وقتی سریال جنگیر (The Exorcist) در پاییز ۲۰۱۶ بهعنوان یک سریال تلویزیونی روی آنتن رفت، طرفداران فیلم کلاسیک «جنگیر» یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما، دلایل زیادی داشتند که شک کنند.
بههرحال، یکی از رایجترین استراتژیها در دوره اوج تولیدات تلویزیونی این است که یک سوژهی از قبل موجود (معمولاً یک فیلم) را بگیرید و بکوشید آن را در قالب یک سریال تلویزیونی اقتباس کنید که معمولاً خیلی هم موفق از کار درنمیآید. شبکه فاکس بهتنهایی این حربه را با همهچیز از «گزارش اقلیت» گرفته تا «سلاح مرگبار» با درجات مختلف موفقیت بین تماشاگران و البته استقبال کم منتقدان امتحان کرده است.
اما سریال جنگیر بلافاصله اشاره میکند که میتواند با استفاده از چیزی که در پروژههای بعدی «جنگیر» کمتر بررسی شد، از فیلم منبع الهام خود متمایز شود: درام خانوادگی. کتاب اصلی ویلیام پیتر بلاتی در ۱۹۷۱ و فیلم ویلیام فریدکین در ۱۹۷۳، هر دو بر ارتباط پرقدرت بین مادر و دختر متمرکز هستند، را*ب*طهای که شیطان پازوزو آن را مختل میکند.
حتی اگر کل تجارت «خدا در مقابل شیطان» را قبول نداشته باشید باز میتوانید از داستان دوری و بیگانگی بهعنوان بازگویی استعاری آنچه وقتی دختران، نوجوان میشوند و با مادرانشان اختلاف پیدا میکنند اتفاق میافتد، لذت ببرید.
فصل اول سریال «جنگیر» مانند دیگر اقتباسهای تلویزیونی موفق از فیلمها (نمونه آن: «هانیبال» یا «فارگو»)، این عناصر اساسی را برمیدارد و دوباره تلفیق میکند. حالا، مادر مثل فیلم اصلی، مجرد نیست و دختر بهجای این که تکفرزند باشد یک خواهر دارد؛ و روند تسخیر شیطانی در قالب یک اغوای اجتنابناپذیر و طولانی به تصویر کشیده میشود.
پدر توماس اورتگا (با بازی آلفونسو هررا) کلیسای کوچکی در شیکاگو را اداره میکند. یکی از مریدان، آنجلا رنس (جینا دیویس) است که متقاعد شده در خانه بیعیب و نقصش یک روح شیطانی یا موجودی شوم وجود دارد. او قسم میخورد که دیوانه نیست و مطمئناً هم دیوانه به نظر نمیرسد. آنجلا برای اثبات این موضوع به پدر توماس یادآوری میکند که ۴۰۰ نفر را مدیریت میکند. آنچه بیشتر شما را متقاعد میکند این واقعیت است که «جنگیر» بهوضوح اجازه میدهد که بدانید، بله، چیزی بد در خانه اوست.