یاقوتِ نیلگون فام؛
[مدیریت ارشد هنرینو+مدیر تالار آموزشگاه]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
دلنگار انجمن
منتقد انجمن
طراح انجمن
کاراکتر افسانگان
سطح
2
نامکاربری: یاقوتِ نیلگون فام؛
نام و نام خانوادگی: ياقوتِ نیلگون فام
نوع کتاب: رمان
عنوان کتاب: مَحابایِ افعی
ژانر کتاب: ترسناک، تخیلی
خلاصه کتاب: ما همگانِ بیمحابا، برای هیچ و پوچ خطوه بر بازی مرگ گذاشتیم؛ بازیی که سر و ته آن کیش و مات شدن بود و بس... .
اما به همانندی هیچ، ارادهی تهی از خیالمان همچون پوچ، افعی شد! هیچگاه لحظهای که پیکرهایمان بازیچهی اسرارِ نهان در عماق واقعیتهای افعی شد را از یاد نخواهم برد... همان هنگام که محابایی از جنس ترور بر رگِ مرگ ما آمیخته شد و... .
مقدمه کتاب: من، میبایست هنگامی که سقف خانهها برسرمان فرو ریخت خطوه به فرار میگذاشتم!
اما ماندم؛ رکب خوردم از آنچه که من را به خطر میانداخت؛ پیکر گسسته شدهام را پس از هزاران خراش برای آخرینبار ساختم و گرگی گرسنه برای شکار آهوهای بازمانده شدم. آن هنگام هیچ ندانستم و خطوه بر گرداگرد کابوسی افعی گذاشتم که دژمی عظیم وجودم را فرا گرفت...
.
در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش میکنید یا به ناظر واگذار میکنید؟ به ناظر واگذار میکنم.
مورخ ثبت درخواست: 2024-08-05
نام و نام خانوادگی: ياقوتِ نیلگون فام
نوع کتاب: رمان
عنوان کتاب: مَحابایِ افعی
ژانر کتاب: ترسناک، تخیلی
خلاصه کتاب: ما همگانِ بیمحابا، برای هیچ و پوچ خطوه بر بازی مرگ گذاشتیم؛ بازیی که سر و ته آن کیش و مات شدن بود و بس... .
اما به همانندی هیچ، ارادهی تهی از خیالمان همچون پوچ، افعی شد! هیچگاه لحظهای که پیکرهایمان بازیچهی اسرارِ نهان در عماق واقعیتهای افعی شد را از یاد نخواهم برد... همان هنگام که محابایی از جنس ترور بر رگِ مرگ ما آمیخته شد و... .
مقدمه کتاب: من، میبایست هنگامی که سقف خانهها برسرمان فرو ریخت خطوه به فرار میگذاشتم!
اما ماندم؛ رکب خوردم از آنچه که من را به خطر میانداخت؛ پیکر گسسته شدهام را پس از هزاران خراش برای آخرینبار ساختم و گرگی گرسنه برای شکار آهوهای بازمانده شدم. آن هنگام هیچ ندانستم و خطوه بر گرداگرد کابوسی افعی گذاشتم که دژمی عظیم وجودم را فرا گرفت...
.
در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش میکنید یا به ناظر واگذار میکنید؟ به ناظر واگذار میکنم.
مورخ ثبت درخواست: 2024-08-05