Lady.Boss فایل جدیدی فرستاد.
داستان کوتاه ماجیک شو | اثر _AVA_GH / Faezeh_As - گلبس که دنبال جاروی گم شدهش رفته بود، نفسزنان از در اومد داخل. - کابوس بود..!
اطلاعات بیشتر در مورد این فایل...
داستان کوتاه ماجیک شو | اثر _AVA_GH / Faezeh_As - گلبس که دنبال جاروی گم شدهش رفته بود، نفسزنان از در اومد داخل. - کابوس بود..!
مشاهده فایلپیوست 7376
عنوان داستان کوتاه: ماجیک شو
ژانر: طنز، فانتزی
نویسنده: _AVA_GH / Faezeh_As
خلاصه:
- اقدس جمع کن اون شنل قرمزیتِ ره.
- شنلقرمزی چیسته سکینه، چادر حیاتُمه! صبرُم بده ای گوجهها ره اناری کُنُم سرتون گول بمالُم.
هاجر که با عینک ته استکانیش، مراحل انجام کار رو زیر نظر داشت، با همون دلبری همیشگی روبه کوکب گفت:
- حجی آب آناناس...! یه آب آناناس بده بروبچ داش مشتی شن لوتیشِ پر کنن.
گل بس پوفی کشید و عینک هاجر رو به درستی روی چشماش تنظیم کرد:
- کوکب جون...
اطلاعات بیشتر در مورد این فایل...