به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
پرسنل مدیریت
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
372
سکه
2,723
سلام و درود خدمت بوکینویی‌های عزیز.
در این تاپیک، شما درخواست خود را برای تعیین همیار نویسنده ثبت خواهید کرد.

*لطفا صبور باشید و از ارسال مکرر درخواست اکیدا خودداری فرمایید.
*تمامی سوالات را پاسخ دهید و با "…" جای خالی را پر نکنید.
*شما می‌توانید همیار درخواستی خود را تگ کنید و در صورتی که ایشان موافق بودند، با درخواست شما موافقت می‌شود و اگر همیاری مد نظرتان نیست، مدیریت تالار برای شما تعیین همیار خواهند کرد.

لیست همیاران نویسنده:
@Blueberry
@Elaheh_A
@مهوین؛
@ریحانه زنگنه
این افراد بر تمامی ژانر‌ها مسلط هستند.

*دوست عزیز، اثر شما تحت پوشش انجمن رمان‌نویسی بوکینو می‌باشد و اطمینان داشته باشید، همراه‌ نویسنده‌های انجمن رمان‌نویسی بوکینو مورد اعتمادترین افراد هستند.

*همچنین هرگونه کپی‌رایت از آثار شما به اسم فرد دیگری، پیگرد قانونی خواهد داشت چرا که انجمن رمان‌نویسی بوکینو در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود.
موفق و موید باشید.🤝
 
امضا : Blueberry

مهوین؛

[نابغهٔ ثروت کیبی بایت ¹⁰²⁴]
پرسنل مدیریت
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
940
مدال‌ها
5
سکه
6,162
نام‌کاربری: مهوین؛

نام و نام خانوادگی: زینب سواری

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: غارتگران

ژانر کتاب: فانتزی، ماجراجویی

نویسنده کتاب: زینب سواری

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در تنگنای شب و در آغوشِ سایه‌های دلمرده، جایی میان وهم و بیداری، قلبی برای صرفِ آزادی، بی‌دریغ فریاد می‌زد.
غارتگری که دل‌های مرده را می‌ربود تا عشقی که در روح دمیده شده بود را احیا کند. نهال کم جانِ امید را مادرانه در آغوش می‌کشید.
و در حین فروپاشیِ انسانیت، ویرانه‌های وجودش را برای پاداشی از جنسِ پاسخ‌های گم‌شده، سخت کاوید و پیش رفت و ضمیرش مجروح شد تا آموخت، زمانی که او را خوار بپندارند، بایستی روحِ مبارزش را در دست همت گیرد و برای تمامیت خویش، پیش رود!
لیک در جهانی که حیله، بر فریب دام می‌گستراند، هر گام او همچون پای گذاشتن بر لبه‌ی پرتگاهی عمیق است و در مسیر وارستگی، جزای پاسخ‌ها می‌توانند سنگین‌تر از حد تصور باشند!
و یقینا دست سرنوشت نمایان خواهد ساخت که آیا در انتها او خواهد توانست بهشتی، از آتش جهل بسازد؟


مقدمه کتاب: این من بودم. غارتگری بی‌ملاحظه که زاده شده بود، عدم‌ها را غارت کند.
در گذر روزهای سرد، حینی که صداقت کشته می‌داد و رئفت، برای‌شان انتظار آفریده بود؛ تلفاتی که از جهالت می‌رسید مرا بر آن ساخت تا غارت کنم! غارت کنم دلم را از زمینی که بایر شده بود. غارت کنم جسمی را که ارج نَنهادند و در سویی دیگر، لحظه‌ای که امید در بستر مرگ، بی‌جان و بی‌تاب گشته بود، سرزمینی بسازم از خشت‌های آهنین! بهشتی که در بهارش، هیچ روزنه‌ای از اجحاف نباشد.
بهشتی که لایقِ سرمستی بلبل و اوجِ شاهین باشد. بال نشکند، بلکه مرهم گذارد. به کودک نوپای قلم بر دست، زمانی دهد تا پروانه‌ی وجودش را از پیله‌ی ندانستن، برهاند.
من از پس کلافِ سردرگمی، دستِ پروانه‌ی نو ظهوری را گرفته و بیرون کشیدم آن روحی که اعجاز خالق را در بر داشت. دست نوازش بر روح خسته‌ی خود می‌کشیدم و در تلاطم طوفانی، ارمغان امید را در ذهن‌ها رویاندم و در شبانگاه، زمانی که ظلمات بر آینده‌مان چیره شده بود، درست آن دمی که نحسی بر بلند پروازی‌های‌مان قهقهه زد، در ذهنم، تلنگری زاییده شد تا از یأس، یاس برویانم! و آغازگر کتابی شیوا شوم.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-01-20
 
