• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

SULLIVAN

[مدیر تالار ادبیات + ناظر کتاب+ویراستار آزمایشی]
Staff member
LV
1
 
Joined
Aug 12, 2023
Messages
427
Awards
2
سکه
1,943
این بار سرش را بلند کرد و به چشم‌های تیله‌ای‌اش خیره شدم، زیبایی چشم‌های او مرا به وجد آورده بود. لبخندی مهربان زدم، با صدای آرامی ادامه دادم:
- اینجا چیزی نیست که بخواد شما رو اذیت کنه، من کنارتونم فقط کافیه حرف بزنید.
هنوز به چشم‌هایم خیره بود، نمی‌خواستم نگاهم را از نگاه زیبای دخترک بگیرم و می‌خواستم با این نگاه‌ تنها آرام بگیرد و بداند که کنارش هستم. ل*ب خود را از حصار دندان‌هایش بیرون کشید و ل*ب‌زد:
- من…من نمی‌خواستم بیام اینجا.
بعد از کمی مکث ادامه داد:
- مامانم…مامانم به اجبار من رو فرستاد اینجا! من، من حالم خوبه.
هنوز لبخند به لبانم بود و منتظر بودم بیشتر سخن بگوید با لحن مهربانی ل*ب‌زدم:
- چرا؟ الان مگه من اذیتت می‌کنم؟
سری تکان داد و ل*ب‌زد:
- نه، نه! فقط یاد گرفتم حرف‌هام رو تو خودم بریزم و حرف نزنم.
لبخندی زدم و کمی به سمت او خم شدم، ادامه دادم:
- ولی برای این‌که زخمت درمان بشه و پانسمان بشه نیاز داری دردت رو بیان کنی.
سرش را به سمت میز چرخاند و ل*ب‌زد:
- ولی شما… .
به صندلی تکیه دادم و ل*ب‌زدم:
- نگران نباش حرف‌های ما از این در خارج نمیشه، جز من و تو هیچ‌کس اینجا نیست.
لبخندی زد، لبخندی پُر از درد، لبخندی که نمی‌شود گفت حتی یک درصد وجود شادی دارد. با صدای ضعیفی ل*ب‌زد:
- چهار سال پیش وقتی هفده سالم پسرعموم اومد خواستگاری، پدرم برای این‌که حرف برادرش رو زمین نندازه… .
ل*ب خود را مجدد به دندان گرفت و جلوی اشک خود را گرفت. به سمتش قدمی برداشتم و کنارش در صندلی دیگری نشستم. دستم را بر روی شانه‌اش گذاشتم و ل*ب‌زدم:
- آروم باش، یک نفس عمیق بکش، نیازی نیست جلوی اشک خودت رو بگیری عزیزم، گاهی وقت‌ها نیازه گریه کنی شاید این قطره اشک تو موجب رشد یک گل شد.
سرش را بلند کرد و به چهره‌ام خیره شد، لبخندی زیبا به رخسار کشید و این‌ مرا از جلسه‌ای که پیش می‌بردم خرسند ساخته بود. لبخندی به ل*ب زدم و آرام ل*ب‌زدم:
- اگه حالتون خوبه می‌تونید ادامه بدید شنونده‌ی خوبی هستم.
نمی‌خواستم مرا به عنوان یک دکتر یا به عنوان یک مشاور یا روانشناس بداند و با من سخن بگوید، دوست داشتم مرا همدم خود بداند و واقعیت را بگوید نه حقیقت نه!
 

Who has read this thread (Total: 5) View details

Top Bottom