به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,598
مدال‌ها
23
سکه
8,177
نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی






شکست ایرانیان از سپاهیان اسلام در جنگ نهاوند، به سال 21 ه.ق./ 642 م. شاهنشاهی ساسانی را برانداخت و از آن پس تا تشکیل نخستین حکومت های ملّی- ایرانی، «ایران» برای دویست سال استقلال خود را از دست داد. در این مدت ایران جزو سرزمین های خلافت اسلامی بود و در نواحی مختلف آن فرمانروایان عرب از جانب خلیفه حکومت می کردند.
 

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,598
مدال‌ها
23
سکه
8,177
1. طاهریان (205-259 ه.ق./ 820-872 م.)

طاهریان نخستین سلسله ایرانی است که از اطاعت کامل خلفای «بغداد» سر پیچید و به تشکیل دولتی محلّی و تا اندازه زیادی مستقل در «خراسان» توفیق یافت. طاهریان از خاندان امیران و سرداران ناحیه ای در نزدیکی «هَرات» به نام پوشَنگ یا فوشَنج بودند و در مبارزات ابومسلم برای روی کار آوردن بنی عبّاس شرکت داشتند. در اختلاف بین امین و مأمون، پسران هارون الرّشید، طاهر، پسر حسین جانب مأمون را گرفت و در جنگی که علیّ بن عیسی بن ماهان، سردار امین، در‌ «ری» بر ضدّ مأمون به راه انداخت، طاهر بن حسین او را شکست داد و کشت. هنگامی که مأمون به خلافت رسید، به پاس این خدمات، طاهر را برای پاسداری از امنیّت شهر، شُرطه بغداد کرد و چند سال بعد حکومت خراسان را به او داد.
پس از طاهر جانشینان او 50 سال حکومت «خراسان» را داشتند و در «بغداد» نیز با نفوذ بسیار، چندی در مقام شُرطه بودند. معروف ترین امیر طاهریان، پس از طاهر ذوالیمینین، عبدالله بن طاهر بود. آخرین امیر طاهریان، محمّد بن طاهر، به دست یعقوب لیث صفّار زندانی شد. وی پس از مرگ یعقوب آزاد گردید و دوباره به مقام ریاست شهربانی «بغداد»رسید؛ امّا دیگر نتوانست حکومت خراسان را به دست آورد.
 

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,598
مدال‌ها
23
سکه
8,177
2. صفّاریان (254-290ه.ق./ 868-903 م.)

صفّاریان، امیران محلّی «سیستان» بودند که به تدریج به سرزمین های وسیع دیگری دست یافتند و به رودررویی مستقیم با سپاه خلیفه بغداد پرداختند. نخستین فرد این خانواده که قدرت یافت یعقوب لیث صفّار، از سردستگان عیّاران سیستان بود.
از زمان اُمویان، مخالفان خلافت از گروه های مختلف در سیستان گرد ‌آمده بودند. حمزه بن عبدالله خارجی که نام فارسی پدر او را آذَرک نوشته اند، یکی از این مخالفان نیرومند بود که طغیان او هارون الرّشید را به خراسان کشاند. از دیگر مخالفان دستگاه خلافت در سیستان، عیّاران بودند؛ جوانانی ورزشکار، چالاک و جوانمرد با احساسات ملّی تند که همراه با مهارت در جنگ برای دربار خلافت تهدیدی جدّی به حساب می آمدند. یعقوب، عَمرو، طاهر و علی، چهار برادر رویگرزاده، از مشهورترین عیّاران سیستان بودند. جنگ هایی که بین گروه های مخالف با سپاهیان داوطلب خلیفه درگرفت، عاقبت به تسلّط کامل برادران صفّار و عیّاران بر سیستان و نواحی اطراف آن انجامید.
صفّاریان نزدیک به یکصد و چهل سال امارت کردند. اوج قدرت و دولت ایشان در زمان یعقوب و برادرش عَمرو لِیث بود که تمام نواحی شرقی، مرکزی، جنوبی و جنوب غربی «ایران» را در اختیار گرفتند و بر ضدّ خلیفه عباسی قیام کردند. جنگ یعقوب و سپاهیان خلیفه کنار «رود دجله» میان بغداد و «مدائن» رخ داد. این جنگ با دسیسه ای به شکست یعقوب انجامید؛ اما دستگاه خلافت را سخت هراسان کرد. چندی بعد، پس از آنکه عَمرو لیث، که او نیز امیری دلیر، با تدبیر و جوانمرد بود، اسیر امیر اسماعیل سامانی گردید و در «زندان بغداد» کشته شد و حکومت صفّاریان تنها به مناطق محلّی محدود گردید. صفّاریان، نخستین سلسله ایرانی بودند که فارسی گویان را گرامی داشتند. با شرح و نقل پهلوانی ها و داستان های کهن در زمان ایشان، مقدّمات جمع آوری و نظم «شاهنامه»، در دوران های بعد فراهم آمد.
جانشینان یعقوب تا سال 392 ه.ق./ 1002 م. حاکم «سیستان» بودند. آخرین ایشان امیر خلف بن احمد، معروف به امیر خلف بانو یا بانویه، مردی سخت گیر، اما ادب پرور و دانشمند بود که به دست سلطان محمود غزنوی برافتاد و در زندان درگذشت.
 

