mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
برای ارزش های بخشندگی قائل نیستیم (البته همه ی ما می دانیم که بسیاری از مشاوران تجاری تحت جذبه ی کتاب هنر رزم اثر سان تزو قرار دارند). در نتیجه، حتی کسانی که در کارشان مانند یک بخشنده عمل می کنند اغلباز اقرار به آن می ترسند. در تابستان سال ۲۰۱۱ ،با زنی به نام شریان پلس ملاقات کردم که از مدیران اجرایی یک شرکت معتبر خدمات مالی بود.
شریان به وضوح یک بخشنده بود: ساعت های بی شماری را صرف تعلیم همکاران تازه کارش می کرد و در شرکت خود داوطلب شد تا مسئولیت طرح رهبری زنان و طرح جمع آوری پول برای امور خیر را بر عهده بگیرد. او می گوید: «بخشندگی توی خونمه، هیچ چشم داشتی هم ندارم؛ فقط دنبال اینم که تغییری ایجاد کنم و تأثیرگذار باشم و روی افرادی تمرکز می کنم که می تونن از کمک من بیشترین بهره رو ببرن». شریان برای ارتقای ّ شم تجاری اش، کارش را برای شش هفته رها کرد و به همراه شصت مدیر دیگر از شرکت هایی در سراسر دنیا، در یک دوره ی آموزش رهبری ثبت نام کرد.
برای شناخت نقاط قوتش، یک ارزیابی جامع روان شناختی انجام داد. وقتی فهمید مهربانی و شفقت عالی ترین نقاط قوتش هستند، شوکه شد. از آن جا که می ترسید شاید نتایج این ارزیابی موقعیتش را به عنوان رهبری سرسخت و موفق به خطر بیندازد، تصمیم گرفت به هیچ کس چیزی نگوید. شریان در جایی به من گفت: «می ترسیدم مردم برداشت دیگه ای ازم داشته باشن، مثلاً فکر کنن مدیر خیلی جدی ای نیستم. با خودم عهد کردم تا سر کار احساساتم رو پشت در بذارم و پیروز باشم. می خوام سخت کوشی و نتیجه گرایی رو توانایی های اصلیم بدونن، نه مهربونی و شفقت. یه وقت هایی توی محیط کار مجبورید نقاب های متفاوتی به چهره تون بزنید».
ترس از قضاوت شدن به عنوان فردی ضعیف یا بی تجربه مانع از این می شود که بسیاری از افراد در کارشان مثل یک بخشنده عمل کنند. بسیاری از افرادی که در زندگی ارزش های بخشندگی دارند، در محیط کار، حسابگری را به عنوان سبک اصلی رفتار شان در روابط متقابل برمی گزینند و به دنبال توازنی بین بده بستان هستند.
در پژوهشی، از افراد خواسته شد تا با پاسخ به یک نظرسنجی، رویکرد پیش فرضشان در روابط کاری را مشخص کنند. فقط هشت درصد خودشان را بخشنده توصیف کردند. ۹۲ درصد دیگر مایل نبودند در کارشان، بیشتر از آنچه دریافت می کنند به دیگران کمک کنند. در پژوهشی دیگر، مشخص شد که در یک دفتر کار، افراد بیش از سه برابر ترجیح می دهند حسابگر باشند تا بخشنده. افرادی که ترجیح می دهند بخشنده یا حسابگر باشند، وقتی محیط کاری را موقعیتی با مجموع صفر می دانند، احساس می کنند ناگزیرند به گیرنده بودن روی آورند. در شرکتی با سیستم رتبه بندی اجباری یا گروهی از شرکت های
شریان به وضوح یک بخشنده بود: ساعت های بی شماری را صرف تعلیم همکاران تازه کارش می کرد و در شرکت خود داوطلب شد تا مسئولیت طرح رهبری زنان و طرح جمع آوری پول برای امور خیر را بر عهده بگیرد. او می گوید: «بخشندگی توی خونمه، هیچ چشم داشتی هم ندارم؛ فقط دنبال اینم که تغییری ایجاد کنم و تأثیرگذار باشم و روی افرادی تمرکز می کنم که می تونن از کمک من بیشترین بهره رو ببرن». شریان برای ارتقای ّ شم تجاری اش، کارش را برای شش هفته رها کرد و به همراه شصت مدیر دیگر از شرکت هایی در سراسر دنیا، در یک دوره ی آموزش رهبری ثبت نام کرد.
برای شناخت نقاط قوتش، یک ارزیابی جامع روان شناختی انجام داد. وقتی فهمید مهربانی و شفقت عالی ترین نقاط قوتش هستند، شوکه شد. از آن جا که می ترسید شاید نتایج این ارزیابی موقعیتش را به عنوان رهبری سرسخت و موفق به خطر بیندازد، تصمیم گرفت به هیچ کس چیزی نگوید. شریان در جایی به من گفت: «می ترسیدم مردم برداشت دیگه ای ازم داشته باشن، مثلاً فکر کنن مدیر خیلی جدی ای نیستم. با خودم عهد کردم تا سر کار احساساتم رو پشت در بذارم و پیروز باشم. می خوام سخت کوشی و نتیجه گرایی رو توانایی های اصلیم بدونن، نه مهربونی و شفقت. یه وقت هایی توی محیط کار مجبورید نقاب های متفاوتی به چهره تون بزنید».
ترس از قضاوت شدن به عنوان فردی ضعیف یا بی تجربه مانع از این می شود که بسیاری از افراد در کارشان مثل یک بخشنده عمل کنند. بسیاری از افرادی که در زندگی ارزش های بخشندگی دارند، در محیط کار، حسابگری را به عنوان سبک اصلی رفتار شان در روابط متقابل برمی گزینند و به دنبال توازنی بین بده بستان هستند.
در پژوهشی، از افراد خواسته شد تا با پاسخ به یک نظرسنجی، رویکرد پیش فرضشان در روابط کاری را مشخص کنند. فقط هشت درصد خودشان را بخشنده توصیف کردند. ۹۲ درصد دیگر مایل نبودند در کارشان، بیشتر از آنچه دریافت می کنند به دیگران کمک کنند. در پژوهشی دیگر، مشخص شد که در یک دفتر کار، افراد بیش از سه برابر ترجیح می دهند حسابگر باشند تا بخشنده. افرادی که ترجیح می دهند بخشنده یا حسابگر باشند، وقتی محیط کاری را موقعیتی با مجموع صفر می دانند، احساس می کنند ناگزیرند به گیرنده بودن روی آورند. در شرکتی با سیستم رتبه بندی اجباری یا گروهی از شرکت های