به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
387
مدال‌ها
4
سکه
2,046
بیوگرافی فریدون مشیری:

فریدون مشیری، شاعر و روزنامه‌نگار معاصر، سی‌ام شهریور ماه 1305 در خیابان عین‌الدوله‌ی تهران متولد شد. پدرش، ابراهیم مشیری افشار، که گویا از نوادگان نادر شاه بوده است، متولد 1275 در همدان، در بیست سالگی به تهران آمد و کارمند وزرات پست و تلگراف شد. پدر بزرگ مشیری، میرزا محمود خان، نقش مهمی در تاسیس خطوط مخابراتی در همدان و کرمانشاه و کردستان داشت؛ به همین سبب ناصرالدین شاه قاجار به او لقب «مشیر» داد؛ لقبی که بعدها نام خانوادگی مشیری‌ها شد. مادرش، خورشید، ملقب به اعظم‌السطنه، نوه‌ی امین‌الامرا و از خاندان ظهیرالدوله کرمانی بود. زنی بود علاقه‌مند به ادبیات که گاه شعر هم می‌گفت. پدرِ مادرش، میرزا جواد خان مؤتمن‌الممالک، نیز با تخلّص «نجم» شعر می‌سرود و چه بسا مشیری بخشی از توانمندی و استعداد شعری خود را مدیون این دو باشد.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
387
مدال‌ها
4
سکه
2,046
مشیری تا هفت سالگی ساکن تهران بود و کلاس اول دبستان را در دبستان «ادب» سپری کرد و گویا در این مدرسه با سیاوش کسرایی هم‌کلاس بود. در سال 1313 به دلیل شغل پدر، به مشهد کوچ کردند و در 1320 مجدد به تهران بازگشتند. مشیری دبستان و متوسطه را در مدرسه‌ی «همت» و سال اول دبیرستان را در مدرسه‌ی «رضا شاه» مشهد گذراند. در بازگشت به تهران، دو سال در دالفنون تحصیل کرد و در سال پایانی به مدرسه‌ی «ادیب» رفت. سپس مدتی در مدرسه‌ی فنی وزارت پست و تلگراف بود تا در آزمون ورودی پذیرفته شود و بعد از آن در رشته‌ی ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و پس از دو سال تحصیل، این رشته را رها کرد و روزنامه‌نگاری خواند.

او در نوجوانی _سال 1324_ توسط پدرش وارد وزارت پست شد و تا سال 1357 _که به خواست خودش بازنشست شد_ در این اداره خدمت می‌کرد؛ شغلی که برای مشیری با خاطره‌ای تلخ همراه بود: «سال 1324 استخدام شدم؛ با مدرک سیکل اول دبیرستان. اولین حقوقی که به یک کارمند دون‌پایه مثل من می‌داند، صد و یازده تومان و سه ریال و ده شاهی بود. تا سه ماه اول حقوق مرا ندادند. پس از سه ماه، سیصد و سی و چهار تومان و ده شاهی گرفتم و با ذوق و شوق آمدم خانه تا مژده‌ی گرفتن اولین حقوق را به مادرم بدهم و خوشحالش کنم. مادرم مدتی بود بیماری قلبی داشت و من آن روز خیلی خوشحال بودم که می‌توانم از این پس به او کمک کنم؛ ولی اتفاقا همان روز درگذشته بود و این امر تاثیر عجیبی بر من گذاشت. مادرم را خیلی دوست داشتم و هنوز هم پس از این همه سال، غم‌انگیز‌ترین حادثه‌ی زندگی شخصی‌ام همین بیماری قلبی مادر و درگذشت اوست
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
387
مدال‌ها
4
سکه
2,046
در بزرگسالی، در کنار شغل اجباری در وزارت پست، با مجلاتی چون تماشا، تهران مصور، سخن و سپید و سیاه همکاری داشت. عمده‌ی فعالیت مطبوعاتی او مربوط به کار در مجله‌ی « روشنفکر » است. در سال 1332 مجید دوامی، مدیر مجله‌ی روشنفکر، از مشیری دعوت به همکاری کرد. یک صفحه از این مجله به شعر اختصاص داشت که مسئولیت آن به مشیری سپرده شد. او با تلاش و عشقی مداوم، به گسترش آن صفحه همت گماشت چنان‌که ظرف چند سال بخش قابل توجهی از صفحات روشنفکر به مطالب ادبی، فرهنگی، هنری و حتی موسیقی و سینما و تئاتر _زیر نظر مشیری_ اختصاص داده شد. بسیاری از شاعران نام‌آشنای معاصر مانند فروغ فرخزاد و منوچهر آتشی نخستین اشعارشان را در این مجله منتشر کردند.؛ شعر مشهور « کوچه » که اغلب ایرانیان مشیری را با آن به خاطر می‌آورند نیز اولین بار در اردیبهشت 1339 در همین مجله چاپ و با استقبالی کم‌نظیر مواجه شد. مشیری به مناسب کار در روشنفکر با بزرگان بسیاری آشنا و همنشین شد؛ او با دهخدا، محمد معین، ابراهیم پورداوود و نیما یوشیج مصاحبه کرد. فعالیت او در این مجله تا سال 1351 ادامه داشت. در کنار این فعالیت‌ها، مشیری شعر را نیز ادامه داد و چندین دفتر شعر در سال‌های قبل و بعد از انقلاب منتشر کرد.
او همچنین توجه جدی و ویژه‌ای به موسیقی داشت و از سال 1350 تا 1357 در شورای موسیقی و شعر رادیو کار می‌کرد؛ همچنین بسیاری از اشعار او توسط خوانندگان بزرگ و طراز اول موسیقی ایرانی، نظیر استاد محمد‌رضا شجریان اجرا شد. مشیری با موسیقی کلاسیک ایرانی و فرنگی و ظرایف و جزئیات آن‌ها آشنایی کامل داشت و خود ساز ماندولین می‌نواخت. علاقه‌ی او به موسیقی فارغ از گرایش فردی و طبعِ ذاتی، ریشه در محیط خانوادگی و رفت‌وآمد او با بزرگان این هنر داشت. در سال‌هایی که ساکن مشهد بود، تابستان‌ها را در منزل دایی‌اش در تهران می‌گذراند. فضل‌الله بایگان که خود بازیگر تئاتر بود، با اشخاصی چون استاد صبا، مهرتاش و حسین تهرانی آمد‌وشد داشت و بدین سبب، مشیری از کودکی آنان را ملاقات کرده بود. سال‌ها بعد، منزل برادر زنش، جعفر اخوان، نیز محفلی بود با حضور همایون خرّم، مشکاتیان، محجوبی، بانو مرضیه، بیژن ترقی، شفیعیان و... . این علاقه و توجه او به موسیقی در اشعارش بروزی آشکار دارد.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
387
مدال‌ها
4
سکه
2,046
فریدون مشیری در سال‌های پایانی عمرش درگیر بیماری سرطان و چندین بار برای درمان راهی آمریکا شد. در نهایت این بیماری بر مرد شاعر چیره شد و در سوم آبام ماه 1379 در بیمارستان «تهران کلینیک» قلب او را متوقف کرد. پیکر او ششم آبان، با حضور افرادی چون محمدرضا شجریان، فرهاد فخرالدینی، نصرت کریمی و ... در قطعه‌ی هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI

Soheil

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-07
نوشته‌ها
387
مدال‌ها
4
سکه
2,046
کتابهای شعر :
تشنه توفان، گناه دریا، نایافته، ابر و کوچه، بهار را باور کن، از خاموشی، مروارید مهر، آه باران، از دیار آشتی، با پنج سخن سرا، لحظه ها و احساس، آواز آن پرنده غمگین.

گزینه های اشعار :
پرواز با خورشید، برگزیده ها، گزینه اشعار سه دفتر، دلاویزترین، یک آسمان پرنده، و همچنین برگزیده ای از کتاب اسرار التوحید به نام یکسان نگریستن.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: IVI
بالا