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,598
مدال‌ها
23
سکه
8,177
. سامانیان (389-279 ه.ق. 892 ه.ق./ 999 م.)

سامانیان فرزندان مردی ایرانی، از «مُغان» زرتُشتی بودند که در دهستان «سامان» اطراف «بلخ» فرمانروایی داشت و سامان خداه نامیده می شد. در اواخر دوره بنی امیّه، وی مسلمان شد و بعدها به دربار مأمون که در زمان پدرش، هارون الرّشید در «مرو» می زیست، راه یافت. مأمون پس از رسیدن به خلافت، چهار پسر وی را به حکومت شهرهای بزرگ «ماوراءالنهر» و «خراسان» منصوب کرد.
در سال 279 ه.ق./ 892 م. امیر اسماعیل، یکی از افراد این خاندان، پس از شکست دادن عَمرو لیث بر خراسان، سیستان، «ری»، «قزوین» و سپس «گرگان» و «طبرستان» دست یافت و برخلاف صفّاریان با خلافت بغداد از در آشتی درآمد. خلفای عبّاسی نیز از او و خاندان سامانی حمایت کردند. سامانیان نزدیک به یک قرن بر مشرق «ایران» حکم راندند؛ اما خود را شاه یا سلطان ننامیدند و تنها به عنوان امیر بسنده کردند. دوره آنان هم زمان با حکومت آل بویه در بخشی بزرگ از نواحی مرکز و غرب ایران بود که دامنه آن تا بغداد و دربار خلافت عبّاسی نیز می رسید. وجود هم زمان این دو خاندان بزرگ و مقتدر ایرانی، که در زنده ساختن زبان، آیین و فرهنگ ایران سعی بسیار داشتند، سبب شد که قرن چهارم هجری قمری/ دهم میلادی در تاریخ «ایران» ‌وضعیت استثنایی یابد و به قرن طلایی مشهور گردد.
آخرین امیر سامانی به وسیله سلطان محمود غزنوی از میان رفت.
 

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,598
مدال‌ها
23
سکه
8,177
5. دیلَمیانِ آل بویه (320-448 ه.ق./ 932-1056 م.)

