«ساموئل کلمنز» که در میان علاقه مندان به ادبیات با نام «مارک تواین» شناخته می شود، نویسنده و طنزپرداز برجسته ای بود که از شغل ملوانی در رودخانه ی «میسیسیپی»، به جایگاهی افسانه ای در «ادبیات آمریکا» دست یافت. آثار او، تمام وجوه جدیِ زندگی را در بر می گیرد اما همزمان، نگرش هایی طنزپردازانه و سرشار از شوخی ها و ظرافت های کلامی را درباره ی همه ی جنبه های زندگی ارائه می کند. برجسته ترین اثر «تواین»، کتاب «هاکلبری فین» است که یکی مهم ترین آثار در «ادبیات آمریکا» به شمار می آید.
اندکی بعد از جا پرید و دنبال من دوید. توی کلبه دنبالم دوید و مرا فرشته ی مرگ نامید. یک بار پشت کُتم را گرفت. فکر کردم چیزی نمانده مرا بکشد، اما به سرعت برق و باد از کت بیرون خزیدم و خودم را نجات دادم. کمی بعد دوباره خسته شد، روی زمین افتاد و به در تکیه داد. اندکی بعد خوابش برد. با سرعت بلند شدم، روی صندلی ایستادم و اسلحه را برداشتم. وقتی مطمئن شدم که گلوله دارد، آن را روی بشکه ای گذاشتم و رو به بابا نشانه گیری کردم. سپس نشستم و منتظر شدم تا او حرکت کند. و زمان چقدر آرام و آهسته گذشت. از کتاب «هاکلبری فین»
منبع: ایران کتاب
اندکی بعد از جا پرید و دنبال من دوید. توی کلبه دنبالم دوید و مرا فرشته ی مرگ نامید. یک بار پشت کُتم را گرفت. فکر کردم چیزی نمانده مرا بکشد، اما به سرعت برق و باد از کت بیرون خزیدم و خودم را نجات دادم. کمی بعد دوباره خسته شد، روی زمین افتاد و به در تکیه داد. اندکی بعد خوابش برد. با سرعت بلند شدم، روی صندلی ایستادم و اسلحه را برداشتم. وقتی مطمئن شدم که گلوله دارد، آن را روی بشکه ای گذاشتم و رو به بابا نشانه گیری کردم. سپس نشستم و منتظر شدم تا او حرکت کند. و زمان چقدر آرام و آهسته گذشت. از کتاب «هاکلبری فین»
منبع: ایران کتاب