به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
به طور کلی هشیاری دارای سه سطح متفاوت است. سطح پایین یا هشیاری در عالم رؤيا، سطح میانی یا هشیاری در عالم بیداری و سطح بالایی و یا هشیاری عالی و متعالی۔ حال بیایید با استفاده از یک مثال شخصی، ویژگیهای هر یک از این سطوح را بشناسیم و از نقش آنها در زندگیمان با خبر شویم.

در دوران نوجوانی، اغلب خواب می دیدم که پارویی در دست داشتم و برف پارو می کردم. بعضی شبها، در عالم رؤیا یکی از برادرانم را بیدار می کردم و درباره رویاهای خویش چیزهایی به او می گفتم. او دریافت که اگر در رویای من نقشی به به عهده گیرد و نرم و آرام با من صحبت کند، می تواند وادارم کند که پاروی خیالی خود را در اختیارش گذارم.

این کار برایش به صورت سرگرمی در آمده بود و هر بار با شلیک خنده اش مرا از خواب بیدار می کرد. تا زمانی که او در قالب این نقش، در رویایم شرکت می کرد، من نیز از سطح رویا با او که در سطح بیداری به سر می برد همکاری می کردم. این تجربه به من آموخت که انسان می تواند از سطح بیداری با سطح رؤيا ارتباط برقرار کند.

این نکته قابل ذکر است که هشیاری در عالم بیداری توسط هشیاری بسیار بزرگتری پشتیبانی می شود و حال ببینیم که چگونه ممکن است فردی از سطوح هشیاری عالی با ما که در عالم بیداری به سر می بریم ارتباط حاصل کند. طبیعی است که چنین فردی باید تغییر هیئت بدهد و یا با جامه ای مبدل ظاهر شود و بدین سان وانمود کند که همنوع ما است.

برعکس هر کس می تواند با توسل به قدرت نهفته در ذات، از لحاظ روحی به حد اعلی برسد و با هشیاری عالی - که فراسوی عالم بیداری است - هماهنگ و و متحد شود. اگر این بخش از هستی ملموس و متقاعد کننده بود، انسان به سادگی از مرز توجه به حیات مادی می گذشت و به تواناییهای بالقوه خودش در فراسوی عالم بیداری دست می یافت. روشن ترین و بارزترین نمونه های سطوح عالی هشیاری را می توان در پیامبران الهی شاهد بود.

در حقیقت آنان به حکم رسالت خویش وظیفه داشتند ما را یاری کنند تا به نیروی شگرف قدرتی فراتر پی ببریم و وجود آن نیروی فراگیر را در خویشتن حس کنیم. شاید بپرسید: پیامبران که از هشیاری کاملی برخوردار بودند، چگونه با جامه مبدل در میان مردمان سیارۂ خاک ظاهر شدند؟ عیسی مسیح در مقام یک نجار ظاهر شد و به ما نوید داد که می توانیم رشد کنیم و از مرز نیروهای باز دارنده بگذریم.

او با انجام معجزه های پی در پی گفت:

«کسی که به من ایمان آورد. کارهایی که من انجام می دهم، او نیز انجام خواهد داد. او نیز می تواند از مرز اصول و قواعد مادی بگذرد و به انجام کارهایی بس بزرگتر مبادرت ورزد.»
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
حال این سؤال مطرح می شود که آیا یک آموزگار، نویسنده و یا متصدی پمپ بنزین نیز می تواند از قدرت بی مثال و بی همتایی که در درون خود دارد آگاه شده و به مرحله هشیاری عالی و نهایی برسد؟ آری، افراد بسیاری با به فعلیت در آوردن تمام استعدادهای بالقوه خود، با آنچه ورای زمان و مکان است ارتباط یافته و دیگران را نیز در رسیدن به شکوفایی کامل نفس هادی و راهنما بوده اند.

در حقیقت استادان روحانی بزرگ که در میان ما می زیسته اند، و هنوز نیز زندگی می کنند از مرز اصول و قواعد مادی ۔ که ما آن را تنها مجموعه ای از اصول تلقی می کنیم - گذشته و به انرژی و قدرت و خرد لاينتاهی ضمیر برتر خویش متصل شده اند. شما می توانید در عالم رؤیا و در قلمروی اندیشه ناب و خالص به اقیانوس لاينتاهی هوش و ذکاوت نهفته در باطن خویش متصل شوید و بدون نیاز به حواس پنجگانه و به انتخاب خود، رویدادهای متعلق به سطوح عالی هشیاری را تجربه کنید.