امضا : مهوین؛

Blueberry

[مدیریت ارشد صوتینو - مدیر تالار نظارت]
پرسنل مدیریت
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
372
سکه
2,723
نام‌کاربری: مهوین؛

نام و نام خانوادگی: زینب سواری

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: غارتگران

ژانر کتاب: فانتزی، ماجراجویی

نویسنده کتاب: زینب سواری

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در تنگنای شب و در آغوشِ سایه‌های دلمرده، جایی میان وهم و بیداری، قلبی برای صرفِ آزادی، بی‌دریغ فریاد می‌زد.
غارتگری که دل‌های مرده را می‌ربود تا عشقی که در روح دمیده شده بود را احیا کند. نهال کم جانِ امید را مادرانه در آغوش می‌کشید.
و در حین فروپاشیِ انسانیت، ویرانه‌های وجودش را برای پاداشی از جنسِ پاسخ‌های گم‌شده، سخت کاوید و پیش رفت و ضمیرش مجروح شد تا آموخت، زمانی که او را خوار بپندارند، بایستی روحِ مبارزش را در دست همت گیرد و برای تمامیت خویش، پیش رود!
لیک در جهانی که حیله، بر فریب دام می‌گستراند، هر گام او همچون پای گذاشتن بر لبه‌ی پرتگاهی عمیق است و در مسیر وارستگی، جزای پاسخ‌ها می‌توانند سنگین‌تر از حد تصور باشند!
و یقینا دست سرنوشت نمایان خواهد ساخت که آیا در انتها او خواهد توانست بهشتی، از آتش جهل بسازد؟


مقدمه کتاب: این من بودم. غارتگری بی‌ملاحظه که زاده شده بود، عدم‌ها را غارت کند.
در گذر روزهای سرد، حینی که صداقت کشته می‌داد و رئفت، برای‌شان انتظار آفریده بود؛ تلفاتی که از جهالت می‌رسید مرا بر آن ساخت تا غارت کنم! غارت کنم دلم را از زمینی که بایر شده بود. غارت کنم جسمی را که ارج نَنهادند و در سویی دیگر، لحظه‌ای که امید در بستر مرگ، بی‌جان و بی‌تاب گشته بود، سرزمینی بسازم از خشت‌های آهنین! بهشتی که در بهارش، هیچ روزنه‌ای از اجحاف نباشد.
بهشتی که لایقِ سرمستی بلبل و اوجِ شاهین باشد. بال نشکند، بلکه مرهم گذارد. به کودک نوپای قلم بر دست، زمانی دهد تا پروانه‌ی وجودش را از پیله‌ی ندانستن، برهاند.
من از پس کلافِ سردرگمی، دستِ پروانه‌ی نو ظهوری را گرفته و بیرون کشیدم آن روحی که اعجاز خالق را در بر داشت. دست نوازش بر روح خسته‌ی خود می‌کشیدم و در تلاطم طوفانی، ارمغان امید را در ذهن‌ها رویاندم و در شبانگاه، زمانی که ظلمات بر آینده‌مان چیره شده بود، درست آن دمی که نحسی بر بلند پروازی‌های‌مان قهقهه زد، در ذهنم، تلنگری زاییده شد تا از یأس، یاس برویانم! و آغازگر کتابی شیوا شوم.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-01-20
سلام و درود خدمت شما نویسنده عزیز.
با درخواست همراه نویسنده شما موافقت شد.✅
همراه: @Blueberry
منتظر گفت‌و‌گویی از جانب همراه خود بمانید.
موفق و موید باشید.🤝🤍​
 
امضا : Blueberry
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا