"نقد رمان دلیما"
عنوان رمان:
عنوان رمان، اولین عنصر ارتباطی بین خواننده و رمان میباشد زیرا عنوان میتواند مخاطب را مبنی بر خواندن یا نخواندن رمان کند. بنابراین میبایست نویسنده در انتخاب عنوان بسیار دقت کند تا خواننده را به خواندن محتوای رمان تشویق و کنجکاو کند.
عنوان رمان شما دِلیما است، عنوان از یک کلمه تشکیل شده و اندازهای متناسب و استاندارد را دارد و عنوان انتخاب شده در گروه عنوانهای کوتاه میباشد. دِلیما به معنای دوراهی میباشد و کلمهای به دور از کلیشه است و ماندگاری خوبی در ذهن خواننده دارد.
عنوان یک رمان میبایست به تمامی بخشهای رمان مربوط باشد.
عنوان دلیما هرچند از نظر اندازه و کمیاب بوده است اما چندان با ژانرهای رمان ارتباط کافی را ندارد اما شاید در ادامهی رمان ارتباط عنوان با ژانرهای قویتر و آشکارتر شود. همچنان عنوان که به معنایی دوراهی هست گاهی به توهمات ذهنی پیوند میشود تشبیه کرد و ارتباط ضعیفی با عنوان را با پارتهای رمان را به چالش کشید و خواننده را برای خواندن ادامه به حد مطلوبی تشویق میکند. شاید در ادامه رمان به این نکاتی نیز اشارهای شود و ابهامات رفع شود. عنوان دلیما چندان به ژانر عاشقانه مربوط نمیباشد اما تا حدودی با ژانرِ اجتماعی و روانشناختی ارتباط دارد.
اما عنوان رمان تکراری میباشد و نویسنده میبایست بدون تردید عنوان را تغییر دهد و عنوانی جایگزین کند که هم به عنوان و همه پارتها و حوادث رمان مرتبط باشد!
ژانر رمان:
روانشناختی، عاشقانه، اجتماعی
نویسنده عزیز برای رمان خود از سه ژانر در زمینههایم مختلف استفاده نموده و با انتخاب ژانرهای متفاوت گیرایی داستان را زیاد کرده است.
ژانرهای انتخابی رمان به خوبی با هم ارتباط برقرار کردهاند. فضایی که برای هر ژانر نیاز است، به ژانر دیگر نیز غنا میبخشد. پرداخت آنها در رمان نیز مشهود و تقریباً مطلوب است. از سویی، رمان از زبان دختری جوان به نام پیوند با مشکلات روحی و روانی و جسمی روایت میشود که به ژانر روانشناختی تا حد برگزیدهای نمایش داده شده است. از سمت دیگر ما شاهد احساساتی که پیوند درون دلش نسبت به آدونیس جوانه زده است هستیم و را*ب*طهای خوب با ژانر عاشقانه برقرار کرده است و موضوع تصادف و مشکلات به ژانر اجتماعی تا حدودی مربوط میباشد. همچنان به نویسنده عزیز پیشنهاد میشود اگر در رمان اتفاقات ناگوارتری همچون اتفاق افتاد با حذف کردن ژانر اجتماعی، ژانر تراژدی را به به رمان بیافزاید.
خلاصه رمان:
خلاصه میبایست اندازه مناسبی داشته باشد، کمتر از نه خط و بیشتر از سه خط باید خطوط خلاصه باشد. خلاصه حدوداً شش خط را دارا بود این مورد رعایت شده بود. خلاصه با بدنه و محتوای رمان و ژانر عاشقانه و اجتماعی... ارتباط داشت. خلاصه رمان باید اندازه مناسبی داشته باشد که داشت. همچنین خلاصه میبایسن ابهامگونه باشد و محتوای داستان را لو ندهد و با عنوان، مقدمه، ژانر و جلد و محتوای داستان مرتبط باشد.
عنوان در اوایل مبهم و گیرا بود اما با بخس پایانی اندکی موع را لو داد و پیشنهاد میشود با ویرایش بخشهای پایانی خلاصه را اصلاح کند. خلاصه به ژانرهای مربوط بود و با جلد آنچنان ارتباط نداشت اما با محتوای کلی رمان ارتباط برگزیدهای داشت.
جلد رمان:
تصویرِ جلد رمان نیز میبایست با ژانرهای انتخابی هماهنگ باشد.
جلد با ژانر عاشقانه و روان شناختی هیچگونه ارتباط نداشت و تنها اندکی به ژانر اجتماعی ارتباط داشت.
جلد رمان علاوه بر خلاصه باید با بدنه و عنوان نیز هماهنگ باشد. جلد رمان دلیما چندان با خلاصه و بدنه ارتباطی نداشت و پیشنهاد میشود با عکسی مناسبتر و مربوط به ژانر وبدنه درباره درخواست طراحی جلد دهید.
مقدمه رمان:
مقدمه میبایست اندازههی ستاندارد داشته باشد و سه تا نه خط باشد. اما در مقدمه نویسنده چندان آن را متناسب نوشته نشده است و مقدمه از اندازهای استاندارد برخوردار نمیباشد و پیشنهاد میشود چندین خطوط دیگر افزوده شود تا مقدمه به روال اصلی خود بازگردد. همچنان مقدمه با عنوان نیز ارتباط لازم را دارد. در مقدمه جملات و واژگانی آمیخته شده بود که چندان با ژانرهای رمان توازن برقرار نمیکرد و به طور مطلوبی با بدنهی داستان هماهنگ شده بود.
مقدمه نیز میبایست ابهام آمیز باشد نه طوری که خواننده متوجه ماجرا نشود اما باید مقدمه نیز مبهم و بدون کلیشه باشد تا کنجکاوی را در ذهن خواننده رشد دهد.
همانطور که در که در بالا اشاره شده است مقدمه میبایست مبهم باشد و که نبود و نویسنده نتوانسته بود چندان مقدمه را بدون کلیشه خلق کند. پیشنهاد میشود که با افزودن خط بیشتری به مقدمه اشکالات که شرح داده شده است را هم برطرف کنید.
«ساختار کلی رمان»
نقطه شروع رمان:
آغاز رمان با ژانر روانشناختی و اجتماعي ارتباط کاملی داشته است و بدرستی قابل روایت بوده است!
توصیفات در تمامی قسمتها به حد لازم بوده است. همچنان به نویسنده گرامی توصیه میشود گاهی قسمتهایی که توصیف میشود در حد متوسط باشد و از برسی جزئیات بیش از اندازه پرهیز کرده و در جاهای لازم به پرداخت جزئیات بپردازد. همچنان آغاز باید کنجکاو کننده و بدون کلیشه و مبهم باشد گرچه شروع آنچنان گیرا نبوده است اما نویسنده توانسته این با چیدن کلمات مناسب در کنار هم دیگر، شروعی نسبتا خوب را برای خواننده خلق کند و سبب گیرایی و جذب شود و خواننده را برای خواندن ادامه جذب کند.
ابهام آمیز بودن آغاز جذب شدن بیشتر خواننده میشود، زیرا که کنجکاوی را در ذهنش خلق میکند بنابراین میبایست پارت اولیه تا حد امکان با دقت کامل نگاشته شود تا به جذابیتش افزوده شود.
آغاز نباید به طور ناگهانی اطلاعاتی را به خواننده دهد تا اورا گیج کند و نویسنده توانسته بود به گونههی آغاز را مبهم و در این حال زیبا گیرا خلق کند و زیرا نویسنده توانسته بود به صورت نرمال و عادی یکسری از اطلاعات را به بیرون درز دهد و سبب کنجکاو شدن بیشتر خواننده شود.
آغاز چندان کلیشهای نبود قابل قبول بود.
تمام رمان از دیالوگ و مونولوگ تشکیل شده است و طبیعتاً شروع هم استثنای این جریان نیست؛ در مونولوگ، صرف نظر از ضعف توصیف زمان، مکان، شخصیتپزدازی و فضاسازی حد خوبی دارید، اما زیاد دیالوگ در نقطه شروع استفاده نشده و فقط به توصیف حالات، احساسات و مکان پرداخته شده بود. حدوداً از مونولوگها استفاده شده بود و شاهد دیالوگ تأثیرگذاری نبودیم.
شروع رمان از احساسات درونی شخصیت اصلی بود.
زاویه دید رمان شما، اول شخص بوده است و داستان به زبان پیونده روایت شده بوده است و چه بسا که زاویه دید مناسب بوده است.
سیر داستان:
سیر رمان به اتفاقاتی و وقایعی که رخ میدهند میگویند.
سیر رمان باید متعادل باشد که تا حدودی است. نه سریع باشد که شخصیتها و اتفاقات سریع رخ دهد و خواننده گیج شود، نه آنقدر آهسته باشد که خواننده از خواندن آن خسته شود.
سیر داستان تا حدودی به طور برگزیدهای از سیر متعادلی برخوردار است اما صميميت بیش از حدِ پیوند به آدونیس خواننده را کمی متعجب میکند.
سیر رمان باید در حد نرمال و استاندارد باشد تا به تواند خواننده را به خود جذب کند که هست. در رمان به توصیفات غیر مستقیم پرداخته شده بود و گاهی مستقیم که در متعادل بودن سیردرمان بسیار کنک کرده بود. چه بسا که توصیفاتِ غیر مستقیم در داستان پوئن مثبتی براس سطح قلم شما میباشد. به نویسندهی گرامی پیشنهاد میشود که در بازسازی بعضی از صحنهها، دقت و ابتکار بیشتری را به کار گیرید و از ایدههای نوین در صحنهپردازی و توصیفات و... بهره بگیرید، تا شاهد قلم و نوشتهی قویتر خود باشید.
«عناصر پایانی رمان»
دستور نگارش:
دستور نگارش اثر، بسیار ستودنی میباشد؛ چرا که در استفاده از علائم نگارشی، نیمفاصله، افعال و... بسیار هوشمندانه عمل کردهاید. گاهی اشکالات ریزی در نگارش به چشم میخورد که در زمان ویرایش و بازبینی مشکل برطرف خواهد شد. بنابرین هیچ خردهای به دستور نگارش این رمان نمیتوان گرفت و تنها چند مشکل جزئی میباشد که شاید در ویرایش آن دقت کافی را نکردهاید و پیشنهاد میشود که یک بار دیگ رمان خو را برسی کنید. ساختار جملات و اعلام نگارشی که ایراد دارد را رفع کنید.
سخن و توصیههای منتقد:
رمان دلیما اولین رمانی بود که با زاويه اول شخصِ کاملی بود که مطالعه کردم و بسیار زیبا بود. از انتخاب اسامی شخصیتهای بسیار لذت بردم و باید بگم شما دارای سليقهی بسیار خوبی هستید.
این نقد صرفاً جهت پیشرفت قلم شماست بانو، بنابراین در صورتِ متوجه نشدن توضیحات در نقد میتونید سوال خود را مطرح کنید تا پاسخگو باشیم. به شما پیشنهاد میکنم در دیالوگهای خودتون از توصیفات و بروز احساسات بیشتر استفاده کنید و امیدوارم نقد برای پیشرفت سطح قلم شما مفید بوده باشه. قلمتون جاودانه