در چنین شرایطی برای واقعی یافتن هر چیز، ناگزیر نیستید که آن را لمس و مشاهده کرده و یا ببویید، چرا که اندیشه یک انرژی کامل و تمام عیار است‌.

هرگاه با توسل به نیروی اندیشه و قوه تخیل خویش بتوانید، تمام آنچه در خواب و رویا نظاره می کردید، در عالم بیداری تجربه کنید، شما نیز چون پیامبران الهی با ابدیت و نامتناهی یکی شده و با آنچه در ورای مکان و زمان است ارتباط پیدا خواهید کرد، و در این حال نسبت به آنچه در زمان و مکان روی می دهد آزادگی و وارستگی خواهید یافت.

برای این منظور باید بر روی نظام اعتقادی خود کار کنید و به طور عمیق مفاهیم و آرمانهای خود را تغییر دهید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
شما برای انتقال رویای خویش به عالم بیداری باید بیاموزید که چگونه هنگام زنده بودن، بمیرید. جا دارد در اینجا فهرست وار به مرگ و یا انتقال از حیات مادی اشاره کنیم به اعتقاد من:

1 - اندیشه ازلی و فناناپذیر است.

2 - هستی ما تغییر شکل می دهد و مرگ نیز، چیزی شبیه به خواب و رویاست

چنانچه گفتیم، هنگامی که در عالم رویا به سر می بریم، جسم خویش را ترک می کنیم و پس از بیداری، دیگر بار به قالب فیزیکی خود باز می گردیم. این استدلال در مورد انتقال از عالم بیداری به عالم پس از مرگ نیز صدق می کند. وقتی چشم از جهان فرو می بندیم اندیشه مان قالب فیزیکی ما را ترک می کند و به صورت مستقل و مجرد به عقب بر می گردد و به رویایی که هم اکنون ناظر آن هستیم و عالم بیداری نامیده می شود، نگاه می کند. اما این کار اکنون و در حال زیستن نیز به طور کامل امکان پذیر است؛ می توان از قالب جسمانی خود خارج شد و عملکرد و رفتار پیشین خود را مرور و بررسی کرد.

من این فرآیند را مردن در حال زیستن نام نهاده ام. با درونی کردن این آرمان تعیین کننده و ارزشمند، می توان برای همیشه از قید و بند مرگ رهایی یافت.
ما در عالم رویا همه چیز را عینی و واقعی می یابیم؛ اما به مجرد این که بیدار شویم، به خیال باطل خود پی می بریم. با همین منطق همه چیز در عالم مادی عینی و ملموس است، و پذیرفتن این نکته که آنچه در عالم بیداری تجربه می شود تنها یک خواب و خیال است دشوار می باشد.

با وجود این اگر مایلید با توسل به شعور خویش که منبع لایزالی از هوش و قدرت است به نیروهای بیکران و فناناپذیر کاینات متصل شوید، ضرورت دارد که هنگام زیستن، مرگ را تجربه کنید. یک مثال قدیمی هندی که از گذشته دور و سینه به سینه نقل شده است، این نکته را به خوبی روشن می کند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
بازرگانی به منظور داد و ستد کالا از هندوستان به آفریقا سفر کرد. روزی هنگام عبور از جنگل، با هزاران طوطی زیبا، رنگارنگ و سخنگو رو به رو شد. تصمیم گرفت که یکی از این طوطی ها را بگیرد و به عنوان حیوان دست آموز با خود به هندوستان بیرد. او پس از بازگشت به هندوستان، این پرنده را در قفسی نگهداری، با عسل و دانه های خوشمزه و نواختن موسیقی دلنشین به بهترین شیوه ممکن از او پذیرایی کرد.

پس از گذشت دو سال، بازرگان تصمیم گرفت دیگر بار به آفریقا سفر کند. از طوطی پرسید که آیا پیغامی برای دوستانش در جنگل دارد؟ طوطی از اربابش تقاضا کرد که، به طوطی های آن جنگل - که زمانی با آنها دوست و معاشر بود. بگوید که او در قفس خویش شاد و خرسند است و از یکایک روزهای زندگیش لذت می برد.

وقتی بازرگان به آفریقا بازگشت، این پیام را به طوطی های جنگل رساند. اما همین که حرفش تمام شد، یکی از طوطی ها با چشمانی گریان و متورم، از روی شاخه فرو افتاد و جان سپرد.

