهای خود بسته بودند، می‌توانست حدس بزند که این‌ها از موافقان پدرش و حزب نیستند؛ این هم به واسطه‌ی تعلیم‌های اجباری‌ روزهای سه شنبه در کتابخانه‌ی پدرش بود. هرچند که سر و وضعشان هم هیچ شباهتی به اعضای حزب کمونیست نداشت

توضیحات بسیار کامل و با قلمی کامل نوشته شده است.


سخن منتقد:

ایرادات در عنوان، ژانر و... فقط برای بالا بردن سطح قلم شما بوده است
منتظر آثار شما خواهیم بود
موفق باشید✨​
 

Liam

[نابغهٔ ثروت کیبی بایت ¹⁰²⁴]
پرسنل مدیریت
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
920
مدال‌ها
22
سکه
5,220
نویسنده عزیز: @HADIS
نقد شما تحویل داده شد.
از انتقادپذیری شما سپاسگذاریم.

مدّت باز بودن تاپیک: 2 روز!

کادر مدیریت تالار نقد | @Lady.Boss
 
امضا : Liam
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا