میبردمش وسط جنگل پخ پخش میکردمیجا ک منو خودش باشیم
میبردمش کنار ساحل بعد میگفتم بیا بریم اون پشتو بهت پاستیل بدممیبردمش وسط جنگل پخ پخش میکردم
میبردمش کنار دریا سرشو میکردم زیر آب که یاد بگیره من لواشکو بیشتر از پاستیل دوس دارممیبردمش کنار ساحل بعد میگفتم بیا بریم اون پشتو بهت پاستیل بدم
خانم قراره بدزدی ن ک بکشیمیبردمش کنار دریا سرشو میکردم زیر آب که یاد بگیره من لواشکو بیشتر از پاستیل دوس دارم
چشاشو ع کاسه درمیاوردم و با اسید میشستم بعد خاکستراشو زیر پام له میکردم تا بفهمه نباید ایوی و بکشهخانم قراره بدزدی ن ک بکشی
میبستمش رو تاب پرتش میکردم از دره پایین تا بفهمه منظورم از اون پاستیل ترشاس با یک تیر دو نشان
میبردمش خونمون بعدش دیه نمیذاشتم بره نگهش میداشتم پیش خودمچشاشو ع کاسه درمیاوردم و با اسید میشستم بعد خاکستراشو زیر پام له میکردم تا بفهمه نباید ایوی و بکشه
میرفتیم یه سفرمیبردمش خونمون بعدش دیه نمیذاشتم بره نگهش میداشتم پیش خودم
میبردمش ساحلمیرفتیم یه سفر
بعدم میبردمش خونشون