نامکاربری: worning.f
نام و نام خانوادگی: worning.f
نوع کتاب: داستان کوتاه
عنوان کتاب: دلبر بال و پرشکسته
ژانر کتاب: عاشقانه، تراژدی
خلاصه کتاب: عشقهای خیالی داستان مجازی و باورهای غلط.
زندگیهای فروپاشیده، قلبهای شکسته و لحظههای که از دست رفتهاند..
هرگاه که به گذشته نگاه میکنم اینآن چیزهایی هستند که در گذشتهی نه چندان خوبم تکرار میشوند و فقط برایم پشیمانی به ارمغان میآورند؛ حیف و صد حیف که نمیتوانم جبرانشان کنم و فقط باید حسرتشان را به دوش بکشم!
مقدمه کتاب: خرابم و از زندگی خود بیزارم!
خمارم و در دام تن گرفتارم!
هزار دانه بریختم به شوره زار درون ولی چگونه از این کِشته بار بردارم!
زمین کویری و من بر خیال کلاغ مترسکی درون مزرعه میکارم!
چه شبها که با خیال فصل درو به خواب خوش رفته چشم بیدارم!
دریغ از اینکه چو فصل درو رسید نه گندمی به مزرعه بود و نه انبارم!
کنون پشیمانی و حسرت ندارد سود که این بلا ز خودم بود و پندارم
*مولانا*
در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش میکنید یا به ناظر واگذار میکنید؟ خودم ویرایش میکنم.
مورخ ثبت درخواست: 2024-04-16
نام و نام خانوادگی: worning.f
نوع کتاب: داستان کوتاه
عنوان کتاب: دلبر بال و پرشکسته
ژانر کتاب: عاشقانه، تراژدی
خلاصه کتاب: عشقهای خیالی داستان مجازی و باورهای غلط.
زندگیهای فروپاشیده، قلبهای شکسته و لحظههای که از دست رفتهاند..
هرگاه که به گذشته نگاه میکنم اینآن چیزهایی هستند که در گذشتهی نه چندان خوبم تکرار میشوند و فقط برایم پشیمانی به ارمغان میآورند؛ حیف و صد حیف که نمیتوانم جبرانشان کنم و فقط باید حسرتشان را به دوش بکشم!
مقدمه کتاب: خرابم و از زندگی خود بیزارم!
خمارم و در دام تن گرفتارم!
هزار دانه بریختم به شوره زار درون ولی چگونه از این کِشته بار بردارم!
زمین کویری و من بر خیال کلاغ مترسکی درون مزرعه میکارم!
چه شبها که با خیال فصل درو به خواب خوش رفته چشم بیدارم!
دریغ از اینکه چو فصل درو رسید نه گندمی به مزرعه بود و نه انبارم!
کنون پشیمانی و حسرت ندارد سود که این بلا ز خودم بود و پندارم
*مولانا*
در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش میکنید یا به ناظر واگذار میکنید؟ خودم ویرایش میکنم.
مورخ ثبت درخواست: 2024-04-16
آخرین ویرایش: