به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

worning.f

ب تو چ
سطح
11
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-16
نوشته‌ها
1,067
مدال‌ها
31
سکه
6,045
امپراتوری سَلْجوقی یک امپراتوری تُرک‌نژاد[۱۰][۱۱][۱۲] با فرهنگ ترکی-ایرانی [۱۳][۱۴] و سنی‌مذهب بود که توسط ایل قنیق از ترکان اغوز بنا نهاده شد.[۱۵] سلجوقیان از سرزمین مادری خود یعنی حاشیه دریاچه آرال به خراسان حمله کرده و سپس وارد بخش مرکزی ایران شدند و پس از آن با پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد مَلازگرد، آناتولی را تصرف کردند.[۱۶] سلجوقیان تحت سلطنت طغرل بیک، با ایجاد تسلط سیاسی بر خلافت عباسی در بغداد، در عمل رهبری جهان اسلام را به دست گرفتند.[۱۷] قلمرو سلجوقیان در زمان اوج خود از شرق تا کوه‌های هندوکش، از غرب تا آسیای صغیر و شام، از شمال تا آسیای مرکزی و از جنوب تا یمن ادامه داشت.
امپراتوری سلجوقیان در سال ۱۰۳۷ میلادی توسط طغرل‌ بیگ بنیان‌گذاری شد. طغرل به واسطه سلجوق بیگ که یکی از سران تُرکان اوغوز بود به سلطنت رسید. سلجوقیان باعث اتحاد دوباره جهان اسلام شدند و نقش کلیدی در جنگ‌های صلیبی یکم و دوم داشتند. سلجوقیان به شدت تحت تأثیر فرهنگ ایرانی[۱۸] و زبان فارسی[۱۹] قرار گرفتند و نقش مهمی در ایجاد پیوند بین فرهنگ‌های ترکی-ایرانی ایفا کردند؛[۲۰] به گونه‌ای که حتی باعث انتقال فرهنگ ایرانی به فلات آناتولی نیز شدند.[۲۱][۲۲] استقلال فرهنگی زبان فارسی (از زبان عربی) در امپراتوری سلجوقی شکوفا شد.[۲۳] از آنجا که سلجوقیان، سنت اسلامی یا میراث ادبی قوی از خود نداشتند، زبان فرهنگی مدرسان فارسی خود در اسلام را به کار گرفتند. بدین‌ترتیب زبان و ادبیات فارسی در کل ایران رواج یافت و زبان عربی در آن کشور جز در آثار و معارف دینی ناپدید شد.[۲۳] مهاجرت گسترده ترک‌تباران به مناطق استراتژیک مرزهای شمال غربی(آذربایجان) و غربی(هَمَدان) امپراتوری سلجوقی برای مقابله با حملات احتمالی دشمنان خارجی(به ویژه بیزانس(روم شرقی))، باعث پدیده ترک‌سازی در این مناطق شد.[۲۴]
 

worning.f

ب تو چ
سطح
11
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-16
نوشته‌ها
1,067
مدال‌ها
31
سکه
6,045
*پیشینه

جد این امپراتوری، سلجوق پسر دقاق تیمور یالیغ بود، دقاق بزرگ‌ترین فرماندهٔ نظامی ایالت اغوز یبغو بود. به دلیل مهارت وی در تیراندازی، به وی لقب تیمور یالیق (کمان آهنین) داده بودند.
 

worning.f

ب تو چ
سطح
11
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-16
نوشته‌ها
1,067
مدال‌ها
31
سکه
6,045
حکومت

سلطنت در دودمان سلجوقی دو دوره متمایز داشت؛ یکی دوره اقتدار آن که روزگار سه پادشاه نخستین آنان یعنی طغرل، آلپ ارسلان و ملکشاه را دربر می‌گیرد و به سلجوقیان بزرگ مشهور است و دیگر دوره ضعف و انحطاط آن که پس از مرگ ملکشاه آغاز می‌گردد. در زمان سلطان ملکشاه این حکومت به اوج اقتدار خود رسید که از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد داشت. سلطنت سلاجقه بزرگ که پایگاه‌شان خراسان بود تا سال ۵۵۲ هجری قمری برقرار بود، و بعدها در نتیجه بروز اختلافات بر سر جانشینی میان شاهزادگان، اقتدار مرکزی از میان رفت و سرانجام سلطنت آنان به چند قسمت تجزیه و تقسیم گشت: به ترتیب سلجوقیان شام تا اوایل سده ششم، سلجوقیان عراق عجم و کرمان تا اواخر سده ششم، سلجوقیان روم تا پایان سده هفتم، در قلمرو خود حکمرانی کردند. آخرین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم بود و طغرل سوم نام داشت.[۲۵][۲۶]

طغرل‌بیک

ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن‌الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق مشهور به طغرل بیک در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست.

طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی‌ماند، به نیشابور واردشد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسمی عربی به نام، ابوطالب رکن‌الدین محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت.

طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظام‌الملک طوسی می‌دانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند. طغرل در سال ۴۳۳ هجری به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده و به‌پایتختی برگزید.

