mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
حس تملک گرایی و دلبستگی ام به اشیاء فروکش کرده و در وجودم احساس ناامنی و ترس از این که به اندازه کافی در بساط ندارم، محو و زایل شده است. اینک چون گذشته هویتم با دستاوردها، عنوان و مقام و منزلت تعیین نمی شود.
از حد و مرزی که در قید آن اسیر بودم، آزاد و رها شده ام. احساس می کنم که می توانم در پشت جسم خویش بایستم و به خود مجال دهم هر چیزی که می خواهم باشم، معرف من هشیاری و تواناییهای باطنی من است، که با معیارهای مادی ابدأ سازگار نیست. اکنون از قید و بند تملک گرایی و توجه به دستاوردهای مادی آزاد و رها هستم و نسبت به تمام موجودات زنده از احساس همبستگی و تعلق خاطر بهره مندم.
رفتارم الزاما تغییر نکرده است، بلکه اکنون براساس تعبيرم از عالم هستی بیان می شود. هر چه برای دستیابی پول، تملک و مقام، کمتر دست به گریبان دنیا شوم، محدودیتهای کمتری در زندگیم پدیدار می شود. حس می کنم مادام که از ندای باطنیم - که تنها خودم می توانم آن را بشنوم - پیروی کنم، از عهده انجام هر کاری بر می آیم.
تغییر و تحول قابل توجهی را در اصول اخلاقی خویش شاهد هستم، برخلاف گذشته اطرافیانم نمی توانند با کنترل و قضاوت در امور شخصیم، انرژی عاطفی مرا تلف کنند. دیگر چون گذشته ناگزیر نیستم که نقطه نظرهایم را ثابت و یا عقایدم را توجیه کنم. ابدا تمایل ندارم که دیگران را درباره درستی و حقانیت مقام و موقعیت خویش متقاعد و یا در قبال نقطه نظرهای مخالف جبهه گیری کنم. روابطم با دیگران از صلح و صفا و احترام لبریز است.
از حد و مرزی که در قید آن اسیر بودم، آزاد و رها شده ام. احساس می کنم که می توانم در پشت جسم خویش بایستم و به خود مجال دهم هر چیزی که می خواهم باشم، معرف من هشیاری و تواناییهای باطنی من است، که با معیارهای مادی ابدأ سازگار نیست. اکنون از قید و بند تملک گرایی و توجه به دستاوردهای مادی آزاد و رها هستم و نسبت به تمام موجودات زنده از احساس همبستگی و تعلق خاطر بهره مندم.
رفتارم الزاما تغییر نکرده است، بلکه اکنون براساس تعبيرم از عالم هستی بیان می شود. هر چه برای دستیابی پول، تملک و مقام، کمتر دست به گریبان دنیا شوم، محدودیتهای کمتری در زندگیم پدیدار می شود. حس می کنم مادام که از ندای باطنیم - که تنها خودم می توانم آن را بشنوم - پیروی کنم، از عهده انجام هر کاری بر می آیم.
تغییر و تحول قابل توجهی را در اصول اخلاقی خویش شاهد هستم، برخلاف گذشته اطرافیانم نمی توانند با کنترل و قضاوت در امور شخصیم، انرژی عاطفی مرا تلف کنند. دیگر چون گذشته ناگزیر نیستم که نقطه نظرهایم را ثابت و یا عقایدم را توجیه کنم. ابدا تمایل ندارم که دیگران را درباره درستی و حقانیت مقام و موقعیت خویش متقاعد و یا در قبال نقطه نظرهای مخالف جبهه گیری کنم. روابطم با دیگران از صلح و صفا و احترام لبریز است.