به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

آموزش لیست کامل افعال بی قاعده Irregular Verbs به زبان انگلیسی با معنی

ARAMESH

مدیر بازنشسته
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-04-29
نوشته‌ها
876
مدال‌ها
4
سکه
4,361
افعال بی قاعده افعالی هستند که از الگوهای عادی زمان فعل ها برای حالت های گذشته و قسمت سوم پیروی نمی کنند. در حالی که اکثر افعال باقاعده انگلیسی از پایان بندی -ed برای فرم های زمان گذشته و قسمت سوم فعل استفاده می کنند، افعال بی قاعده هر کدام فرم های خاص خود را دارند.

افعال بی قاعده یکی از سخت ترین بخش های زبان انگلیسی مدرن هستند زیرا همه آنها کمی متفاوت هستند. از آنجایی که هیچ فرمولی وجود ندارد، انگلیسی زبانان چاره ای جز حفظ کردن هر یک به همراه فرم های فعل خاص خود را ندارند.
 

ARAMESH

مدیر بازنشسته
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-04-29
نوشته‌ها
876
مدال‌ها
4
سکه
4,361
معنی فارسی/ Past Participle /Simple Past/ Base form
ایستادگی کردنAbodeAbodeAbide
برخاستنArisenAroseArise
بیدار کردنAwokenAwokeAwake
بودنBeenWas / WereBe
تحمل کردنBorne / bornBoreBear
شکست خوردنBeatenBeatBeat
شدنBecomeBecameBecome
ایجاد کردنBegottenBeget / BegotBeget
شروع کردنBegunBeganBegin
خم کردنBentBentBend
شرط بندی کردنBetBetBet
امر کردنBid / BiddenBid / BadeBid
گاز گرفتنBittenBitBite
خون ریختنBledBledBleed
فوت کردنBlownBlewBlow
شکستنBrokenBrokeBreak
آوردنBroughtBroughtBring
پخش کردنBroadcastBroadcastBroadcast
ساختنBuiltBuiltBuild
سوختنBurnt / BurnedBurnt / BurnedBurn
منفجر شدنBurstBurstBurst
خریدنBoughtBoughtBuy
توانستنCouldCouldCan
نظر انداختنCastCastCast
گرفتنCaughtCaughtCatch
سرزنش کردنChid / ChiddenChid / ChodeChide
انتخاب کردنChosenChoseChoose
چسبیدنClungClungCling
لباس پوشیدنClad / ClothedClad / ClothedClothe
آمدنComeCameCome
هزینه داشتنCostCostCost
سینه خیز رفتنCreptCreptCreep
بریدنCutCutCut
معامله کردنDealtDealtDeal
کندنDugDugDig
شیرجه زدنDived / DoveDivedDive
انجام دادنDoneDidDo
نقاشی کردنDrawnDrewDraw
رویا دیدنDreamt / DreamedDreamt / DreamedDream
نوشیدنDrunkDrankDrink
رانندگی کردنDrivenDroveDrive
سکونت کردنDwelt / DwelledDweltDwell
خوردنEatenAteEat
سقوط کردنFallenFellFall
غذا دادنFedFedFeed
احساس کردنFeltFeltFeel
جنگیدنFoughtFoughtFight
پیدا کردنFoundFoundFind
فرار کردنFledFledFlee
هل دادنFlungFlungFling
پرواز کردنFlownFlewFly
ممنوع کردنForbiddenForbadeForbid
پیش بینی کردنForecastForecastForecast
پیش بینی کردنForeseenForesawForesee
فراموش کردنForgottenForgotForget
بخشیدنForgivenForgaveForgive
ترک کردن / رها کردنForsakenForsookForsake
منجمد شدنFrozenFrozeFreeze
گرفتنGotten / GotGotGet
دادنGivenGaveGive
رفتنGoneWentGo
آسیاب کردنGroundGroundGrind
رشد کردنGrownGrewGrow
آویختنHungHungHang
داشتنHadHadHave
شنیدنHeardHeardHear
مخفی شدنHiddenHidHide
ضربه زدنHitHitHit
نگه داشتنHeldHeldHold
آسیب دیدنHurtHurtHurt
نگه داشتنKeptKeptKeep
زانو زدنKnelt / KneeledKnelt / KnelledKneel
شناختنKnownKnewKnow
قرار دادنLaidLaidLay
رهبری کردنLedLedLead
خم شدنLeant / LeanedLeant / LeanedLean
پریدنLeapt / LeapedLeapt / LeapedLeap
یاد گرفتنLearntLearntLearn
ترک کردنLeftLeftLeave
قرض دادنLentLentLend
اجازه دادنLetLetLet
دروغ گفتنLainLayLie
روشن کردنLit / LightedLit / LightedLight
گم کردنLostLostLose
درست کردنMadeMadeMake
قصد داشتنMeantMeantMean
ملاقات کردنMetMetMeet
چمن زدنMowed / MownMowedMow
خنثی کردنOffsetOffsetOffset
غلبه کردنOvercomeOvercameOvercome
شریک شدنPartakenPartookPartake
پرداختنPaidPaidPay
التماس کردنPled / PleadedPled / PleadedPlead
از پیش تعیین شدهPresetPresetPreset
اثبات کردنProven / ProvedProvedProve
گذاشتنPutPutPut
ترک کردنQuitQuitQuit
خواندنReadReadRead
باز پخش کردنRelaid / RelayedRelaid / RelayedRelay
اجاره کردنRentRentRent
خلاص شدن ازRidRidRid
زنگ زدنRungRangRing
بلند شدنRisenRoseRise
فرار کردنRunRanRun
اره کردنSawn / SawedSaw / SawedSaw
گفتنSaidSaidSay
دیدنSeenSawSee
جوییدنSoughtSoughtSeek
فروختنSoldSoldSell
فرستادنSentSentSend
تنظیم کردنSetSetSet
لرزیدنShakenShookShake
پوست انداختنShedShedShed
درخشیدنShoneShoneShine
نعل زدنShodShodShoe
شلیک کردنShotShotShoot
نمایش دادنShownShowedShow
بستنShutShutShut
خواندنSungSangSing
غرق شدنSunk / SunkenSank / SunkSink
نشستنSatSatSit
ذبح کردنSlainSlewSlay
خوابیدنSleptSleptSleep
لغزیدنSlidSlidSlide
شکافتنSlitSlitSlit
بو کردنSmeltSmeltSmell
کاشتنSown / SowedSowedSow
صحبت کردنSpokenSpokeSpeak
سرعت گرفتنSpedSpedSpeed
هجا کردنSpeltSpeltSpell
خرج کردنSpentSpentSpend
ریختنSpilt / SpilledSpilt / SpilledSpill
چرخیدنSpunSpunSpin
تف کردنSpat / SpitSpat / SpitSpit
جدا شدنSplitSplitSplit
خراب کردنSpoiltSpoiltSpoil
پخش کردنSpreadSpreadSpread
پریدنSprungSprangSpring
ایستادنStoodStoodStand
دزدیدنStolenStoleSteal
چسبیدنStuckStuckStick
نیش زدنStungStungSting
بو بد دادنStunkStankStink
ریختنStrewn / StrewedStrewedStrew
اعتصاب کردنStricken / StruckStruckStrike
تلاش کردنStrivenStroveStrive
قسم خوردنSwornSworeSwear
عرق کردنSweat / SweatedSweat / SweatedSweat
جارو کردنSweptSweptSweep
قورت دادنSwollenSwelledSwell
شنا کردنSwumSwamSwim
تاب خوردنSwungSwungSwing
گرفتنTakenTookTake
آموزش دادنTaughtTaughtTeach
پاره کردنTornToreTear
گفتنToldToldTell
فکر کردنThoughtThoughtThink
رشد کردنThriven / ThrivedThrove / ThrivedThrive
پرت کردنThrownThrewThrow
رخنه کردنThrustThrustThrust
حروف چینی کردنTypesetTypesetTypeset
تحمل کردنUndergoneUnderwentUndergo
فهمیدنUnderstandUnderstoodUnderstand
بیدار شدنWokenWokeWake
پوشیدنWornWoreWear
گریه کردنWeptWeptWeep
خیس شدنWet / WettedWet / WettedWet
بردنWonWonWin
وزیدن بادWoundWoundWind
بیرون کشیدنWithdrawnWithdrewWithdraw
به زور گرفتنWrungWrungWring
نوشتنWrittenWroteWrite
 
بالا