وقتی صحبت از قوه تخیل میشود، بهتر است که از نظر نویسندهای مانند جوزف کمبل هم که به اسطورهشناسی مشغول بوده، نگاهی داشته باشیم. او میگوید که را*ب*طهای مستقیم و دیرینه میان اسطورهسازی و داستانگویی و قوه تخیل انسان وجود دارد.
او معتقد است که انسان با بهرهمندی از قوه خیال خود به چیزهایی که در ذهنشان وجود داشته و اساسی در دنیای واقعی نداشته، رنگ و رویی حقیقی داده است. این کار برای انتقال دانش و تجربههای زیسته نسلهای قبلی به نسلهای بعدی کاربرد زیادی داشته است.
او ردپای قوه تخیل را در زمان انسانهای دیرینهای پیدا میکند که به شکار مشغول بودهاند. آثار هنری زیادی مانند غارنویسیها در آن دوران شکل گرفتهاند که همگی میل انسان به داستانگویی و روایتگری را نشان میدهند.