به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
6 - در عالم رویا، تصاویر خیالی و واکنش ها واقعی است

در عالم رویا، ما واکنشهای عاطفی فراوانی را تجربه می کنیم. تحت تأثیر برخی افکار، به وجد می آییم؛ بدن ما با افزایش فشار خون و ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، لبخند و چیزهایی از این قبيل، واکنش نشان می دهد. حتی در عالم رؤيا تحت تأثیر افکار و احساسات خویش، گره بر ابروان می آوریم، اشک می ریزیم، به خشم می آییم، مشتها را گره می کنیم، دندانها را به هم می فشریم و به نفس نفس می افتیم.

نکته قابل توجه اینجاست که تمام این واکنشهایی که در جسم ما ظاهر می شود، گرچه واقعی است، اما از افکار و احساسات خیالی در عالم رویا مایه گرفته است. به بیانی دیگر در عالم رویا همه عمل ها خیالی و همه عکس العمل ها واقعی است.


قصد ندارم درباره این که واقعیت چیست و یا چه چیزی وجود دارد و با وجود ندارد بحث کنم. به هر حال واکنش ها خواه در عالم رویا و خواه در عالم بیداری، جلوه های احساسات ماست و پدیده ای کاملا واقعی است. اگر این احساسات از شادی و سرورمان در زندگی می کاهد ضرورت دارد که هر چه زودتر اعمال و رفتاری را که در شادمانی ما مداخله می کنند بشناسیم.

از سوی دیگر طرز تلقی ما از رویدادها و یا مردم تعیین می کند که آنها واقعی هستند و یا غیر واقعی. مهم نیست که رویدادهای زندگی ما واقعی باشند و یا خیالی. آنچه از اهمیت بنیادی برخوردار است، طرز تلقی ما از این رویدادهاست. حال خشم، خصومت ها و تنش های عصبی خود را در پرتوی این آرمان و نگرش تازه بیازمایید. هیچ کس قادر نیست خشم و فشار عصبی را به شما تحمیل کند، بلکه شما بر حسب طرز تلقی خویش و یا شیوه ای که جهان را فرآیند می کنید، این احساسات ناگوار را به سوی خود می کشانید.

بنابراین به جای این که بر سر واقعی و یا تصوری بودن رویدادها به مجادله و معارضه برخیزید، شیوه فرآیند کردن افکار و احساس های خویش را مرکز توجه قرار دهید. وقتی از عالم رؤيا خارج می شوید و به دنیای بیداری قدم می نهید، به طور طبیعی بخشی از احساساتی را که در حال رؤيا تجربه می کردید، هنوز در وجود خویش حس می کنید.

آیا می توانید در حال بیداری همانند عالم رؤيا اجازه دهید افکار و احساس هایتان بدون کنترل و سانسور ظاهر شود؟ آیا در حال بیداری، می توانید بدون قضاوت، ممانعت و یا پس زدن، افکارتان را همانگونه که هست برملا کنید؟ اگر پاسختان مثبت است، به شما نوید می دهم که همین حالا می توانید اصول و قواعد عالم رویا را در زندگی خویش به کار گیرید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
حال این مقوله را در قلمرو عشق بیازمایید. واکنشهای شما نسبت به عشق حقیقی است و می توانید آن را چه در حال خواب و چه در هنگام بیداری تجربه کنید. در عین حال تنها از طریق افکارتان که در اختیارتان است .

می توانید این واکنشها را بیافرینید. هر چه بیشتر، در مورد خودتان و دیگران، افکار مثبت، محبت آمیز و زیبا برگزینید، با واکنش های شفابخش بیشتری در جسم خود رو به رو خواهید بود.

ما خالق همه رویدادهای زندگی خویشیم، حتی نقش و شخصیت افراد در زندگیمان ناشی از انتخابات خود ماست. برای این که اصول و قواعد عالم رؤیا را در حال بیداری به کار ببرید، بدون هیچ گونه قضاوت درباره چگونگی رویدادها و وضعیت افرادی که در زندگیتان نقشی به عهده دارند، واکنشهای عاطفی خود را بروز دهید.

به بیانی ساده ذهن را فقط به کارهای حاصل از احساس ها و افکارتان متمرکز کنید. هرگاه بیاموزید که در حال زیستن بمیرید، از این توانایی بهره مند خواهید شد که به عقب برگردید، به رویدادهای زندگیتان بنگرید و به این باور برسید که واکنشهای شما - به رغم تصوری بودن این رویدادها - کاملا حقیقی است.

در حقیقت آن واکنشها خود شما هستید، افکار ناب و ساده شما.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
7 - تنها پس از بیدار شدن در می یابید که در خواب و رویا به سر می بردید

اگر در تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز در حالت خواب و رویا به سر ببریم، این وضعیت، به طور کامل بخش واقعی زندگی ما محسوب شده و تنها پس از بیداری در می یابیم که در عالم رؤیا به سر می بردیم. این اصل بر عالم بیداری ما نیز حاکم است.

به بیانی دیگر، به مجرد این که به ضمیر برتر خود متصل شویم و اصول و قواعد بخش نامریی و بی شکل وجودمان را بیازماییم، همانگونه که از عالم بیداری به رویدادهای عالم رؤيا می نگریستیم، می توانیم از سطوح عالی هشیاری به اعمال و رفتارمان در عالم بیداری بنگریم و سره را از ناسره تمیز دهیم.

وقتی از سطوح هشیاری کامل وقایع زندگی مادی را بررسی می کنیم، بسیاری از افکار و رفتار خویش را ابلهانه می یابیم. در این مقام، از این توانایی برخورداریم که جهان و ساکنان آن را به دلخواه فرآیند کنیم و کنترل افکارمان را تحت تأثیر رفتار دیگران، کاری ابلهانه و غیر ضروری بیابیم.

هشیاری والا به ما امکان می دهد که در ژرفای روح و روان، خود را بسیار فراتر از این جسم مادی حس کرده و یقین حاصل کنیم که در حال بیداری، هر آنچه خود را شایسته و مستحق آن می پنداریم به دست می آوریم. با مرور و بررسی رویدادهای زندگیمان از این فضای برتر، به درک این نکته نایل می آییم که غم و اندوه و ناراحتی ناشی از تصورهای ما در جهان مادی، تا چه اندازه بی معنی و احمقانه است.

پس از آن که از محدودیت های مادی خود فرا می رویم و به سطوح عالی هشیاری می رسیم، به روشنی حس می کنیم نیرویی که می تواند دنیا را به حرکت در آورد، در ضمیر شخص، نهفته است. برخورداری از این طرز تلقی تازه به ما جسم مجال می دهد تا شکوهمندترین، عالی ترین و دوست داشتنی ترین تجربیات ممکن را در زندگی خویش بیافرینیم.

حال به شما پیشنهاد می کنم، هفت اصلی را، که از طریق آن استفاده از قواعد رویا در حالت بیداری ممکن است، دیگر بار بیازمایید و ببینید که چگونه می توانید آن را در حالت بیداری به کار گیرید. آنگاه از این هشیاری تازه برای تبلور توانایی های باطنی خویش استفاده کنید و ترس از مرگ را از وجود خود محو و زایل نمایید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
چرا مقاومت می کنیم


● ما به این اندیشه خو کرده ایم که خود را به یک نیروی باطنی، بلکه موجودی مادی تلقی کنیم. به آینه نگاه می کنیم و باور می کنیم که آنچه می بینیم، خویش واقعی ماست.