آل بویه، که به دیلمیان نیز شهرت دارند، فرزندان ماهیگیر فقیری از مردم دیلَمان به نام ابوشجاع بودند که در آغاز قرن چهارم هجری قمری/ دهم میلادی به خدمت سپاهی گری نزد ماکان کاکی، سردار امیر نصر سامانی و پس از او مرداویج زیاری درآمدند. سه پسر بویه؛ علی، حسن و احمد به تدریج قدرت یافتند و با گرفتن القاب از خلیفه «بغداد» حکومت نواحی مختلف را به دست آوردند. پیشروی برادران بویه در نقاط مختلف «ایران»، عاقبت خلیفه را واداشت که احمد معزّالدّوله را به سرداری خود بشناسد. در آن زمان بغداد با آشفتگی تمام در دست غلامان ترک بود و خلیفه در واقع اختیاری از خود نداشت. معزّالدّوله در سال 334 ه.ق./ 945 م. بغداد را محاصره کرد و پس از فتح آن، خلیفه را کور و برکنار نمود و دیگری را به جای او نشاند.
آل بویه، هریک حکومت ناحیه ای از ایران و دیگر سرزمین های اسلامی را داشتند؛ امّا مطابق سنن قومی، همگی از بزرگ تر خانواده اطاعت می کردند. هنگامی که علی عمادالدّوله، برادر بزرگ تر درگذشت، برادرزاده اش، فناخسرو (پناه خسرو) عضدالدّوله را جانشین خود کرد. عضدالدّوله با جنگ و مصالحه، دیگر افراد خانواده را مطیع خود گرداند و در «شیراز» که پایتخت آلِ‌ بویه بود، درباری باشکوه و مقتدر تشکیل داد. فرمانروایی آخرین فرد دودمان آل بویه، به دست سلطان محمود غزنوی بر افتاد.
آلِ بویه که بیش از 150 سال در «ایران» حکومت داشتند، پیرو مذهب زیدی شیعه و نخستین خاندان ایرانی بودند که بر خلفای «بغداد» تسلّط داشتند و می توانستند آنها را عزل و نصب کنند. در زمان آل بویه بود که مراسم سوگواری عاشورا در بغداد برگزار گردید. غلامان ترک که تا این زمان در دستگاه خلافت قدرتی فراوان داشتند، در زمان ایشان به دور رانده شدند و آلِ بویه فرصت یافتند که خراج روستاییان و کشاورزان ایرانی را صرف آبادی دهات و شهرهای ایران کنند.
6. غزنویان (582-352 ه.ق./ 963-1186 م.)

غزنویان، غلامان ترکی بودند که در زمان ساسانیان به ایران راه یافتند. مرکز ایشان «غَزنه» یا «غزنین» در «افغانستان» ‌بود. یکی از افراد قبایل غزنوی به نام سَبُکتَکین در زمان امیر نوح سامانی قدرت یافت و امیر سامانی برای سرکوبی سرداران عاصی خود، از او کمک خواست. پسر سبکتکین، محمود، که همراه پدر به «خراسان» آمده بود، در «نیشابور» ماند. پس از مرگ سَبُکتَکین، او بی درنگ خود را به غزنه رساند و با غلبه بر برادر، حکومتی بزرگ تشکیل داد. خلیفه بغداد، لقب یمین الدّوله،‌ یعنی دست راست دولت عبّاسی را برای او فرستاد و از آن پس محمود به پشت گرمی دربار خلافت، حکومت های ملّی ایرانی را یک به یک برانداخت. سامانیان را منقرض کرد، «سیستان» را از امیر خلف بانو، آخرین فرد دودمان صفّاری گرفت و «خوارزم» را پس از شورشی مطیع خود کرد. شاهان ایرانی تبار خوارزم را برانداخت و حکومت آنجا را به یکی از غلامان ترک خود سپرد و پس از آن، بیشتر به سودای غنایم، بارها به «هندوستان» لشکر کشید.
پس از محمود، پسرش مسعود تنها ده سال توانست پادشاهی نماید؛ زیرا ترکان سلجوقی که در زمان محمود به نواحی شمال «خوارزم» راه یافته بودند، به «ایران» حمله آوردند و مسعود را شکست دادند. پس از مسعود، تنی چند از امیرزادگان غزنوی به سلطنت نشستند؛ امّا قلمروی ایشان به «غَزنه» و «هند» منحصر شده بود و دیگر در ایران نفوذی نداشتند. پس از افتادن غَزنه به دست غوریان که آن را با خاک یکسان کردند، غزنویان «لاهور» را مقرّ دولت خود ساختند و سرانجام از غوریان شکست خوردند و در سال 582 ه.ق./ 1186 م. از میان رفتند.
 
بالا