«شخصیت پردازی»
شخصيت بحثي است كه امروزه در داستان به آن زياد پرداخته ميشود. اين بحث اولين با ر در اواخر قرن نـوزدهم و اوايـل قـرن بيـستم مطرح شد.
شخصيت انساني معمولا در سه مورد خود را نشان مي دهد:
1- در ارتباط با خود
2- درارتباط با همنوعان
3- در ارتباط با محيط و طبيعت
همچنين اشخاص داستان به چند نوع تقسيم ميشوند:
1- اشخاص ساده: كه يك يا دو خصيصه اخلاقي بيشتر ندارند و واكنش آنها قابل پيش بيني است.
2-اشخاص جامع (پيچيده): که برخورد آنها با حوادث قابل پيشبيني نيست بلكه نوع برخورد آنها با پديدههاي پيرامونـشان در طـول داستان و مواجه شدن با يك پديده معلوم ميشود.
3- اشخاص قراردادي (كليشهاي): اين نوع شخصيتها در داستانهاي قديمي بيشتر وجود داشتهاند وهمواره بـه يـك شـكل ظـاهر ميشدهاند. براي مثال يك دزد دريايي كه با يك چشم و يك پاي چوبي در داستان ترسيم شده است.
• شخصيت اصلي يا همان قهرمان داستان معمولا يك شخصيت پيچيده است كه برخودش با وقايع قابل پيـشبيني نيـست و بعـد از روبـرو شدنش با وقايع و در طول داستان مشخص ميگردد.
• شخصيتهاي فرعي معمولا از نوع شخصيت ساده و كليشهاي هستند. يكي از مزاياي ايـن نـوع انتخـاب ايـن اسـت كـه ايـن دو نـوع شخصيت (ساده و كلیشهاي) نياز به توصيف و شخصيت پردازي توسط نويسنده ندارند و او بيشتر بـه پـردازش شخـصيت قهرمـان مـشغول ميشود.
شخصيتهاي داستان از بعد ديگري نيز قابل به تقسيم هستند:
1- ايستا: شخصيتهايي كه از اول تا آخر داستان تغيير و تحولي پيدا نميكنند.
2- پويا: شخصيتهايي كه در طول داستان دچار تغيير وتحولاتي ميشوند.
از جمله تحولاتي كه براي شخصيتهاي پوياي داستان ممكن است پيش آيد، به موارد زير ميتوان اشاره كرد:
• تحول در منش: يك صفت يا خلق در انها تغيير پيدا ميكند كه ممكن است به سوي خوبي يا بدي باشد.
• تحول درسرنوشت: از جواني به پيري، از سلامت به بيماري، ازدواج، طلاق و...
• تحول در عقايد و باورها: در اول به چيزي اعتقاد دارد و درطول داستان اين اعتقاد را ازدست ميدهد يا محكمتـر بـر آن پـاي ميفشارد.
***
نكته مهم و قابل توجه در مورد شخصيت پردازي در داستان اينكه خصوصيات ظاهري (سن و سال، جنسيت، نوع لباس، نـژاد، قـد و قـواره، چهره) را توصيف كنيم و اعمال و رفتار و گفتار و خصوصيات هر شخص متناسب با سن و سال و جنس او باشد. براي ايـن منظـور نويـسنده بايد نسبت به جامعه و انسانهاي كه در داستانش استفاده ميكند شناخت كاملي داشته باشد.
شخصيت بحثي است كه امروزه در داستان به آن زياد پرداخته ميشود. اين بحث اولين با ر در اواخر قرن نـوزدهم و اوايـل قـرن بيـستم مطرح شد.
شخصيت انساني معمولا در سه مورد خود را نشان مي دهد:
1- در ارتباط با خود
2- درارتباط با همنوعان
3- در ارتباط با محيط و طبيعت
همچنين اشخاص داستان به چند نوع تقسيم ميشوند:
1- اشخاص ساده: كه يك يا دو خصيصه اخلاقي بيشتر ندارند و واكنش آنها قابل پيش بيني است.
2-اشخاص جامع (پيچيده): که برخورد آنها با حوادث قابل پيشبيني نيست بلكه نوع برخورد آنها با پديدههاي پيرامونـشان در طـول داستان و مواجه شدن با يك پديده معلوم ميشود.
3- اشخاص قراردادي (كليشهاي): اين نوع شخصيتها در داستانهاي قديمي بيشتر وجود داشتهاند وهمواره بـه يـك شـكل ظـاهر ميشدهاند. براي مثال يك دزد دريايي كه با يك چشم و يك پاي چوبي در داستان ترسيم شده است.
• شخصيت اصلي يا همان قهرمان داستان معمولا يك شخصيت پيچيده است كه برخودش با وقايع قابل پيـشبيني نيـست و بعـد از روبـرو شدنش با وقايع و در طول داستان مشخص ميگردد.
• شخصيتهاي فرعي معمولا از نوع شخصيت ساده و كليشهاي هستند. يكي از مزاياي ايـن نـوع انتخـاب ايـن اسـت كـه ايـن دو نـوع شخصيت (ساده و كلیشهاي) نياز به توصيف و شخصيت پردازي توسط نويسنده ندارند و او بيشتر بـه پـردازش شخـصيت قهرمـان مـشغول ميشود.
شخصيتهاي داستان از بعد ديگري نيز قابل به تقسيم هستند:
1- ايستا: شخصيتهايي كه از اول تا آخر داستان تغيير و تحولي پيدا نميكنند.
2- پويا: شخصيتهايي كه در طول داستان دچار تغيير وتحولاتي ميشوند.
از جمله تحولاتي كه براي شخصيتهاي پوياي داستان ممكن است پيش آيد، به موارد زير ميتوان اشاره كرد:
• تحول در منش: يك صفت يا خلق در انها تغيير پيدا ميكند كه ممكن است به سوي خوبي يا بدي باشد.
• تحول درسرنوشت: از جواني به پيري، از سلامت به بيماري، ازدواج، طلاق و...
• تحول در عقايد و باورها: در اول به چيزي اعتقاد دارد و درطول داستان اين اعتقاد را ازدست ميدهد يا محكمتـر بـر آن پـاي ميفشارد.
***
نكته مهم و قابل توجه در مورد شخصيت پردازي در داستان اينكه خصوصيات ظاهري (سن و سال، جنسيت، نوع لباس، نـژاد، قـد و قـواره، چهره) را توصيف كنيم و اعمال و رفتار و گفتار و خصوصيات هر شخص متناسب با سن و سال و جنس او باشد. براي ايـن منظـور نويـسنده بايد نسبت به جامعه و انسانهاي كه در داستانش استفاده ميكند شناخت كاملي داشته باشد.
- الفبای داستان نویسی
- جواب عرب اسدی