بازرگان مات و مبهوت به این صحنه نگریست و پنداشت که این طوطی از فرط غم و اندوه قالب تهی کرده و به همین دلیل باید یکی از دوستان نزدیک طوطی او باشد. بازرگان پس از مراجعت به هندوستان ماجرا را برای طوطی خود بیان کرد. به محض این که این داستان به پایان رسید، اشک از چشمان طوطیش سرازیر شد، چشمان او متورم شد و پس از لحظه ای از بالای قفس فرو افتاد و جان سپرد. بازرگان یکه خورد و تصور کرد که پرنده اش از فرط غم و اندوه ناشی از مرگ نزدیکترین دوستش، جانش را از دست داد.

ناچار با اندوه فراوان در قفس را گشود و پرنده مرده را به سوی سطل زباله پرتاب کرد. طوطی همین که خود را از قفس آزاد دید، به شتاب پرواز کرد و بر شاخه درختی نشست. بازرگان در حالی که دهانش از فرط تعجب باز مانده بود گفت: «چرا وانمود کردی که مرده ای؟»


طوطی پاسخ داد: «زیرا، آن طوطی در آفریقا، پیام مهمی را توسط تو به من مخابره کرد.» بازرگان پرسید: «پیام او چه بود؟» طوطی پاسخ داد: «او با عمل خود به من پیام داد که اگر می خواهم از قفس بگریزم باید در حال زیستن بمیرم.»
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
دیگر بار خاطر نشان می کنم، برای این که بتوانیم از قالب فیزیکی خود خارج شویم و به این واقعیت پی ببریم که در قفس جسم محبوس هستیم و به روشنی دریابیم که اقامت ما در این قفس تا چه اندازه بیهوده است، باید در حال زندگی مرگ را تجربه کنیم. جا دارد در اینجا به تفصیل اصول حاکم بر عالم رویا را مرور و بررسی کنیم و ببینیم چنانچه مرگ در حال زیستن را بیاموزیم، زندگی ما در سیاره خاک تا چه اندازه می تواند به تجربه ای جذاب و پرمعنا بدل شود.

1- زمان مفهومی ندارد

بررسی زندگی آلبرت انیشتین به این نکته تأکید می کند که ما در عالم کامل و تمام عیاری زندگی می کنیم، بدون در نظر گرفتن بعد زمان، هشت ساعت و هشتاد ساعت مفهومی یکسان دارد.

در عالم رویا نیز هشت ساعت و هشتاد سماعت برابر است و تنها پس از بیدار شدن این تفاوت معنا پیدا می کند، در حال رویا ظرف یک دقیقه می توانیم طفلی نو رسیده، کودکی نوپا و یا فردی بالغ شویم؛ می توانیم ازدواج کنیم، بچه دار شویم، کسب و کاری در پیش گیریم، ورشکسته شویم، نوه و نتیجه داشته باشیم، در کانون بازنشستگان عضو شده و یا پیر و سالخورده شویم. این رویدادها در عالم رویا برای ما کاملا واقعی است و می توانیم تمام این رخدادها را در جزء کوچکی۔ که آن را زمان می نامیم - خلاصه کنیم.

با همین منطق وقتی بیدار هستیم و هشیاری در عالم بیداری را تجربه می کنیم، این امکان وجود دارد که زمان را یک پندار باطل تلقی کرده و خود را بر حسب طبیعت بی شکل، بی ماده و بی سن از تو تعریف کنیم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
2- قانون علل و معلول وجود ندارد

در عالم رویا و در قلمرو اندیشه، می توان آزادانه رفت و آمد کرد و اصل علل و معلول را به هیچ گرفت، می توانیم از طريق اندیشه ای بزرگتر، از اندیشه های دیگر که کوچکترین ارتباطی با اندیشه پیشین ندارد - برخوردار شویم. می توانیم در درون یک رویا، رویایی دیگر را شاهد باشیم.

با همین منطق در عالم بیداری نیز می توانیم به انتخاب خود به این باور برسیم که الزاما نباید به اصول و قواعد حاکم بر شکل و ماده متکی باشیم. برای مثال جاذبه زمین یک قانون مادی است و در قلمروی اندیشه اعتباری ندارد. حتی در آن سوی جو، جسم ما تحت تأثیر نیروی جاذبه زمین نیست. نیروی شگرف اندیشه بسیار فراتر از قوانین مادی عمل می کند؛ همان نیرویی است که چرخ و فلک روزگار را می گرداند و حرکات سيارات و کرات را تنظیم می کند و خورشید را پرفروغ و درخشان می سازد.