او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (در ابن بابویه) معروف‌است دفن‌ شد

آلپ ارسلان

عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری مشهور به آلپ ارسلان برادرزاده طغرل بیک بود و پس از او به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام‌الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام‌الملک منتقل شد.

بیش‌تر عمر آلپ ارسلان در جنگ با مسیحیان سپری شد. او با انگیزه گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد؛ اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حملهٔ رومانوس چهارم امپراتور بیزانس مواجه شد. آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمهٔ تسخیر بیت‌المقدس و آغاز جنگ‌های صلیبی می‌دانند.[۲۷]

سرانجام آلپ ارسلان به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ او با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخ‌نگاران چنین ذکر می‌کنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفته‌است: «دیروز در روی تپه‌ای بودم و زمین را می‌نگریستم که زیر پای ارتشم به لرزه در می‌آمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که می‌تواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیلهٔ یک اسیر گرفت».[۲۸][۲۹]

ملکشاه

ملکشاه پسر آلپ ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظام‌الملک در سال ۴۶۵ هجری به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظام‌الملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند.

او موفق به توسعه سرزمین‌های تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او می‌توان به بازپس‌گیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدوده‌های تحت تصرف او می‌باشند.

ماندگارترین میراث وی، تنظیم تقویم جلالی است که به نام وی و توسط گروهی از ریاضی‌دانان برجستهٔ زمان او به سرپرستی عمر خیام انجام گرفت.[۲۳] ملکشاه علاقه زیادی به ادبیات، علم و هنر نشان می‌داد. از سلطنت او به خاطر مساجد باشکوه پایتختش اصفهان، اشعار خیام و اصلاح تقویم یاد می‌شود. در دوره پادشاهی وی، مردم او از صلح داخلی و بُردباری مذهبی برخوردار بودند.[۲۳][۳۰] اگرچه حکومت او پس از برکناری خواجه نظام‌الملک و روی کار آمدن تاج‌الملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت.

خواجه نظام‌الملک در نهاوند به‌دست یکی از اسماعیلیون به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج‌الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد.

ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالی‌که در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت.[۳۱]

چندپارگی و رو به ضعف رفتن سلجوقیان

سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایت‌های کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بست در سیستان و هرات، قاورد شهر کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند.[۳۲]

به علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره می‌کرد. آنان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آن‌ها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند. این‌چنین سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تأسیس شد.

اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در آناتولی سلسله سلاجقه روم به وجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.

سلطان محمود دوم

محمود دوم را می‌توان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت. ابتدا، بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت شکل گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد.

محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. به‌جز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت به صلح بین دو برادر انجامید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری (یک سال بعد از صلح با برادرش محمد)درگذشت و امور به محمد منتقل شد.

سلطان محمد امور مربوط به خراسان را به برادر خود سلطان سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب به‌خاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود.

سلجوقیان شرقی

بعد از آنکه سلطان محمد درگذشت، حکومت بر ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکش‌های فراوانی را پشت سر گذاشت؛ اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت. عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زاده‌اش رکن‌الدین محمود به جای او بر تخت نشست. اما تنها ۵ سال‌ بعد به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر برد. بدین‌سان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از میان رفت.

سلجوقیان غربی

طغرل سوم فرزند سلطان ارسلان‌شاه ملقب به «رکن الدنیا، طغرل سوم»، پس از مرگ پدر بر اریکه پادشاهی نشست. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایت وزیر خود بر مشکلات و سختی‌ها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسوده‌خاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصرالدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و از دلاوران مشهور تاریخ سلسله سلجوقی شد.

در پی جدال‌های پی در پی با سلطان تکش خوارزمشاه، پس از چندی، بار دیگر علیه طغرل سوم برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمده و در روز بیست و چهارم جمادی‌الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش، سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. نهایت، به سبب خیانت فرماندهان و بزدلی سپاهیان سلجوقی، طغرل یکه و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند. با مرگ او، سلسله سلجوقیان در غرب ایران نیز فرو پاشید.[۳۳]

به‌طور کلی، علل زوال حکومت سلجوقیان عبارت‌اند از:

۱: جنگ‌های داخلی و نبردهای درون‌طایفه
۲: ملوک‌الطوایفی و تجزیه قلمرو
۳: ناتوانی مردم به دلیل مالیات‌های بسیار
۴: تضعیف نیرو و روحیه ارتش
 

worning.f

ب تو چ
سطح
11
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-16
نوشته‌ها
1,067
مدال‌ها
31
سکه
6,045
اوضاع اداری و اجتماعی

اوضاع اداری
نظام دیوانی مهم‌ترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثراً از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزش‌های فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت)

امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آن‌ها را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: آن‌هایی که در درگاه سلطان بودند، آن‌هایی که زمیندار بودند و آن‌هایی که آواره بودند.

یکی از مقام‌هایی که با قدرت‌گیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب می‌شد.

اوضاع اجتماعی

یکی از خصیصه‌های مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دسته‌های ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود.[۳۴] یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم شهرها از طریق فراورده‌های دامی تأمین می‌شد. کشاورزی اصلی‌ترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت. اصلی‌ترین مالیات‌ها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام.
 
بالا