بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذتبخش موفقیت را بچشید!
ثبتنام
ورود به حساب کاربری
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
بخش ۱
بسم الله الرحمن الرحیم
ای که روز و شب زنی از علم لاف
هیچ بر جهلت نداری اعتراف
ادعای اتباع دین و شرع
شرع و دین مقصود دانسته به فرع
و آن هم استحسان و رأی از اجتهاد
نه خبر از مبداء و نه از معاد
بر ظواهر گشته قائل، چون عوام
گاه ذم حکمت و گاهی کلام
گه تنیدت بر ارسطالیس، گاه
بر فلاطون طعن کردن...
گذشت خوبی ام از حد، به شک دچار شدند
به احترام، کمی خم شدم، سوار شدند!
خودم به تیشهی تزیین تراششان دادم
کجای کار غلط بود کردگار شدند؟!
عجب مدار ازین شهر، باده نوشانش
به شرحِ حرمت مِی بر سرِ منار شدند!
دلم ز آینه بودن به تنگ آمده است
که یک به یک همه یاران من غبار شدند!
رفو کنید رفیقان من! چه...
نه آن مرغم که افکندم
به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بیهنگام
کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر
نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم
اینچنین بیدست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود
گریزانم که گر دستم دهد
از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است میترسم
که با چندین وفاداری
شود لازم...
گر چه او هرگز نمیگیرد ز حالِ ما خبر
دردِ او هر شب خبر گیرد ز سر تا پایِ ما
از خطِ فرمانِ او روزی که پا بیرون نهیم
تیشه گردد هر سرِ خاری، به قصدِ پایِ ما
با نامِ خالقی که؛ از مشتی خاک آدم ساخت ما را
● ابياتِ شاخص با معانی زیبا از نویسندگان ایرانی در این تاپیک قرار خواهند گرفت.
● نام نویسندهی اشعار حتما ذکر شوند!