به هر تقدیر با پیروی از اصول حاکم بر عالم رویا می توان به ضمیر باطن - که منبع بیکرانی از هوش و درایت است. متصل شد بر اندیشه های ناصواب خود خط بطلان کشید و اندیشه های نو و مؤثر را جایگزین آن کرد. آنگاه بر حسب میل و سلیقه خویش جهت زندگی را تغییر داد. برای مثال اگر شما در حین تحصیل در رشته پزشکی آن را ایده آل نمی یابید، می توانید با پیروی از اصول حاکم بر عالم رویا با هوشمندی و اقتدار وصف ناپذیر ضمیر باطن خود مصلحت جویی کنید، و حرفه دلخواه خویش را از سطح ذهن به فعلیت در آورید.

بیشتر مردم می کوشند که با توسل به اصول و قواعد حیات مادی هدفهای خود را تعیین کنند و آنچه را که در زندگی می خواهند بیافرینند؛ بدبختانه از این سطح آگاهی هیچ چیز درست از آب در نمی آید. شما جزیی از این کاینات هستید و آنچه کمال و حسن درایت جهانی است با خود دارید. اما دسترسی به این دانش در سطح هشیاری مادی امکان پذیر نیست.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
3 - آغاز و انجامی وجود ندارد

آغاز و پایان متعلق به جهان شکل و ماده است. در عالم رویا ما ناپدید نمی شویم و یا حیات ما به پایان نمی رسد. ما در رویای خویش، با این مفهوم که زندگیمان پایان یافته، هرگز نمی میریم. این اصل بر عالم بیداری نیز حاکم است و تنها پس از درک این نکته، ترس از مرگ از وجودمان محو و زایل خواهد شد.

اندیشه هرگز از بین نمی رود. این واقعیت، هر شب و در عالم خواب و رویا، به شما ثابت می شود. برای مثال مادر بزرگ شما، بدون تأثیر پذیرفتن از اصول مادی می تواند در رویایتان در پنجاه و سه سالگی و یا در هشتاد و سه سالگی ظاهر شود. در قلمروی عالم خواب و رویا، الزاما هر رؤيا آغازی ندارد. حضورتان در رؤیا به صورت اندیشه ای ناب و ساده است و نیازی به آغاز کردن ندارد.

در حقیقت کلمه آغاز و پایان در قلمروی ابدیت و نامتناهی نامفهوم است. در عالم بیداری نیز می توان بدون توجه به آغاز و انجام، زندگی خود را مداوم و ابدی تلقی کرد. بکوشید آغاز و پایان گیتی را در ذهن ترسیم کنید تا به پوچ و میان تهی بودن این تصور پی ببرید. بکوشید آغاز و انجام یک اندیشه را تصور کنید تا متوجه شوید که اندیشه با چنین اصلی هرگز سازگار نیست.

سراسر عالم و تمام اشکال و اجرام آن، از جمله انسان، نوعی اندیشه است و تنها افرادی که از مرز توجه به خود می گذرند و در حال زندگی، مرگ را لمس می کنند، می توانند به این حقیقت بزرگ واقف شوند. کسانی که به هوشمندی و اقتدار وصف ناپذیر باطن دست یافته و روحشان از روشن بینی سرشار شده نیک می دانند که برای آنان، مرگ و نیستی ممکن نیست؛ این کسان یقین دارند که مرگ تنها یک تغییر شکل است و در بعد اندیشه، آغاز و پایان معنایی ندارد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
4 - موانع همان فرصتهاست

همه ما در عالم رویا از این توانایی برخورداریم که موانع را به فرصتها تبدیل کنیم، به دفعات موانع را پشت سر گذاشته و به واقعیتهایی تازه دست یابیم. تبدیل موانع به فرصتها، یکی از درسهایی است که باید آن را در عالم بیداری آموخت.