فرهنگ ما این عقیده را پشتیبانی می کند؛ همه روزه توسط پیامهایی؛ بمباران شویم که به ما گوشزد می کنند: برای کسب موفقیت، شادمانی و تندرستی به جسم خود غذا برسانید، اسباب راحتیش را فراهم کنید، تمیزش کنید و معطرش نگهدارید. بسیاری از ما از دوران کودکی تحت تأثیر این فلسفه پرورش می یابیم و به همین دلیل در بزرگسالی نشانه هایی از این حضور را با خویشتن داریم و با خود به گونه ای رفتار می کنیم که پنداری تمام وجودمان تنها یک بسته بندی است و محتویات آن فاقد اهمیت است.

به هر حال ما در قبول این واقعیت که به جز قالب فیزیکی، از وجود ارزشمند و پرمعنای دیگری نیز برخورداریم، مقاومت می کنیم و به سادگی این بخش از وجودمان را که نامریی است و در برابر نیازهای جهان مادی مقاوم و نفوذناپذیر است، انکار می نماییم.

ماجرای مردی که در زیر نور چراغ خیابان در جستجوی کلید گمشده اش بود، مقصود مرا به روشنی توصیف می کند: غریبه ای برای یافتن کلید گمشده این مرد، به یاریش شتافت و پس از سی دقیقه جستجوی بی حاصل گفت:

- کلیدت را در کجا گم کردی؟

- کلید را در داخل خانه انداختم.

- اگر کلید را در داخل خانه انداختی، چرا در خیابان به دنبال آن می گردی؟

- در داخل خانه هیچ چراغی نداشتم. به همین دلیل به اینجا آمدم تا در جایی که روشن است به دنبال گمشده ام بگردم .
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
وضعیت ما برای حل و فصل مسایل زندگی بی شباهت به ماجرای فوق نیست. به بیانی دیگر به جای این که راه حل مشکلات و ناملایمات را در درون جستجو کنیم، به رویدادها و موقعیت های جهان برون متوسل می شویم. زندگی یک فرآیند درونی است، ما در درون می اندیشیم و انسانیت ما در درون مستقر است.

در عین حال تنها به لحاظ این که از روشن کردن دنیای درون خویش توسط نور افکارمان، عاجزیم، برای یافتن پاسخی به معضلات خود، مدام به رویدادهای خارج از وجود خویش می نگریم. از آنجایی که به بیرون نگریستن آسان می نماید، در برابر این اصل که: فکر مولد همه چیز است و همه چیز زاییده فکر است مقاومت می کنیم، طبیعی است که ساده تر می توانیم حضورمان را بر حسب خصوصیات فیزیکی خود تعریف کنیم.

به عکس توصیف خویش از طریق خصوصیات باطنی که نمی توانیم آن را لمس کنیم، ببوییم، مزه کنیم و یا بشنویم امری به غایت دشوار است. اندیشه شالوده و خمیر مایه انسانیت ماست و تمایل برای گام برداشتن در مسیر به ظاهر صاف و هموار، یکی از عمده ترین دلایل مقاومت در برابر اصول اندیشه است. به علاوه وقتی همه مردم خود را این گونه تعریف می کنند، هماهنگ شدن با تمامی مردم ساده تر به نظر می رسد. وقتی به جوانان پیشنهاد می کنم که درباره خویش به عنوان موجودی مستقل و جدا از دیگران تأمل و تعمق کنند، در پاسخ می گویند که به این ترتیب موجودی عجیب و غریب به نظر می رسند.

آنان به نظر دیگران درباره خود به شدت حساس هستند از این رو، از استراتژی هایی پیروی می کنند، که در طول زمان به دست انسان های دیگر آزموده شده و قدرت و کارآیی خود را در بوته تجربه گذاشته است. این کسان به این نکته توجه ندارند که می توانند دنیای خویش را به دلخواه خود فرآیند کنند. به همین دلیل تمرکز در فضای جسم مادی را که به ظاهر ساده و آسان است انتخاب می کنند.

غالب ما بدون این که واقعیت ها و ویژگی های روانی خود را بررسی کنیم، سعی داریم که مانند دیگران رفتار کنیم؛ چه بسا مایل نباشیم که انتقاد و عیبجویی حاصل از تفکر مستقل را بپذیریم.

شاید به این دلیل باشد که هویت ما به طور کامل در زندگی مادی توصیف می شود، در برابر مشاهده خود فراسوی قالب جسمانی مقاومت می کنیم. به هر حال برای این که به سرعت در مسیر تغییر و تحول گام برداریم می بایستی خود و اولویت هایمان را از نو تعریف کنیم.

آنگاه بدون دید نقادانه به خود اجازه دهیم که جایگانه واقعی خویش را باز شناسیم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● هر گاه هویت خود را به جسم خویش محدود کنیم و از ورود افکاری به ظاهر آزار دهنده، جلوگیری به عمل آوریم، زندگی ما در قلمروی حیات مادی محدود می شود. بر این اساس صلاحیت اجتماعی ما از طریق مال و اموالمان تعیین می شود و ارزش وجود بی شکل، بی بو و غير قابل لمس ما تا حد یک قفسه اتاق در بسته تنزل پیدا می کند.

بدون توجه به مسؤولیتی که در قبال افکار و احساسات اعضای خانواده خویش به عهده داریم، به آنان اصرار می کنیم که شادمانی خود را در اشیای مادی که برایشان فراهم کرده ایم بیابند و سپس با اظهار این عبارت، کار خود را توجیه می کنیم: «من سخت می کوشم مخارج زندگی شما را تأمین کنم و هر آنچه می خواهید در اختیارتان گذارم، دیگر چه کاری از دست من ساخته است؟ » کار دیگری که از دست شما ساخته است این است که پذیرای افکار و احساسات اطرافیانتان باشید، با آنان، درباره آمال و آرزوهایشان گفتگو کنید، فضای خداگونه ای را که در ورای جسمشان مستقر است لمس کنید و تشویقشان کنید که زندگی را به شیوه دلخواه تجربه کنند.

ما در جهت دستیابی و گردآوری مال و منال کوشش و تلاش می کنیم و موفقیت خویش را بر حسب ملک، دارایی پست و مقام می سنجیم. به همین دلیل از کانون شادمانی و سرور نهفته در ژرفای دل خویش بی خبریم؛ بدین سان مدام در حال جانفشانی و تکاپو هستیم و هرگز به سر منزل مقصود نمی رسیم. در درون هر یک از موهبت های طبیعت، هشیاری عظیمی نهفته است.

برای مثال عطر و بو و ظاهر زیبای گل سرخ از هوشمندی نهفته در آن حکایت می کند. انسان نیز به عنوان شاهکار دستگاه آفرینش، از هشیاری بی کرانه ای برخوردار است. ما نیز چون گل سرخ، به نیروی حیاتی، که در وجودمان جاری است نیازمندیم. با همین منطق برای ارتباط واقعی با خود و دیگران باید، هوشمندی و نیروی خداگونه ای را که در پس این جسم مادی نهفته است لمس کنیم. اما از آنجایی که هنوز بسیاری از جنبه های انسانی برای ما ناشناخته است و پدیده های ناشناخته هراسناک جلوه می کند بنابر این در برابر تماس یا هوشمندی والای خویش مقاومت به خرج می دهیم.

حال وقت آن فرا رسیده است که از خود بپرسیم: آیا تنها با تکیه به این دلیل به ظاهر موجه، منحصرا در جسم خویش مستقر هستیم؟
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● در جهان مادی، مقصر شمردن رویدادها و دیگران دستاویز مناسبی برای عدم پیگیری اهداف و آرزوهایمان است. ما برای بیماری خویش، جهان را مقصر می شمریم، بازار بورس را مسؤول وضعیت مالی خویش قلمداد می کنیم، افزایش وزن را به شیرینی فروشی نسبت می دهیم، شخصیت خود را محصول و ثمره برخورد نامناسب والدين خویش تلقی می کنیم.

حال آن که در قلمروی اندیشه، نمی توان گناه شکست ها و عقب ماندگیهای خود را توجیه کرد. زیرا ما در قبال همه چیز مسؤولیم. وضعیت مالی، تندرستی و سایر شؤونات زندگیمان از اندیشه ما نشأت می گیرد. اگر مسؤولیت اوضاع و شرایط خود را نپذیرفته و نقش خود را در این زمینه نفی کنیم، اقامت ما در جهان هستی به حضور در جسمی که آن را به ارث برده ایم محدود خواهد شد.

اما اگر باور کنیم که اندیشه شفابخش است و می تواند موجب سرور و شادمانی در زندگیمان شود و نیز در وضعیت زندگی دیگران تفاوتها بیافریند، با نفوذ به ژرفای درون مثبت ترین جنبه های وجود خویش را جلوه گر خواهیم کرد. به مجرد این که دنیای درون و قلمروی اندیشه را مرکز توجه قرار دهیم، به بخش مسؤول تر وجودمان نقل مکان می کنیم.

حال به درون خود بنگرید، و ببینید که پس از قبول مسؤولیت بیشتر، چه احساسی خواهید داشت.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● چه بسا در حیات مادی از خواب و رویای خویش چنان لذت ببرید که هر گونه امکان و احتمال کسب دستاوردهای بیشتر را، در بخش والاتر وجودتان، نفی کنید. در چنین شرایطی به خاطر این که ترجیح می دهید در خواب باقی بمانید، از شکوه و جلالی که در عالم بیداری چشم به راه شماست غافل می شوید.

طبیعی است که هیچ فردی با گذر از مسیر امن و شناخته شده با خطر رو به رو نمی شود. به علاوه تغییر و تحول مستلزم مخاطره جویی است. شاید هم با توسل به مجموعه ای از ناله و فغان و شکایت، عدم ترقی و رشد خود را به طیف گسترده ای از رویدادهای خارجی نسبت می دهید و از تغییر صرفنظر می کنید.

چرا که حس می کنید این گوشه امن و راحت می تواند شما را از گزند توفانهای زندگی مصون نگهدارد، غافل از این که در تله ای که خود فرا راه خویش قرار داده اید گرفتار می شوید و موانعی را بر سر راه جریان طبیعی، هماهنگ و مهرآمیز کاینات می آفرینید.

ترس، بخش عمده مقاومت از تغییر به شمار می آید. وقتی با مسایل و موضوع های معنوی و ماوراء الطبیعه آشنا می شویم، به روشنی به این نکته پی می بریم که سال های سال بر نگرش: «تنها آنچه را که می بینم باور می کنم.» تکیه داشته ایم.

غافل از این که با این نگرش بر فراز پرتگاهی لغزنده گام برمی داریم. به شما توصیه می کنم که با تجدید نظر در افکارتان و تکیه بر نگرش: «هر آنچه باور کنیم، به چشم خواهیم دید» پرتگاههای زندگی را به سنگ پرش تبدیل کنید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
راه گریز از قفس


● به این نکته بیندیشید که چگونه می توان توانایی های خود را در جهان مادی تقویت کرد. دو ساعت تمرین پیانو در روز می تواند توانایی شما را در نواختن پیانو تقویت کند.

ضربه زدن به تعدادی توپ گلف در روز، بازی شما را در رشته گلف تقویت می کند. اما در دنیای فاقد شکل و ماده، تجسم های ذهنی، تنها ابزار برای تمرین محسوب می شود. هر شب، قبل از رفتن به بستر، تصاویری از هدف ها و آرزوهای خویش را به ذهن راه دهید و از این طریق به تمرین ذهنی بپردازید.

اگر آرزو دارید که از اندام مناسبی بهره مند شوید، جسم مناسب و زیبای مورد نظر خود را بارها در ذهن
مشاهده کنید. اجازه دهید که ذهنتان از این تصاویر سرشار شود. در طول روز بارها بر این آرمان یا تصویر تمرکز کنید و آنقدر به آن انرژی مثبت بدهید تا در برون به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شود.

در این فرآیند شما از مکانیزم تمرکز فکر بر روی تصاویر مثبت سود می برید، اگر آنچه می خواهید یک شیء است، خود را در حال استفاده و تحسین و لذت بردن از آن شیء تصور کنید و اگر خواسته شما وضعیت و یا رویدادی است، خود را در آن موقعیت مجسم کنید؛ ببینید که به طور غیر ارادی کار بر روی تصاویر تازه را آغاز کرده اید.

به مجرد این که به گونه ای عمل کنید که پنداری آنچه را که پیشاپیش مایلید باشید، هستید، به طور خودکار اعمال و رفتار مناسب را برای به فعلیت در آمدن این تصاویر به مرحله اجرا خواهید گذاشت.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● به جای این که رفتارتان را مرکز توجه قرار دهید، هر روز بر روی افکارتان کار کنید. ارزش کار و صرف وقت و انرژی در ساحت درون، صد بار بیش از عرصه بیرون است. در حقیقت این افکار شماست که احساساتتان را می آفریند و در نهایت به اعمالتان منتهی می شود. بنابراین به این بخش از هستی خویش، توجهی را که به راستی شایسته آن است ارزانی دارید.

ما بیشتر اوقات به طور ناخودآگاه به سیر اندیشه های خود هشیاری نداریم. بنابراین بکوشید خود را در حال زمزمه عبارت های نومید کننده غافلگیر کنید. برای مثال اگر در دل می گویید:
«هرگز نمی توانم خود را از زیر بار قرض برهانم.» یا «هر چقدر سخت بکوشم نمی توانم تقاضاهای همسرم را برآورده کنم.» نرم و ملایم به خود گوشزد کنید: «به جای این که اجازه دهم افکارم از اوضاع و شرایط زندگیم تأثیر پذیرد، برای رهایی از این مخمصه دست به عمل می زنم.»

آنگاه افکار خویش را در ذهن مرتب و خود را فارغ از هرگونه قرض و بدهکاری، آزاد و رها مشاهده کنید. به این ترتیب پس از مدت کوتاهی خود را در حال ارائه کارت اعتباری، کار کردن در شغل دوم و پرداخت بدهکاری هایتان - که از تصاویر ذهنی تان ناشی می شود . خواهید یافت. این اصل در روابط خانوادگی نیز کاملا مصداق دارد. برای مثال هرگاه براساس تصویری که همسرتان را فردی انعطاف پذیر معرفی می کند رفتار کنید، با او به گونه ای برخورد خواهید کرد که گویی قصد دارد با شما نرم و ملایم رفتار کند و یا اگر تصاویری از خود را که را*ب*طه ای سرشار از عشق و هماهنگی با همسرتان برقرار کرده اید مشاهده کنید؛ چندی نمی گذرد که اعمال و رفتارتان براساس این تصاویر شکل گرفته و تحقق می یابد.

برای این اساس به جای این که رنجش به دل بگیرید که چرا همسرتان یک دنده و انعطاف ناپذیر است، بر مبنای تصویری از خویش که شما را فردی هماهنگ معرفی می کند رفتار می کنید. اگر بر این مسایل چیره و به هدف های خود نایل شدید، زهی سعادت، و اگر نه دست کم در مسیری آکنده از صلح و صفا گام برداشته اید. بنابراین برای ترمیم روابط، به جای این که ذهن را از تصاویر تلخ و گزنده - که از موقعیت غیر قابل تحملی حکایت می کند - سرشار کنید، روابط محبت آمیز و شیرین در ذهن بیافرینید و آنگاه براساس این تصاویر دست به عمل بزنید.

به هر حال کیفیت روابط ما با تصاویر ذهنی و افکارمان متصل است. آنچه را که می بینیم، دلیل و شاهدی است بر آنچه باور داریم.
 
بالا