مقدمه
کلمه «آب» نوشیدنی نیست. فرمول H2O کشتی را شناور نمی کند. کلمه «باران» نمی تواند شما را خیس کند. برای این که به معنای این کلمه ها پی ببرید، باید آب و یا باران را تجربه کنید.
کلمه ها از تجربه های واقعی چند گام عقب تر هستند. این اصل در مورد این نوشتار نیز صادق است. بنابراین گرچه کلمه ها و عبارتهای این کتاب نمی تواند به طور مستقیم شما را به تجربه ای واقعی رهنمون باشد. در عین حال با درک کامل این نقطه نظرها به احتمال زیاد آنها را در زندگیتان تجربه خواهید کرد. اصول این کتاب برگرفته و برانگیخته از اعتقادهای من است؛ همواره با جلوه های عینی و ملموس آن رو به رو بوده ام.
اکنون بر آنم تجربه ام را در باره شیوه به کارگیری این اصول با شما در میان بگذارم و معیارها و برداشتهای قبلی شما را در باره حیات و جهان هستی تغییر دهم و واقعیت را چنان که هست به شما بنمایانم.
آنچه را که شما به راستی باور کنید، در زندگیتان مشاهده خواهید کرد.
برای مثال اگر به شدت به کمبود، تنگنا و نداری اعتقاد داشته باشید، مدام به آن بیندیشید و آن را مرکز و محور گفتگوهای خود قرار دهید، تنگدستی دست رد به سینه شما نخواهد زد و با کمبودهای زیادی در زندگیتان رو به رو خواهید شد.
به عکس اگر به وفور نعمت و شادمانی اعتقاد داشته باشید؛ تنها به این موهبت ها بیندیشید؛ درباره آن با دیگران سخن بگویید و براساس این باورها دست به عمل بزنید، ثروت و تندرستی و شادمانی به سراغتان خواهد آمد و به طور قطع آنچه را که باور دارید به چشم خواهید دید.
اليور وندل هولمز یکبار گفت: «هرگاه ذهن انسان به افق تازه ای گسترش یابد، دیگر هرگز به موقعیت اولیه خود باز نخواهد گشت».
اصولی که در این کتاب بدان اشاره می کنم سطح فکر و افق دیدتان را بسط و گسترش خواهد داد و دنیای ذهنی شما را - که تا به حال تصوری دیگر از آن داشتید .
دگرگون خواهد ساخت. اگر پیام های این کتاب را بپذیرید و آن را چون چراغی فرا راه خود قرار دهید، از قدرت بی مثال و بی همتایی که در درون خود دارید آگاه شده و دیگر هرگز به موقعیت گذشته خویش باز نخواهید گشت .