در بطن هر مسأله و تنگنایی، نکته ای برای آموختن وجود دارد. در درون هر بیماری، بذرهایی برای غلبه بر آن بیماری نهفته است. هر را*ب*طه ای - صرفنظر از این که تا چه اندازه ممکن است تلخ و گزنده باشد . نکته ای به ما می آموزد. درون هر عادت ناگوار و یا اعتیادی، نیرویی برای غلبه بر آن وجود دارد. من همواره پس از ترک هر عادت نامطلوب این عبارت را به زبان می آورم:

- من اعتیادم را متبرک می کنم چرا که از طریق این اعتیاد نکاتی درباره خود و تواناییهایم آموختم و توانستم از دامی که برای خود آفریده بودم نجات یایم. ما در عالم رویا یقین داریم که می توان درون هر مسأله و تنگنا، راه حل آن را جستجو کرد. بر این اساس باید در عالم بیداری به این نکته توجه کنیم که ستیزه جویی با هر چیز و لعن وطعن آن تنها ما را ضعف کرده و توانایی هایمان را برای یافتن فرصتها درون مسایل تباه می کند.

ممکن است در حال خواب، از کسی رنجش به دل گیریم و پس از بیداری هنوز خشمگینانه و دلگیر باشیم. خشم احساسی واقعی است و ما آن را هم در عالم رویا و نیز در حال بیداری تجربه می . اما چیزها و افرادی که در عالم رؤیا خشم ما را بر می انگیزند، جملگی خیال باطل است.

به راستی با چه درس بزرگ و ارزشمندی رو به رو هستیم. در عالم رویا، خشم را به طور کامل تجربه می کنیم. در عین حال منبع خشم واقعی نیست، بلکه اسباب و بهانه ای است که به ما فرصت می دهد مقصودمان را در رویای خویش دنبال کنیم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
5 - شما نیازهای خود را در عالم رویا می آفرینید

رويا توسط ما آفریده می شود. ما تمام رویدادها، افراد، واکنشهای افراد، بعد زمان و هر چیز دیگر را در رویای خویش می آفرینیم بر این اساس می توانیم هر آنچه را که در عالم بیداری نیازمندش هستیم بیافرینیم. لحظه ای به این واقعیت بیندیشید که پیامبران الهی و مراجع روحانی از بدو تاریخ بشر کوشیده اند به مردم بیاموزند که مسؤولیت تمام رویدادهای زندگی خویش را به گردن بگیرید.

لحظه ای تصور ک کنید که چشم از جهان مادی فرو بسته اید و با توسل به سطحی از هشیاری که بسیار شبیه به هشیاری در عالم رویاست، زندگی کنونی خویش را بررسی می کنید. به مجرد این که از قفس جسم بگریزید، ظرف چند دقیقه چیزهایی را می آفرینید، که آفرینش آن در حیات مادی سالها به طول می انجامید، با همین منطق ما صرفنظر از تأثیر زمان، از این توانایی بهره مندیم که تمام نیازمندیهای خود را در بیداری تأمین کنیم.

در عالم بیداری و در شرایطی که در این جسم مادی اقامت دارید، مدام به خود خاطرنشان کنید که موجودی چند بعدی هستید. شما پس از بیدار شدن نمی توانید چیزها و افرادی را که در عالم رویا آفریدید نگهداری کنید؛ با همین منطق پس از ترک جسم و قالب فیزیکی خود، اشیاء و افرادی که در حیات مادی به آن دلبسته بودید - از کنترل شما خارج است.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
کمی عجیب و غریب به نظر می رسد، این طور نیست؟ حال ببینید که توجه به این آرمان نیرومند تا چه اندازه می تواند زندگیتان را دگرگون کند: در وهله نخست این گونه آغاز کنید که از جسم خود فاصله بگیرید و همه چیزهایی را که دارید و یا از آن محرومید؛ تمام اشیاء و دارایی ها، تمام روابط و همه فعالیت های حرفه ای و هر چیز دیگر را در رویای خویش ببینید.

حال به روشنی به این نکته پی می برید که برای آفرینش بهترین رویای ممکن از اختیار تام برخوردارید. همچنین می توانید از بابت چیزهایی که برای خود در این رویا آفریده اید، نگران، دلگیر و ناراحت شوید و تمام نیروی خود را صرف این پندار باطل کنید.

پس به جای آن که دنیا و روزگار و کاینات را به باد حمله بگیرید و از بخت بد خود گله و شکایت کنید، با به عهده گرفتن مسؤولیت کامل زندگی خویش، از تمام قدرت خود برای کام جویی از این لحظه و آفرینش آینده ای عظیم استفاده کنید.
 
بالا