تربیت و خانواده نام کتاب : جدایی معنوینویسنده : دبی فوردمترجم : سوسن اورعیتایپیست : mahban

[mahban]

تفسیرهای منفی جیز درباره سندی


1 - کار سندی این است که با کارشکنی در مسایلی که که برایم مهم مانند ارتباط با پدر و مادرم، علاقه ام به زندگی و میل ام مرا عذاب دهد.

2 - زندگی سندی صرف این شده است که من از زنی خشمناک، ناراضی و کینه توز روی برگردانم.
3 - کار سندی در زندگی، فقط تحقير من است

تفسیرهای مثبت جیمز درباره سندی

1 - تحقیرهای دایمی سندی مرا فروتن ساخت و وادارم کرد تا در راه معنوی گام بردارم و به سطح بالاتری از آگاهی برسم.

2 - از سندی متشکرم! من اکنون بیشتر عشق می ورزم، زیرا متضاد آن یعنی نفرت را شناخته ام و آگاهی من از این که بدون عشق چه خواهد شد، سرشت عاشقانه مرا نیرومندتر می کند.

3 - سندی، از این که انسانی مهربان و دوست داشتنی باشد دست کشید، تا الهام بخش من در جهت مخالف شود. مشاهده بدبختی خودخواسته او به من آموخت که عشق بیشتر و بیشتری در زندگی ام به وجود آورم.
جیمز دوباره موافق بود که همه این تعابیر می توانند حقیقت داشته باشند و یا هیچ کدام از آنها واقعی نباشند. او تفسير «از سندی متشکرم! من اکنون بیشتر عشق می ورزم، زیرا متضاد آن یعنی نفرت را شناخته ام و آگاهی من از این که بدون عشق چه خواهد شد، سرشت عاشقانه مرا نیرومندتر می کند.» را انتخاب کرد. این تعبیر مایه خنده او شد و احساس خوبی نسبت به سندی پیدا کرد.

 

[mahban]

برای تغییر دریافت های خود باید در گذشته مان جست و جو و تفسیرهای جدید و نیرومندی ایجاد کنیم تا به ما اجازه دهند که مسؤولیت کامل رویدادهای زندگی خود را بپذیریم و موهبتی را که هر لحظه برای ما به ارمغان می آورد، دریابیم.

این هدف به زمان و تلاش فراوان نیازمند است، اما فواید آن می تواند روابط و زندگی ما را دگرگون کند. بسیاری از مردم می خواهند گذشته خود را فراموش کنند، اما فردریک نیچه می گوید: «آرزوی فراموش کردن گذشته، به مفهوم آرزوی خارج شدن از موجودیتمان است». به جای این که آرزوی فراموش کردن گذشته دردناک خود را داشته باشیم، باید تفسیرهایمان را دربارۀ هر رویدادی نو کنیم، به گونه ای که از تجربه ای که داشته ایم سپاسگزار باشیم.

یک ضرب المثل قدیمی می گوید: «زندگی برای عاقل، مدرسه و برای نادان، دشمن است». اگر به زندگی به عنوان مدرسه نگاه کنیم، تنها سؤالی که باید پرسیم این است: «باید از این تجربه چه بیاموزم؟ چرا باید این تجربه را می داشتم؟ چگونه می توانم از این تجربه برای غنای زندگی ام بهره مند شوم؟»

جان مک شین وکیلی مشهور در زمینه طلاق، به تازگی پژوهش خود را در مورد تشویش موکلینش به طلاق معنوی با من سهیم شد. او اعتقاد دارد که هر کسی اگر بخواهد از تجربیات خود و همسرش بیاموزد، می تواند این راه را انتخاب کند. جان، موکلین خود را تشویق می کند تا طی این دوران دشوار، برای بهبود عمیق ترین بخش های وجودشان تلاش کنند.

 

[mahban]

جان، فلسفه خود را درباره مسائل زندگی با من سهیم شد. اکثر ما در برابر دردهایمان مقاومت می کنیم، اما جان دیدگاه متفاوتی دارد: «من دوست دارم که از هر چیزی سهم بیشتری داشته باشم، بنا بر این سعی دارم دردهایم را نیز بیشتر حس کنم.

اگر من بدون آن که ارزش این دردها را بدانم از کنار آنها بگذرم، سزاوار بدترین ها هستم. من می خواهم که تمامی سود حاصل از این درد و رنج ها را برداشت کنم» او درک می کند که شکوه و شکایت، نالیدن و زیاده روی در خشم، پیش از دردهایمان فرصت ها را از ما می رباید. وظیفه ماست که از تمامی رویدادهایی که در خانه ما را می زنند، حداکثر استفاده را ببریم.

می توانیم تسلیم آسان طلبی وپذیرای قربانی بودن باشیم، یا این که در راه رسیدن به تعالی تلاش کنیم.
سال پیش با زوجی که در آستانه طلاق ، بودند، ملاقات کردم. به دلیل این که هر کدام از آن دو نسبت به دیگری احساس خشم و رنجش داشت، آنها نمی توانستند از زندگی کنونی خود لذت ببرند و آینده زندگی شان با هم نیز هیچ چشم اندازی نداشت. به نظر می رسید که متارکه برای آن در ساده تر از ادامه زندگی زناشویی ست که سال ها آنها را به ستوه آورده بود.

ما کار خود را با نمایاندن باورهای بنیادینی که رفتارهای آنها را رو در روی هم قرار داده بود، آغاز کردیم.

 

[mahban]

آلن از شکایت های دایمی دینا اکه شوهرش نمی تواند به اندازه کافی پول دربیاورد و این که باید با یک مرد ثروتمند ازدواج می کرد، به ستوه آمده بود. در تعبیری که آلن از شکایت های دیتا داشت، این عقیده شکل گرفته بود: «من هرگز آن اندازه پول درنمی آورم که دينا را راضی کند!»

این تعبير آلن اقتدار را از او گرفته بود و فکر میکرد تنها چاره این است که طلاق بگیرند تا دینا شوهری پولدار پیدا کند.
احساس بی ارزش بودن موجب می شد تا او مدام خشم خود را بر سر دینا خالی کند. از آن خواستم تا بفهمد که دیتا به سادگی نیاز و اشتیاق خود را نسبت به پول ابراز می کند و او خودش این مفهوم را از حرف های همسرش انتخاب کرده است که «آلن هرگز پول کافی برای راضی کردن دینا به دست نمی آورد.»

حتی اگر دینا با این تعبیر موافق بود، آلن حق انتخاب داشت که نارضایتی دینا او را خلع سلاح کند یا نه. من می خواستم که او قدرت انتخاب خود را در تفسیرهای گوناگون دریابد و بیند که انتخاب های بسیاری برایش وجود دارد.

از آلن خواستم که تفاسیر منفی دیگری را که بدتر از تفسیر خودش باشد، از رفتار همسرش بنویسد.

 

[mahban]

تفسیرهای منفی آلن از دینا


1 - دینا باعث عذاب من است و زندگی مرا خراب می کند. او می خواهد همه پول مرا بالا بکشد تا من ورشکسته بمیرم.

2 - از نظر دینا وظيفه من این است که همه نیازها و تمایلات خود را نادیده بگیرم تا تمامی نیازهای خودخواهانه دينا را برآورده کنم.

3 - دینا تنبل و خودخواه است و من باید دست به هر کاری بزنم تا او هیچ کاری نکند.
سپس از آلن خواستم تا چند تفسیر مثبت از رفتار دینا بنویسد. او را تشویق کردم که سعی کند تفسیرهایی بنویسد که حتی اگر مسخره به نظر برسند، باعث خنده اش شوند. او این گونه نوشت:

تفسیرهای مثبت آلن از دینا

1 - دينا مرا بیشتر از هر کسی در این دنیا دوست دارد. او همیشه از تمایل درونی خود در مورد داشتن شوهری ثروتمند می گوید تا من بیشتر کار کنم و بهترین کسی که می توانم باشم.

2 - دینا از توانایی ها و استعدادهای من وحشت دارد، چرا که می داند مقدر است که من در این جهان کارهای شگفت انگیزی انجام دهم. تمایل درونی او مرا در کشف حقیقت وجودی ام کمک می کند.

3 - دینا شوهری می خواهد که سرشار از شور و عشق و برای شگفتی هایی که در این جهان وجود دارد، سپاسگزار باشد.

 

[mahban]

این بار از آلن خواستم شش تفسیر جدید بنویسید و تعابیری را که به او احساس قدرت می دهد و همچنین تفاسیر متضاد را از میان آنها مشخص کند. او تفسیر «دینا مرا بیشتر از هر کسی در این دنیا دوست دارد. او همیشه از تمایل درونی خود در مورد داشتن شوهری ثروتمند می گوید تا من بیشتر کار کنم و بهترین کسی که می توانم باشم.» را انتخاب کرد.

آلن دید که این تعریف واقعا می تواند درست باشد اما به دلیل زخم های بهبود نیافته خودش در مورد پول، هر وقت که دینا ترس ها و تمایلاتش را در مورد وضعیت مالی شان بیان می نمود، آلن بی درنگ برداشت نادرست می کرد.

سپس به سوی مرحله بعدی که آلن را*ب*طه ای صمیمی و دوست داشتنی با همسرش داشته باشد، حرکت کردیم. او فهمیده بود که بسیاری از خلق و خوهای دینا ناشی از گرایش به حالت شیدایی - افسردگی می باشد و به جای آن که به او پیشنهاد درمان جدی بدهد، همسر خود را در وضعیتی رقت انگیز و بیمارگونه رها کرده بود. آلن این تفسیرهای جدید را نوشت تا حالت های عاطفی دینا را شرح دهد

 

[mahban]

تفسیرهای منفی آلن از دینا

1- دینا به این دلیل که از من متنفر است، با احساسات خود انرژی مرا می گیرد و زندگی را از تک تک سلول های بدنم می مکد.
2 - دینا واقعا دیوانه است، اما بیماری خود را منکر می شود. او می خواهد زندگی مرا خراب کند.
3 - دینا به اندازه ای غیر منطقی ست که اختیار اداره زندگی ام از دستم خارج شده است. من به اندازه ای مشغول مسایل دینا شده ام که تمرکز خود را از دست داده ام و همه اینها تقصير اوست.

تفسیرهای مثبت آلن از دینا

1- دینا آن اندازه داناست که نمی شود او را تعریف کرد.
2 - دینا شور و شوق بسیاری برای زندگی کردن دارد و این احساس را با رفتاری نشان می دهد که حالت شیدایی - افسردگی به نظر می رسد.
3 - دینا واقعا انسانی معنویست و تجارب خود را با احساسات شدید و شور فراوان بیان می کند. من درس های بسیاری از او می آموزم.
بار دیگر آلن توانست ارزش آزمودن تفسیرهای جدید را ببیند. او فهمید که می تواند هیچ کدام با همه این تعابیر را به کار بگیرد و در نهایت، گزینش خود اوست که با تفاسیر انتخابی اش صاحب اقتدار باشد یا نباشد. آلن تفسير «دینا آن اندازه داناست که نمی شود او را تعریف کرد.» را انتخاب نمود.

هنگامی که تفاسیر خود را می آفرینید، باید از خود بپرسید که آیا این تعابیر به من اقتدار می دهند یا اختیار و قدرت را از من می گیرند؟ آیا این تفسیرها در من احساس ناتوانی به وجود می آورند، یا احساس توانایی؟ اگر این عبارات باعث می شود که شما احساس ناتوانی کنید، باید گفت و گوی درونی خود را مورد بررسی قرار دهید و آنها را با مفاهیم مثبت و قدرتمند که وجودتان را آکنده از امید می سازد، جایگزین نمایید.

برای انجام این تمرین به شکلی مؤثر، باید هر کدام از تفسیر های خود را روی کاغذ بنویسید. این کار را در ذهنتان انجام ندهید. نوشتن این عبارات باعث می شود تا آنها را با چشمان خود ببینید و آن عواطف منفی ای را که به شرایط پیرامون ما وابسته هستند، دور بریزید.

 

[mahban]

انتخاب آگاهانه تفسیرهایمان به ما یاری می دهد تا دارای زندگی فوق العاده ای باشیم. اگر دیدگاه منفی خود را نسبت به همسرمان نگه داریم، همواره او را با چشمانی قضاوتگر می بینیم. در این صورت باورهای محدودمان نه تنها ما را محکم به یکدیگر زنجیر می کند، بلکه پیوسته موجب ایجاد ناامیدی، درد و خشم بیشتری در روابطمان می شود.

شاید بگویید: «اما همسر سابق من واقعا خودخواه و تنبل است!» پیشنهاد من درباره این موضوع چنین است: هیچ کدام از تعابیری که ما انتخاب می کنیم حقیقت ندارد، نه آن تفسیرهایی که هم اکنون داریم و نه آنهایی که در آینده می سازیم. زیرا با نگریستن با چشمانی متفاوت و از جایگاهی دیگر، هر شخص، مکان و رویدادی متفاوت به نظر می رسد.

ممکن است شما همسر خود را تنبل و غرغرو بدانید، اما من به شما اطمینان می دهم که همه در مورد او این گونه فکر نمی کنند. نکته مهمی که باید درک کنید این است که وقتی دیدگاه منفی خود را حفظ می کنید، انرژی حیاتی تان را می مکد و فرصت تغییر شرایط کنونی را از شما می رباید.

دینا نیز می خواست به تعابیری منفی که او را از تجربه عشق آلن دور نگه داشته بود، بهبود ببخشد. نخستین باوری که خشم دينا را نسبت به شوهرش برمی افروخت، این بود: «آلن آن اندازه مرا دوست ندارد که زندگی دوست داشتنی و ایده آلم را برایم فراهم کند».

 

[mahban]

تفسیرهای منفی دینا از آلن


1 - آلن به اندازه ای از من متنفر است که می خواهد مطمئن شود هر روز احساس ناکامی و بی ارزش بودن را تجربه می کنم.
2 - من یک زن شیطان صفت، تنبل و نفرت انگیز هستم که خداوند آلن را برای مجازاتم فرستاده است تا از گناهانم توبه کنم و هر روز رنج و خفت و خواری را در زندگی ام تجربه نمایم.
3 - آلن فکر می کند که من یک زن خودخواه، لوس، تنبل، احمق و عصبی هستم.

تفسیرهای مثبت دینا از آلن

1 - آلن می خواهد در رسیدن به بالاترین سطح توانایی هایم به من کمک کند و مایل است که من دست یابی به موفقیت را از طریق خودم تجربه کنم.
2 - آلن توانایی ها و استعدادهای مرا باور دارد و می خواهد که من خود را به طور کامل ابراز نمایم، به همین دلیل در این راه کمکم نمی کند.
3 - آلن می خواهد به جای آن که فقط نیاز مادی مرا برطرف کند، در کسب ثروت همراه او باشم.

دینا از این که فقط با انجام این تمرین تا این اندازه احساس بهتری پیدا کرده است، شگفت زده بود. با آفرینش و نوشتن تفاسیر مثبت و منفی جدید، به سادگی می بینید که چسبیدن به شرایطی که احساس بدی به شما می دهد، چه قدر احمقانه است. دینا تعریف «آلن می خواهد در رسیدن به بالاترین سطح توانایی هایم به من کمک کند و مایل است که من دست یابی به موفقیت را از طریق خودم تجربه کنم» را انتخاب کرد.

دینا در پرتو تمامی این تفسیرهای جدید توانست ببیند که به راستی آلن در راه به کارگیری توانایی هایش از او حمایت می کند. دینا عادت کرده بود که همیشه یک شخصیت پدر را به عنوان مراقب خود داشته باشد، اما با وجود این وابستگی، همواره احساس بدی نسبت به خودش داشت. او به پول بیشتری نیازمند بود تا از نظر خودش شایسته ارتباط با دوستان ثروتمند خود باشد. اما دینا با اطرافیانش متفاوت بود و همیشه در عمق وجود خود اشتیاق داشت که به مردم کمک کند و دنیای متفاوتی بسازد.

او در عمیق ترین سطح آگاهی خود می دانست که آلن برای رسیدن همسر خود به هدفی که دارد، هر کاری انجام می دهد.

 

[mahban]

درک قدرت تفسیرهایمان، بخشی اصلی از روند درمان است. لازم نیست که ما تعابیر جدید را برای آن که با همسر خود مهربان باشیم انتخاب کنیم، بلکه آنها را به دلیل آن که با خودمان مهربان باشیم برمی گزینیم.

اگر چه دیدن با نگاهی تازه و به شیوه ای دیگر، زیباترین هدیه ای است که شما می توانید به کسی بدهید، اما نگرش با دیدی نو را برمی گزینیم تا بتوانیم خودمان احساس قدرت کنیم. نگریستن از دیدگاه های جدید، گستره ای از تمامی امکانات را برای ما، فرزندانمان و مردمی که به ظاهر از آنها جدا هستیم، به وجود می آورد.

این روند عهده دار شدن مسئولیت در باره هر آنچه که می بینیم و احساس می کنیم، است که هیچ کس دیگری نمی تواند برای ما انجام دهد. خود ما باید این کار را برای خودمان انجام بدهیم.

من این باور را انتخاب می کنم که «شوهر سابقم هر کاری را که نیاز دارم، برایم انجام می دهد.» در دنیای بیرون همیشه چنین به نظر نمی رسد، اما این باور مطمئنا رویارویی مرا با مسایل آسان تر می کند. با کمک این تفسیر است که من احساس می کنم به جای دشمن، یک دوست و همراه کنار خود دارم.